چطور میتوان جلو پیشروی طالبان را گرفت
سرعت در بسیج نیروی خیزش مردمی اهمیت دارد. برای موثریت، این نیروها حداقل باید یک هفته آموزش ببینند، ثبت مرکز اطلاعات دولت شوند و ماهانه ۱۰۰ دالر معاش برای شان تعیین شود. به این ترتیب، دولت میتواند نیروهای خیزش ملی را مدیریت و از تبدیل شدن آنها به جنگجویان متخاصم جلوگیری کند
این مطلب به برنامهای چهار قسمته جهت شکست ظهور دوباره طالبان در افغانستان پرداخته است. برای اینکه این برنامه به موفقیت برسد، مهمتر از همه، به اتحاد سیاسی در میان رهبران افغانستان نیاز دارد.
بر بنیاد گزارش دیدبان حقوق بشر، طالبان پس از تسخیر بیش از ۱۲۰ ولسوالی افغانستان، جنایاتی را مرتکب شدهاند که جنایت جنگی محسوب میشود. آنها تأسیسات عامه، مکاتب و ملکیتهای خصوصی را به آتش کشیدند، زنان و کودکان را مجبور به ترک خانههای شان کردند، از خانوادهها خواستند دختران جوان خود را به ازدواج اجباری به جنگجویان طالبان بدهند، خانهها را غارت و افراد ملکی، از جمله اسیران جنگی را قتل عام کردند.
به تاریخ ۴ جولای ۲۰۲۱، جورج دبلیو بوش رییس جمهور اسبق امریکا به پیشروی طالبان واکنش نشان داد و خروج ایالات متحده را یک اشتباه خواند. وی گفت: «زنان و دختران افغانستان صدمات وصفناپذیری را متحمل خواهند شد. آنها تنها گذاشته میشوند تا توسط این افراد وحشی کشته شوند و این قلب مرا میشکند».
برای تغییر این وضعیت، دولت افغانستان – و ایالات متحده و سایر ملتها – باید برنامهای را اتخاذ و از آن پشتیبانی کنند که منجر به شکست احیای مجدد طالبان شود. پیشنهاد ذیل اگر به درستی تطبیق شود، این امکان را به نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان میدهد تا توانایی بازپسگیری مناطق از دسترفته را از کنترول طالبان ظرف سه ماه توسعه و راهاندازی کنند. طی سه ماه، تطبیق این برنامه طالبان را به اندازه یک گروه ضعیف تقلیل خواهد داد که به مغارههای کوهها پناه ببرند. در نهایت، طالبان باید از طریق زور متقاعد شوند که نمیتوانند به لحاظ نظامی پیروز شوند و باید به حل و فصل مذاکرهشده تن دهند.
سرانجام، تشکیل یک دولت ملی مشارکتی فراگیر به شمول طالبان و صلح پایدار، برایند نهایی درازمدت این برنامه خواهد بود.
- افزایش توان قوای هوایی افغانستان:
نیروی هوایی افغانستان در بمباران و هدف قراردادن مواضع طالبان و حمل و نقل اپراتورهای ویژه، ارایه تدارکات و انجام ماموریتهای جستجو و نجات بسیار موثر عمل کردهاند. با این حال، پوشش مناطق جغرافیایی بسیار بزرگ برای آنها با تجهیزات اندک دشوار است. برخی اوقات، سربازان ساعتها یا حتی روزها منتظر پشتیبانی هوایی هستند و تقاضای زیاد از بخشهای مختلف کشور و تجهیرات هوایی اندک به این مشکل میافزاید. ایالات متحده و سایر متحدان باید تجهیزات هوایی قوای افغانستان را به لحاظ کیفیت و کمیت تقویت و بالا ببرند.
ترکیه نیز باید برخی از این تواناییها، از جمله سیستم مرگبار هوایی بدون سرنشین را فراهم کند. تقویت توانایی قوای هوایی افغانستان کمک میکند تا نتیجه خط مقدم میداننبرد به نفع نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان تغییر کند. نیروهای امنیتی افغانستان با افزایش توان هوایی میتوانند پیشروی طالبان را متوقف، تلفات را کاهش و طالبان را به عقب برانند. - افزایش شمار نیروهای ویژه افغانستان
تنها دلیلی که تمام مناطق افغانستان تا کنون به دست طالبان سقوط نکرده است، کارایی نیروهای ویژه افغانستان است. این اغراق نیست. در چارچوب وزارتهای داخله و دفاع افغانستان، نیروهای امنیتی و دفاعی این کشور حدود ۳۳ هزار پرسونل امنیتی ویژه دارد. در کنار قوای هوایی، نیروهای امنیتی ویژه افغانستان تواناترین نیروی جنگی است که حدود ۹۰ درصد عملیاتهای تهاجمی جنگی را در سراسر این کشور انجام میدهد. با توجه به کارایی آنها، باید ۱۵ هزار نفر دیگر به شمار نیروهای امنیتی ویژه افزود شود. افزایش تجهیزات قوای هوایی باید با افزایش تعداد اپراتورهای ویژه در چارچوب نیروهای ویژه افغانستان مطابقت داشته باشد. - بسیج ۵۰ هزار نیروی خیزش ملی:
بسیج ۵۰ هزار نیروی خیزش ملی، نیروهای امنیتی و دفاعی را به اندازه کافی در سراسر این کشور تقویت میکند. در واکنش به جنایتهای طالبان، هزاران فرد ملکی قیام کردند با عنوان «قیام ملی» به پا خاستند. اکثریت نیروی داوطلب خیزش مردمی جنگجویان آبدیده ضدطالبان هستند که با جغرافیای افغانستان آشنایی دارند و دولت آنها را ۲۰ سال پیش خلع سلاح کرده بود. در مبارزه برای بقا، دولت باید مجدداً آنها را به عنوان بخشی از برنامه مقاومت مسلحانه علیه طالبان، بسیج کند. از میان ۵۰ هزار نیروی خیزش ملی، ۳۰ هزار نفر آنان باید در محلههای خود باقی بمانند و در چوکات نیروهای امنیتی افغانستان از ولسوالیها دفاع کنند. ۲۰ هزار تن دیگر باید به عنوان «نیروی ضربتی متحرک» بسیج شوند و در صورت تحت فشار قرار گرفتن نیروهای امنیتی به کمک آنها بشتابند.
به طور اوسط، طالبان ۲۰ حمله تهاجمی جداگانه را در بیست نقطه مختلف به طور همرمان راهاندازی میکنند. در هر یک از حملات تهاجمی بزرگ، طالبان از ۵۰۰ – ۸۰۰ شبهنظامی انتحاری علیه مواضع نیروهای امنیتی با ۱۰۰ الی ۲۰۰ سرباز استفاده میکنند. اعزام ۲۰ هزار نیروی خیزش ملی در این خطوط مقدم کمک بزرگی به نیروهای امنیتی و دفاعی کشور خواهد کرد.
سرعت در بسیج نیروی خیزش مردمی اهمیت دارد. برای موثریت، این نیروها حداقل باید یک هفته آموزش ببینند، ثبت مرکز اطلاعات دولت شوند و ماهانه ۱۰۰ دالر معاش برای شان تعیین شود. به این ترتیب، دولت میتواند نیروهای خیزش ملی را مدیریت و از تبدیل شدن آنها به جنگجویان متخاصم جلوگیری کند.
- اتخاذ رویکرد تهاجمی با استفاده از نیروی خیزش ملی:
نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان طی سه سال گذشته در حالت دفاعی عمل کردهاند، اساساً سرعت عملیات خود را در برابر طالبان کاهش داده تا شبهنظامیان را به توافق صلح تشویق کنند. این استراتژی کارساز نبوده است. در حقیقت، این یک اقدام ناسنجیده بود. این امر به طالبان فرصت بیشتر برای تجدید قوا داد تا حملات خود را علیه نیروهای امنیتی افغانستان طراحی و راهاندازی کنند. با اضافهشدن ۵۰ هزار نیروی خیزش ملی، نیروهای امنیتی افغانستان باید استراتژی تهاجمی قویِ را طراحی و اتخاذ کنند تا ابتکار عمل را از طالبان بگیرند. حالت تهاجمی، فشار را بر جنگجویان طالبان حفظ، توانایی تهاجمی آنها را کاهش، منابع آنها را تخریب و برنامههای تهاجمی آنها را مختل میکند.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید