چند نکته بدیهی در باره روابط بینالملل
روابط بینالملل عرصه منازعه است. هر که قدرتش بیشتر باشد، دست بالاتر را دارد. تعهد دادن یا ندادن برای ماندن در پیمانهای بینالمللی هیچ ضمانت اجرایی ندارد
دیپلماسی قدرتمند و عزتمند نیاز به دیپلماتهای کارآزموده و ورزیده و آموزش دیده دارد. در اغلب کشورهای جهان دیپلماتها و سفرا در دانشکدههای مخصوص و به دور از رقابتهای جناحی آموزش میبینند و برای پیگیری منافع ملی کشورشان راهی نقاط مختلف جهان میشوند.
روابط بین الملل «خاله بازی» نیست که کشورها بر اساس قهر و آشتی با یکدیگر وارد رابطه و مذاکره شوند. عرصه بینالملل محل منازعه برای پیشبرد منافع است و کشورها گاهی برای پیشبرد منافع ملی خود مجبور به گفتوگو با دشمنان خویشند. به خاطر داشته باشیم اوکراین وسط جنگ و بمباران شهرهایش توسط روسها با آنها بر سر میز مذاکره مینشیند.
برخی شعارهای کلیشهای مانند «دشمنان قسم خورده»، «دوستان همیشگی»، «فلان کشور نامردی کرد» و یا «فلان کشور اصل جوانمردی را رعایت نکرد و پول ما را نداد» و.. بیشتر از آنکه از منطق خاصی برخوردار باشد، نشانگر عدم شناخت قواعد حاکم بر روابط بینالمل است.
اصل بدیهی روابط بینالملل این است که کشورها همه عاقل و بالغ اند و نیازی به دیلماج نداشته و خود باید زبان شفاف و رسای منافع خویش باشند.
منطق حاکم بر روابط بینالملل، منطق «قدرت»است نه نصیحت و فرستادن پیامهای اخلاقی. آنچه میزان قدرت و چانه زنی بازیگران را مشخص میکند قدرت عینی و ملموس آنهاست نه شعارهایی که به آن علاقمند اند.
چیزی که کشورها را ملزم و ترغیب به رعایت توافقنامههای بینالمللی میکند، حفظ منافع خود و ترس از قدرت طرف مقابل است. باقی همه شعار است.
یکی از راههای حفظ و بقای توافقهای بینالمللی گره زدن منافع خود به منافع طرفهای مقابل است. هر میزان منافع کشورها با همسایگان و قدرتهای بزرگ در هم تنیده باشد امکان خروج و تحریم یک طرفه کمتر است.
روابط بینالملل عرصه منازعه است. هر که قدرتش بیشتر باشد، دست بالاتر را دارد. تعهد دادن یا ندادن برای ماندن در پیمانهای بینالمللی هیچ ضمانت اجرایی ندارد.
روابط بینالملل حوزهای کاملاً تخصصی و به دور از شعار و عوام زدگی است.