چرا گروههای تروریستی رسانهها را آماج قرار میدهند!
وقتی طالبان یا داعش مدعی هستند که برای خدا جهاد میکنند ولی رسانهها گزارش میدهند که در درون این گروهها چه فجایع ضد دینی جریان دارد، آنگه زنگ خطر است برای این گروهها
رسانهها در یک کشور به دلیل این که با تبیین حقایق و نشر واقعیتها مردم را آگاه میسازند، از اهمیت فوقالعاده برخوردارند. لهذا، برخی آن را رکن چهارم دولت خواندهاند. رسانهها وسیلهای است که اطلاعات و معلومات را به مردم انتقال میدهند و به عنوان پل ارتباطی میان مردم و دولت نقش ایفاء میکنند.
از آنجایی که بر اساس ایجابات وظیفوی، کارکنان رسانهها مکلفاند اطلاعات و معلومات دسته اول را به مخاطبین خویش انتقال دهند همواره با مشکلات و جنجالهای زیادی مواجه میباشند و آسیب های جدی متقبل میگردند. این کارکنان از خطوط مقدم نبرد گزارش تهیه میکنند، فساد زورمندان را افشاء مینمایند، از نقض حقوق یک شهروند توسط زورمند یا نهاد مسئول پرده بر میدارند، از تلفات افراد ملکی درجریان درگیریهای مسلحانه گزارش تهیه می کنند و ….
اکثراً این رسانهها اصل بیطرفی را رعایت نموده و در تهیه گزارش یا مطالب تحقیقی، میکوشند که واقعیتها را به مردم بازگو کنند. این نوع فعالیتها نه ضد دینی است، نه در تضاد با ارزشهای فرهنگی قرار دارد و نه در مخالفت با کدام گروه سیاسی، بلکه افکار عامه است که قضاوت میکند که حق و ناحق کیست، از کی حمایت و در برابر کی ایستادگی شود.
در افغانستان رسانهها از این رو همواره زیر هدفاند که با بیان حقایق، مردم از جریانهای پشت پرده و واقعیتهای درونی مخالفین مسلح آگاه میشوند وقتی طالبان یا داعش مدعی هستند که برای خدا جهاد میکنند ولی رسانهها گزارش میدهند که در درون این گروهها چه فجایع ضد دینی جریان دارد، آنگه زنگ خطر است برای این گروهها. رسانهها گزارش میدهند که در صفوف این شبکهها عملاً بچه بازی جریان دارد و از کودکان استفاده جنسی میشود و این اعمال به شدت ضد دینی و ضد ارزشهای فرهنگی جامعه افغانی است. رسانهها گزارش میدهند که این جریانها افراد را بدون کدام جرم به قتل میرسانند، رسانهها گزارش میدهند که این گروهها از افراد ملکی به عنوان سپر انسانی استفاده مینمایند، رسانهها گزارش میدهند که این گروهها اماکن عمومی را منفجر نموده و داراییهای عامه را غارت میکنند. واضح است که این نوع گزارشها به مزاج طالبان و تروریستان خوش نمیخورد.
طالبان مدعیاند که برای آزادی کشور مبارزه میکنند، ولی رسانهها گزارش میدهند که این گروه در پاکستان پناهگاه دارد و خود وابسته به یک کشور خارجی است. از سوی سازمانهای استخباراتی منطقه به خصوص پاکستان حمایت و پشتیبانی میشود، فرماندهان بلند پایه شان زیر چتر حمایت سازمانهای استخباراتی قرار دارند و توافقنامه سیاسی با امریکا امضا کردندهاند که بر مبنای آن هیچ سرباز خارجی در افغانستان هدف قرار نمیگیرد و این گروه بر پایگاههای خارجی ها به خصوص امریکاییها حمله نمیکند؛ ولی نیروهای امنیتی افغان را که مسلمانند، میکشند. بر پایگاههای نیروهای امنیتی داخلی حملات تهاجمی و انتحاری میکنند. از این رو افکار عامه نسبت به ماهیت حقیقی این گروه پی میبرند.
لهذا، رسانهها و مطبوعات جزئی از اهداف نظامی مخالفین مسلح قرار میگیرند و حمله بر کارکنان آن ها از سوی آنها جواز مییابد، در حالی که مطابق قوانین بین المللی بشردوستانه، هرچند طالبان و تروریستان به هیچ قانون بینالمللی پایبند نیستند- حمله بر اهداف ملکی که کارکنان رسانه جزء آن میباشد، ممنوع و جنایت جنگی تلقی میگردد. اکنون که رسانهها جزئی از اهداف نظامی تروریستان قرار گرفتهاند، ایجاب مینماید تا همه دست اندرکاران رسانهها، مطبوعات و اهالی قلم علیه تروریستان موضع واحد اتخاذ نموده با افشای جنایات این گروهها، مردم را از واقعیتهای نهان آنها آگاه، دایره فعالیتهای این تروریستان را محدود و افکار عامه را علیه آنها بسیج کنند.
یادداشت: مسئولیت دیدگاههای مطرح شده در مطالب به نویسنده برگشته و خبرگزاری در قبال آن مسئولیت ندارد.