چه کسی افغانستان را باخت؛ بازی «ملامت و سلامت» آغاز شده است
ما به مردم افغانستان این فرصت را نمیدهیم که تصمیم بگیرند چه حکومتی میخواهند، آنطور که بایدن میگوید. بلکه ما به شورشیان وحشی فرصت میدهیم تا آنها را تحت فشار قرار دهند
بعد از سقوط ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ بحث تند و تلخی در مورد اینکه چه کسی جنگ ویتنام را باخت در گرفت. بسیاری در ارتش و حزب جمهوریخواه افسانه «از پشت خنجر زدن» را مهر تأیید زدند و سیاسیون و رسانهها را مقصر دانستند که گویا مانع شکست ویتنام شمالی توسط قوای مسلح شدند. از طرفی دیگر، بسیاری از لیبرالها استدلال کردند که این جنگی بود که ایالات متحده نباید در آن میجنگید و نمیتوانست برنده آن باشد.
افغانستان – هنوز – از دست نرفته است، اما با پیشرفت سریع طالبان، بحث اینکه «چه کسی افغانستان را باخت؟» هم اکنون شروع شده است. جمهوریخواهان، با نادیده گرفتن این امر که دونالد ترامپ بود که روند خروج را آغاز کرد، رییس جمهور بایدن را با این بیان که «یک فاجعه در شرف وقوع است» مقصر میدانند. بایدن هفته گذشته با این ادعا که ما به «اهداف» خود دست یافتیم، از خود دفاع کرد. وی گفت: «تروریستهایی را که به ما در ۹/۱۱ سپتمبر حمله کردند، گرفتیم و عدالت را بالای اسامه بن لادن جاری کردیم.» و گذشته از آن اینکه «این به مردم افغانستان بستگی دارد که چه نوع دولتی میخواهند».
هربرت ریموند مکمستر جنرال بازنشسته و مشاور امنیت ملی ترامپ با «بیعلاقگی و یاس و بدبینی» رسانهها را به خاطر ایجاد «شرایط کاپیتولاسیون» مقصر دانست در حالی که «مهدی حسن» میزبان MSNBC استدلال کرد «با توجه به اینکه در هر ۴ هواپیمای ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ هیچ افغانستانیِ نبود، حمله نخستین خود یک تخطی بود».
فقط کافی است بگوییم که ملامت زیادی وجود دارد که باید به خاطر داشت، چنانچه ایالات متحده جنگ بزرگ دوم – پس از ویتنام – را باخته است. اما نباید به گردن رسانهها بیفتد. مکمستر خود باری نوشت که «جنگ در ویتنام» در صفحه نخست نیویارک تایمز شکست نخورده است. و در افغانستان نیز همین موضوع است. مقالات خبریِ منفی واقعیت را منعکس میکنند – آنها آن را ایجاد نمیکنند.
مقصر اصلی سیاسیون و جنرالان امریکایی و افغان هستند. روسای جمهور ایالات متحده نیز یکی پس از دیگری اشتباه کردند. در حالی که جورج دبلیو بوش کار درستی کرد که به افغانستان رفت (جایی که حمله از آنجا آغاز شد، حتی اگر هیچ افغانستانی در هواپیماهای ۹/۱۱ سپتمبر وجود نداشت)، اما با چرخش روی جنگ ناروا در عراق اشتباه کرد. باراک اوباما افزایش نیروها را با دودلی و محدود به زمان اجرا نمود که طالبان را به انتظار ترغیب کرد. ترامپ روی توافقی مذاکره کرد که در عوض خروج ایالات متحده، طالبان را تقریباً به هیچ کاری ملزم نمیکند. بایدن، به جای برجسته کردن شکست طالبان در قطع روابط با القاعده و به رغم این احتمال که افغانستان ممکن بار دیگر به پناهگاه امن تروریستان مبدل شود، روند خروج را ادامه داد.
ارتش ایالات متحده نمیتواند از سرزنش در برابر این شکست مفتضحانه فرار کند. نظامیان امریکایی «نتوانستند ارتش و پولیس شایسته و کارامد» آموزش دهند یا حقیقت را در مورد اینکه جنگ چقدر بد پیش میرود، بیان کنند؛ همانطور که گزارش واشنگتنپست به آن اشاره کرد. این، پیش از آنکه دروغ آگاهانه باشد، خودفریبی بود. ارتش ایالات متحده با روحیه پرشور و خلق و خوی توانا، ذاتاً تمایل دارد به جای تمرکز بر مشکلات گستردهتر، شواهد «پیشرفت» را برجسته کند، هرچند واهی و پوچ باشد.
هر قدر که سیاستمداران و رهبران نظامی ایالات متحده عملکرد ضعیفی داشتند، همتایان افغانستانی آنها بسیار بدتر بودهاند. دلایلی که به نظر میرسد ارتش افغانستان تا حد زیادی در برابر دشمن ضعیف عمل کنند، رهبری ضعیف و فساد گسترده است، درست همانند ارتش عراق در سال ۲۰۱۴. چنانچه وزیر مالیه سابق افغانستان به نیویارک تایمز گفت: «سوءمدیریت ما را به جایی که امروز هستیم، رساند.» حتی هم اکنون، آن هم در زمانی که دشمن پشت دروازهها رسیده، نخبگان افغانستان به جای اینکه برای نجات ملت متحد شوند، همچنان سرگرم جدال و دعوا در میان خود هستند.
با توجه به فساد و ناکارآمدی قشر سیاسی افغانستان، وسوسهانگیز است که دست خود را از این کشور برای همیشه بشوییم، همانطور که بایدن با این پیشنهاد که ما کارهای زیادی انجام دادهایم و اکنون به افغانها بستگی دارد، همین کار را میکند. این استدلال منطقی است، اما در افغانستان، ایالات متحده خود شریک سوءمدیریت و حکومتداری است – همانطور که در ویتنام جنوبی بودیم.
۲۰ سال تمام، ما میلیاردها پول بیزبان را وارد افغانستان کردیم. در این روند، ما به کلاهبرداران بدنام قدرت بخشیدیم در حالی که ارتش افغانستان را متکی به حمایت خود میکردیم. خروج ناگهانی نیروی هوایی ایالات متحده، نه تنها از لحاظ نظامی بلکه از نظر روانی، یک ضربه فلجکننده بود، زیرا ما پیمانکارانی را که در پرواز هواپیماهای افغانستان نقش دارند، نیز خارج میکنیم. با رفتن، ما به مردم افغانستان این فرصت را نمیدهیم که تصمیم بگیرند چه حکومتی میخواهند، آنطور که بایدن میگوید. بلکه ما به شورشیان وحشی فرصت میدهیم تا آنها را تحت فشار قرار دهد.
پس از مدتها سرمایهگذاری هنگفت در افغانستان، ما نمیتوانیم اکنون از مسئولیت سرنوشت آن فرار کنیم. در سال ۱۹۷۵، یک دگروال ارتش ایالات متحده آشکارا به یک دگروال ویتنام شمالی گفت: «میدانید، شما هرگز ما را در میدان نبرد شکست ندادید.» همتای وی پاسخ داد: «ممکن است چنین باشد، اما این نیز بیربط است.»
درست میگوید، چریکیها نه با مبارزه بلکه با پشتسر گذاشتن یک دشمن قدرتمند، برتری مییابند. طالبان دقیقاً همین کار را کردهاند. آنها هنوز دولت را در کابل شکست ندادهاند، اما دولت واشنگتن را قبلاً شکست دادهاند. اجازه دهید انگشت اتهام و محاکمهها شروع شود. اگر ویتنام قرینه و نشانهای باشد، «بازی ملامت و سلامت» افغانستان میتواند سیاست ایالات متحده را طی دهههای آینده آشفته و برهم زند.