چرا پاکستان برای آتشبس بر طالبان فشار نمیآورد
دیدگاه رو به رشد در واشنگتن این است که پاکستان با آوردن طالبان به میز مذاکره بدون متقاعد کردن آنها برای کاهش خشونت، یک ماشین بدون موتور به دولت ترامپ فروخت.
افزایش خشونتها در افغانستان وضعیت گفتوگوهای صلح آهسته فعلی بین دولت افغانستان و طالبان را بدتر کرده و حل و فصل بالقوه دههها جنگ را در این کشور به خطر انداخته است. کاهش خونریزی یک گام ضروری برای ایجاد اعتماد در گفتوگوهای جاری است؛ حقیقتی که از سوی طالبان با دیدگاه ادامه جنگ به عنوان نخستین اهرم فشار علیه دولت افغانستان، پیچیده شده است.
پاکستان با داشتن روابط دیرینه با طالبان و رهبران ارشد این گروه که بسیاری آنها در خاک آن کشور اقامت داشتند، به طور حتم در موقعیت مناسبی است تا طالبان را ترغیب به کاهش خشونت کند. اما اسلامآباد با وانمود کردن اینکه نمیتواند بالای طالبان از این بیشتر فشار آورد، بازی خطرناکی با واشنگتن میکند. اگر دولت بایدن میخواهد فرصتی در ترغیب پاکستان برای تحت فشار قرار دادن طالبان جهت کاهش خشونت ایجاد کند، باید سریعاً وارد عمل شود و تصمیمات سختی بگیرد.
پاکستان در آوردن طالبان به میز مذاکره در دوحه کمک کرد، اما در همین جا متوقف شد. اسلامآباد به جای فشار آوردن به طالبان برای کاهش خشونت، تصمیم گرفته به طور ضمنی در دستیابی به آتشبس در برخی شرایط از موضع چانهزنی طالبان پشتیبانی کند: یعنی امتیازگیری بیشتر از کابل و خروج نیروهای امریکایی.
دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است پاکستان نخواهد بیشتر بر طالبان فشار آورد. از طرف دیگر، اسلامآباد نسبت به آنچه سالها فشار واشنگتن برای «انجام کار بیشتر» میخواند، حساس است. پاکستان به صراحت میگوید که پس از انتصاب عبدالحکیم اسحقزی تندرو به عنوان رییس مذاکرهکننده این گروه، نفوذ این کشور بالای طالبان کاهش یافته است. عبدالحکیم برای تقویت موضع ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان و کمیسیون نظامی این گروه به این سمت گماشته شد که هیچ یک از طرفین آمادۀ توقف جنگ نیستند. برخی تحلیلگران با این ارزیابی موافق هستند.
اسلامآباد همچنین ادعا میکند که از اتخاذ رویکرد اجباری بیشتر اجتناب کرده است، زیرا چنین عملی میتواند عواقب جدی امنیتی در داخل کشور داشته باشد؛ طالبان افغان میتوانند در مشارکت با افراطگرایان پاکستان، از جمله گروههای فرقهای و تحریک طالبان پاکستان، تفنگهای خود را به سمت پاکستان بچرخانند. علاوه بر این، در گزارشهای غربی به طور گسترده فرض بر این است که بخشهایی از تشکیلات نظامی پاکستان با مبارزات طالبان همفکر است، عاملی که به طور بالقوه تمایل اسلامآباد را برای تحت فشار قرار دادن این گروه پیچیده میکند. اما عموم مردم پاکستان مخالف این گروه هستند و روابط دیپلماتیک نیز رو به زوال است.
با این حال، به رغم درنگهای اسلامآباد، دیدگاه رو به رشد در واشنگتن این است که پاکستان با آوردن طالبان به میز مذاکره بدون متقاعد کردن آنها برای کاهش خشونت، یک ماشین بدون موتور به دولت ترامپ فروخت.
با این وجود، ایالات متحده در مورد عواقبی که پاکستان ممکن در صورت همکاری با طالبان با آن مواجه شود، باید وارد پیامهای محکم، نتیجهمحور و روشن شود.
اگر پاکستان خشونت طالبان را مهار کرد، از گروه ویژه اقدام مالی حمایت کنید. فرار از فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی (FATF)یک پیروزی سیاسی قابل توجهی برای عمران خان نخستوزیر پاکستان و ارتش آن کشور است که منبع اهرم فشار برای واشنگتن خواهد بود.
دلهرۀ پاکستان نسبت به فعالیتهای هند را در افغانستان مدیریت کنید. دههها است که پاکستان و هند افغانستان را صحنۀ رقابتهای استراتژیک در نظر گرفتهاند. این رقابت به گونهای باعث شد تا هند از شوروی در افغانستان در ۱۹۷۹ و پاکستان از جهاد علیه شوروی در دهۀ ۱۹۸۰ حمایت کند. ناسیونالیزم پشتون و مرز دیورند این وضعیت را وخیمتر کرد.
با توجه به این موضوع، ایالات متحده باید تلاش کند تا نگرانیهای پاکستان را در مورد دخالت هند در افغانستان کاهش دهد تا همکاری بیشتری در زمینۀ مقابله با خشونت طالبان حاصل شود.
محدودیتهای نفوذ واشنگتن را بپذیرید. در ارزیابیهای اخیر، کارشناسان موافقاند که نفوذ پاکستان بر طالبان همچنان یک متغیر تعیینکننده در برایند مذاکرات میانافغانی است.
«جاناتان شرودن» کارشناس معتقد است که پاکستان «مهمترین منبع حمایت خارجی از طالبان» است و به رهبری طالبان اجازه میدهد تا در خارج از مرزهای افغانستان فعالیت کنند.
«بارنت روبین» تحلیلگر ارزیابی میکند که پاکستان عامل اصلی آوردن طالبان به میز مذاکره است، هرچند اسلامآباد «تا کنون مهمترین تصمیم استراتژیک» خود را برای حذف ظرفیتهای لوجستیکی نظامی و تروریستی طالبان در پاکستان اتخاذ نکرده است. وی میافزاید که حضور پاکستان در هر گونه تلاش منطقهای برای بحث روی جنبههای توافقنامه امریکا-طالبان ضروری است.
«لورل میلر» رییس بخش آسیا در گروه بینالمللی بحران هشدار میدهد که تصمیم یکجانبه واشنگتن برای حفظ حضورش در افغانستان میتواند باعث افزایش حمایت پاکستان از طالبان شود.
اسلامآباد را از واقعیت آگاه کنید.
اگر دولت ملکی پاکستان – یا به احتمال زیاد تشکیلات نظامی – از پیگیری فعالانۀ کاهش خشونت در افغانستان که منجر به حل و فصل سیاسی شود، امتناع ورزد، این امر دو خطر بالقوه دارد. اول اینکه، ایالات متحده ممکن به رغم عدم پیشرفت در مذاکرات صلح، باقیماندۀ نیروهای خود را از افغانستان خارج کند. از اهمیت پاکستان کاسته خواهد شد و به دولت این کشور برای آوردن طالبان به میز مذاکره که نتیجهای نداشت، اعتباری اعطا نخواهد شد. اسلامآباد تنها خواهد ماند و احتمال بروز جنگ داخلی در همسایگیاش.
بر عکس، واشنگتن ممکن ماندن در افغانستان را انتخاب کند و با پاکستان به عنوان یک کشور ناسازگار و آشتیناپذیر و یا بدتر از آن برخورد کند.
هر زمانی که پاکستان با تصمیم چگونگی برخورد با افغانستان مواجه شود، دولت بایدن باید به رهبری این کشور دو گزینۀ مثبت و منفی ارائه دهد. اکنون وقت آن است که مطالب را به روشنی و قاطعانه بیان کنید. با این حال، دولت بایدن نباید اجازه دهد این تلاش منافع منطقهای مانند همکاریهای ضد تروریزم طولانیمدت، امنیت هستهای، تجارت و تغییر اقلیم را نابود کند. واشنگتن همچنین باید از قربانیهای واقعی که پاکستان طی ۲۰ سال گذشته در جنگ ایالات متحده در افغانستان انجام داده است، قدردانی کند.
در واقع، این امر برای تیم بایدن بسیار دشوار خواهد بود، اما تنها مسیر پایدار به جلو است. مهمتر از همه، واشنگتن نباید خروج ایالات متحده را با معیارهایی که وابسته به همکاری پاکستان است، گره بزند که به رغم تمام تلاشهای سیاستگذاران ممکن است عملی نشود.
نویسنده: ادم وینستین
منبع: LAWFARE
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید