چه کسی حق دارد «مارشال» افغانستان باشد؟
رییس جمهور به عنوان حافظ و پاسبان قانون اساسی و منافع ملی مسئولیت دارد که القاب و عناوین ملی را برای چهرههای ملی با کارنامههای درخشان ملی اعطا کند.
خواست اعطای رتبه مارشالی به عبدالرشید دوستم که بخشی از طرح تیم ثبات و همگرایی برای تشکیل حکومت مشارکتی با رییس جمهور غنی بود، اکنون ابعاد سیاسی ـ رسانهای گستردهای یافته و برخی روزینامهها نیز در صف پمپاژگران این خواسته و کمپاینران این طرح قرار گرفتهاند.
از نان به نرخ روز خوردن برخی رسانهها که بگذریم، از اصل ناشایستگی آقای دوستم برای دریافت رتبه مارشالی نمیتوانیم بگذریم. دلیلش هم روشن است؛ آقای دوستم پادشاهساز، جز اشتباهات جبرانناپذیر سیاسی شاهانه، هیچ دستاورد درخشانی در کارنامه خود ندارد.
سهم او در تسریع فروپاشی نظام کمونیستی داکتر نجیب، تنها مورد زیرکی و تیزبینی سیاسی وی است که در همه عمر حضور او در میدان سیاست افغانستان، فقط یک بار برای همیشه از او سر زده است، اما آن تصمیم، اگرچه برای خود آقای دوستم گل خیری شد که راه را برای نقشآفرینیهای بعدی وی در عرصه سیاست افغانستان هموار کرد، ولی هرگز از آن مایه ارزش ملی برخوردار نیست که بتواند او را بر مسند مارشالی کشور برکشد.
آقای دوستم، تا آخرین نفسهای رژیم اشغالگر و دستنشانده کمونیستی، همدست و همیار آن بود و در جنایات و کشتار و ویرانگری بیپایان آن، سهم و نقش ملموس و مستقیم دارد. بر پایه این حقیقت غیر قابل انکار، اهدا و اعطای رتبه مارشالی به او، مستلزم وارونهسازی این مفهوم و موقعیت مهم و محترم ملی است. کسی که دست در کاسه یک ابرقدرت اشغالگر داشته و منافع و ارزشهای ملی و تمامیت ارضی کشور را قربانی کرده است، چگونه میتواند عنوانی را یدک بکشد که تنها و تنها به کسانی داده میشود که کشورشان را از تجاوز و اشغال قدرتهای بیگانه آزاد کرده و استقلال و آزادیاش را به آن برگرداندهاند؟
پس از آن در برهه تاریخی دوران مقاومت نیز هیچ پیروزی درخشان و اثرگذاری از آقای دوستم به ثبت نرسیده تا دستکم با اندکی اغماض بتوان او را شایسته عنوان مارشالی افغانستان دید.
در روزگار پساطالبان نیز آقای دوستم جز اینکه ابزار دستی برای به قدرت رسیدن کرزی بوده است، دستاوردی برای امنیت و ثبات و پیشرفت افغانستان نداشته است.
در دور نخست ریاست جمهوری آقای محمداشرف غنی هم که آقای دوستم بر اریکه معاونت اول ریاست جمهوری تکیه زد و برای نخستینبار در طول عمر فعالیت سیاسی خود بلندترین موقعیت سیاسی ـ اجرایی را اشغال کرد، با نمایش بیظرفیتی سیاسی و بروز عقدههای فروخورده درونیاش در برابر احمد ایشچی، رقیب سیاسی درونقومی خود، پرونده قطور و شرمآور اخلاقیای به یادگار گذاشت که موجب سرافکندگی تمام افغانستان شد.
بگذریم از این که آقای دوستم متهم به جنایات ضدبشری بسیاری است و پاتریشیا گاسمن، معاون مدیر بخش آسیا در دیدهبان جهانی حقوق بشر نسبت به گفتههایی مبنی بر اعطای رتبه مارشالی به او انتقاد کرده و گفته است وی باید محاکمه میشد.
با وجود اینهمه، مداحی مبلغانه برخی رسانهها و روزینامههای قلمبهمزد، هیچ چیز را آنگونه تغییر نمیدهد که عبدالرشید دوستم را شایسته عنوان مارشالی کشور کند و کارنامه او را پاک و پالوده بسازد. گذشته از این، رییس جمهور به عنوان حافظ و پاسبان قانون اساسی و منافع ملی مسئولیت دارد که القاب و عناوین ملی را برای چهرههای ملی با کارنامههای درخشان ملی اعطا کند نه این که از مسئولیت و صلاحیت خویش برای زد و بندهای سیاسی استفاده کرده و القاب و رتب ملی را برای هر کس تفویض کند.