چگونه ارتش پاکستان عمران خان را انتخاب کرد
پیشبینی میشود این انتخابات، مانند تقریباً هر انتخابات قبلی در پاکستان، پیامدهای ناچیزی برای رفتار پاکستان در داخل یا خارج از کشور داشته باشد. به این دلیل که قدرت تغییر این سیاستها در مقر اصلی ارتش در راولپندی مستقر است، نه در مجلس یا دفتر نخستوزیر در اسلامآباد
تازه واردان به سیاست پاکستان انتخابات سراسری چهارشنبه را با خوشبینی تبریک گفتند – یک پیروزی ظاهری برای ستاره سابق کریکت حزب تحریک انصاف (PTI) عمران خان – آنها به زودی یادآوری کردند که مقامات پاکستانی بر افزایش مشارکت زنان، هم به عنوان نامزدان و هم رای دهندگان متمرکز بودند. ( گرچه زنان از زمانی که پاکستان در سال ۱۹۴۷ به وجود آمد، حق رای دادن را داشتند، اما هنجارهای فرهنگی اغلب آنها را از حق رای دادن محروم میکرد.) وال استریت جورنال معتقد است پیروزی آشکار خان «سیستم دو حزبی کشور را میشکند.» دیگران این سوال را مطرح میکنند که آیا انتخاب او تاثیرات شگرفی بر اقتصاد پاکستان، سیاست خارجی و یا امنیت داخلی خواهد گذاشت.
اگر چه، کسانی مثل ما که پاکستان را دههها تماشا کرده، این انتخابات را با چشم غرضآلود میبینند. این رویداد وحشتناک جلوه داده شد، از جمله حمله انتحاری روز انتخابات در کویته که جان ۳۱ نفر را گرفت.
دوم، نتیجه توسط ارتش قدرتمند پاکستان از پیش مشخص شده بود که طی چند ماه درگیر بدرفتاریهای انتخاباتی بود و آن را در روز انتخابات نیز رهبری میکرد. ارتش در حمایت از پیروزی «خان» دست داشت و حتی احزاب سیاسی را به روابط آشکار با گروه های تروریستی تشویق کرد تا چند صد نامزد را به همراه برخی از ۱۵۰۰ نامزد مرتبط با احزاب راستگرای پاکستان به میدان آورد. این گروههای راستگرا که تضمین شده ارتش پاکستان و سازمان اطلاعاتی (آی اس آی) این کشور است به ساختتار غیر قانونی ایتلاف انتخاباتی خان کمک خواهند کرد – سازمان اطلاعاتی که کارهای کثیف ارتش را در داخل و خارج انجام میدهد -.
پیشبینی میشود این انتخابات، مانند تقریباً هر انتخابات قبلی در پاکستان، پیامدهای ناچیزی برای رفتار پاکستان در داخل یا خارج از کشور داشته باشد. به این دلیل که قدرت تغییر این سیاستها در مقر اصلی ارتش در راولپندی مستقر است، نه در مجلس یا دفتر نخستوزیر در اسلامآباد.
صداقت و امانت
ارتش پاکستان به طور مستقیم به مدت ۳۰ سال با دیکتاتوری، تاریخ این کشور را و به طور غیرمستقیم آن را تحت کنترول دارد. به لطف نیرنگ و حیله، هیچ نخستوزیر منتخب نتوانسته دوره خود را تکمیل کند. در دهه ۹۰، ارتش قدرت خود را از طریق اصلاح ماده ۵۸-۲ قانون اساسی که توسط «محمد ضیاالحق» سومین دیکتاتور نظامی پاکستان معرفی شد، به دست آورد. قدرتی که به رییس جمهور اجازه داد تا پارلمان و مجمعهای دولتی را منحل کند. در دوران حکومت نظامی، رییس جمهور فرمانده ارتش بود. در طول دورههای غیر نظامی، ارتش با رییس جمهور متحد شد. ارتش این قدرت را در سال ۲۰۱۰ میلادی از دست داد، زمانی که رییس جمهور «آصف علی زرداری» اصلاحیه ۱۸ قانون اساسی را تصویب کرد، که قدرت ریاست جمهوری را در انحلال پارلمان ار بین برد و بار دیگر پاکستان را دمکراسی پارلمانی تحت رهبری نخستوزیر در آورد.
با این وجود ارتش به زودی روشهای جدیدی را برای تضعیف حکومتهای غیرنظامی، از جمله اعتراضات گستردهای که توسط ISI و همکاری با دادگاه عالی پاکستان حمایت میشد، پرورانید. باوجود تمایل برخی از تحلیلگران به ستایش از دادگاه این کشور، در واقع این نهاد به طور عمیق در طول تاریخ آشفته پاکستان، به طور عمده با حمایت از کودتاهای نظامی مختلف کشور دسیسه کرده است.
در این انتخابات، دادگاه به طرح ارتش برای انتخاب «خان» کمک کرد. در اگست ۲۰۱۷، در پاسخ به تحقیقات فساد از نواز شریف نخستوزیر پاکستان – با کمپاین عمران خان – دادگاه عالی براساس ماده ۶۲ قانون اساسی، شریف را با اعلام عدم صداقت و امانت رد صلاحیت کرد. (این علیرغم پذیرش یکی از دادگستریها است که قانون اساسی لفظ صادق و امین را تعریف نشده دانست.) دادگاه همچنان از بخش ۹۹ قانون مجلس نمایندهگان سال ۱۹۷۸ میلادی که اجازه میداد شخصی را که درست کار و صادق نباشد رد صلاحیت کند، استفاده کرد. سپس، شریف در ادامه زندهگیاش از سیاست منع و همراه با دخترش دستگیر شد.
هرچند، خان از این ابزار جدید بهره برد، اما مجبور است مراقب گذشته خود باشد. خان وفاداری خود را به ارتش ثابت نکرده است و با توجه به اتهاماتی که در مورد فساد و استفاده از کوکائین که اخیراً یک جرم حیاتی در پاکستان پنداشته میشود، متوجه او است. او نیز به حملات مشابه آسیب پذیر خواهد بود، اگر کارفرمایان خود را ناامید کند.
خشم خان
ارتش تاریخچه طولانی در انتخاب نخستوزیر برای پاکستان یا حداقل ایجاد شرایط برای اطمینان از این که نخستوزیر نامطلوب به راحتی حذف شود، دارد. این بار انتخابهای ارتش ناچیز بوده است. این یک نگرانی شناخته شده نسبت به حزب مردم پاکستان به رهبری «بلاول بوتو زرداری» بوده که در هر صورت کمی بیشتر از یک حزب قومی منحصر به مقرش در سِند است.
جالب اینجاست که موی دماغ ارتش در این انتخابات، نوازشریف خودش بازوی سیاسی ضیاالحق بود. شریف در اولین دوره نخستوزیریاش بین سالهای ۱۹۹۰-۱۹۹۳ میلادی، یک عروسک باشکوه ارتش بود، اما در دوران دوم خود در اواخر دهه ۱۹۹۰ مستقلتر شد، تا جایی که در سال ۱۹۹۸ میلادی با جسارت، فرمانده ارتش را برکنار کرد. با شگفتی، ارتش خویشتن داری خود را تا اکتبر سال ۱۹۹۹ حفظ کرد، زمانی که شریف قصد داشت تا جنرال پرویز مشرف را از نقشش در جنگ «کارگل» با هند در اوایل همان سال برکنار کند. ارتش بلافاصله برای برکناری شریف که تنها با قبول رفتن به تبعید در عربستان سعودی فرار کرده بود، بسیج شد و پس از آن که ایالات متحده و بریتانیا به واسطه دستورالعمل مصالحه ملی سال ۲۰۰۷ میلادی کمک کرد، بازگشت.
در انتخابات سال ۲۰۱۳ میلادی، شریف همه، از جمله ارتش را شگفتزده کرد، زمانی که حزب مسلم لیگ-نواز(PML-N) بدون هیچ ایتلافی او را به قدرت رساند. ارتش از سخنرانیهای کمپاین شریف ناراحت شد که در آن تقریباً با هر یک از شعارهای ارتش مخالفت کرد و اعلان کرد تا افغانستان را به عنوان یک همسایه بپذیرد، نه این که آن را به یک دولت عروسک تبدیل کند، روابط را با هند عادی ساخت و کنترول غیرنظامیان را بر ارتش افزایش داد. اگر چه این اقدامات به تنهایی میتواند یک هدف عظیم را در پشت جلیقه پشمی خود قرار دهد، او با بیپروایی بر محکومیت مشرف به دلیل خیانت و تعلیق قانون اساسی پاکستان پس از کودتای ۱۹۹۹ میلادی، پافشاری کرد. هیچ فرصتی برای شریف وجود نداشت که بتواند این سیاستها را اجرا کند، اما لفاظیهایش برای ارتش کافی بود تا شروع به جلوگیری از تواناییهای او از همان روزهای اول قدرتش کند.
در حالی که کار برای تضعیف شریف صورت میگرفت، ارتش همچنین شروع به پرورش تنها گزینه سیاسی باقی مانده کرد: خان و حزب تحریک انصاف. خان در طول دههها یک سیاستمدار بود، اما عمل کرد پیشین انتخاباتیاش ناامید کننده بود. به سخن کوتاه، خان قبلاً از بازی در سیاست پاکستان و ساختن ایتلاف و معاهدهها اجتناب کرد و موضعگیریهایی بر ضد ارتش داشت. وی طی یک انتقاد ظاهری از روابط با ایالات متحده، ارتش را متهم به «فروختن خون شان در بدل دالر» کرد. از سال ۲۰۱۳، به نظر میرسد خان این واقعیت را قبول کرد که نمیتواند بدون پشتیبانی ارتش در انتخابات پیروز شود و شروع به ستایش از آن کرد و ارتش هم جبران کرد.
ارتش و آی اس آی به طور همه جانبه برای پیشرفت وجه سیاسی خان کار کرد. سازمان آی اس آی به راهپیماییهای وی در سراسر کشور کمک مالی کرد تا او را به عنوان یک کاندید برنده جلوه دهد. ارتش سیاستمداران دیگر احزاب را متقاعد ساخت تا همراه با رای دهندگان شان به حزب تحریک انصاف بیفزایند و از این حزب یاد کنند. ارتش هم مطبوعات را تهدید به پوشش مثبت از تحریک انصاف کرد، در حالی که اجازه داد به حزب «مسلیم لیگ پاکستان» (PML-N) حمله کنند. دستگاه امنیتی کارکنان حزب PML-N را متوقف، بازداشت و به هر صورتی آزار و اذیت کرد و ارتش نیز پشت صحنه برای تخریب کاندیداهای PML-N کار کرد. ارتش ارتباط سه حزب سیاسی را با تروریستها به نحوی تسریع بخشید، از جمله جبهه سیاسی «لشکر طیبه» ( گروه جهادی که در حمله نوامبر ۲۰۰۸ به بمبئی دست داشت؛ «اهل سنت والجماعت» که با دولت اسلامی در ارتباط است و همچنین به عنوان گروه داعش شناخته میشود)؛ و «تحریک لبیک پاکستان» که تنها موضع آن اجرای جدی قانون جنجالی توهین به مقدسات را در کشور برانگیخت – شمار زیادی از مردم پاکستان که اکثریت اقلیتهای مذهبی را تشکیل می داد به اتهام توهین به پیامبر کشته شدند – انتظار میرود این احزاب طرف عمران خان را بگیرند.
در حال حاضر در ارتش
هنوز همه آرا حساب نشده و احزاب سیاسی دیگر در حال حاضر شکایات خود را به کمیسیون انتخابات درمورد تظاهرات اعتراضی خشمآگین تسلیم میکنند، اما پیش از این مشخص است که خان نخست وزیر بعدی خواهد بود. تنها عدم اطمینان باقی مانده در این لحظه، ترکیب دقیق ایتلاف او و تعدادی از قانونگذاران وابسته به احزاب راستگرای اسلامی و حتی تروریستها است. اگر چه، بعضی از پاکستانیها با انتخاب خان خوشحالند و صادقانه معتقدند که او چهرهای برای تغییر است، اما واقعیت به زودی آشکار خواهد شد.
در نهایت، این انتخابات خیلی زیاد برای سیاستهای پاکستان در داخل و خارج اهمیت ندارد. ارتش روابط کشور را با افغانستان، چین، هند، عربستان سعودی و ایالات متحده نشانه خواهد گرفت. ارتش به جنگ نیابتی در افغانستان و هند و پرورش تروریستها به نمایندهگی از خودشان ادامه خواهد داد. از طرفی، آنهایی را که به حامیان سابق شان پشت کردهاند، از بین خواهد برد.
جای برای مانور خان بسیار محدود خواهد بود. او میتواند با ایجاد سر و صدا از سیاستهای ارتش حمایت کند، یا این که اصطکاک علیه آنها ایجاد کند. اگر او صلاحیت و اقتدار گرفت، ارتش همانطور که دیگر سیاستمداران را به خطر انداخت، او را نیز تضعیف خواهد کرد. در پاکستان، این ارتش است که در اخیر برنده انتخابات میشود.
منبع: Foreign Affairs
نویسنده: کرستین فیر
برگردان: طاهر مجاب