چین افغانستان را نجات نخواهد داد!
کمک چین از ماه اگست بدینسو بالغ بر ۸۰ میلیون دالر است، مبلغی که در مقایسه با بیش از ۵۰۰ میلیون دالر کمک ایالات متحده در همان دوره، ناچیز است. پکن کم و بیش اعتراف کرده است که سخاوتش در افغانستان محدودیتهایی دارد
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
وقتی وانگ یی وزیر امور خارجه چین به تاریخ ۲۴ مارچ ۲۰۲۲ وارد کابل شد، به هیچ وجه اولین مقامی نبود که از افغانستان تحت کنترول طالبان بازدید میکند: همتایان او از قطر، پاکستان، ازبیکستان و ترکمنستان همه از ماه اگست بدینسو به این کشور سفر کرده بودند.
اینکه دولت چین برای اعزام دیپلمات ارشد خود تا این حد صبر کرده، به نوعی تعجبآور است. برخی انتظار داشتند که پکن به خلاء قدرتی که پس از خروج ناتو به وجود آمد، بشتابد و افغانستان را مشتاقانه در حوزه نفوذ خود بگنجاند.
مقالات رسانههای بیشمار پیشبینی میکردند که چین به سرعت حکومت جدید طا-لبان را به رسمیت میشناسد، افغانستان را غرق سرمایهگذاری زیربنایی میسازد و به منابع طبیعی این کشور هجوم میآورد. اما با گذشت چندین ماه، هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد. پکن با اجتناب از غوطهور شدن در افغانستان، رویکرد بسیار محتاطانه و ریسکگریز همراه با برخی تعاملات دیپلماتیک اما فعالیت اقتصادی اندک را اتخاذ کرده است.
تحلیلگران غربی، محققان چینی و حتی رسانههای دولتی هشدار دادند که پکن در رابطه به افغانستان با احتیاط عمل خواهد کرد. با این حال، این صداها با تفسیرهای تاریخی مطبوعات امریکایی و بریتانیایی خاموش شد. طا-لبان همچنین در مورد نقش چین صحبت کردند و پکن را به عنوان «شریک اصلی» خود در بازسازی توصیف کردند.
اما از زمان تسخیر این کشور از سوی طا-لبان، چین کمک چندانی به افغانستان ارایه نکرده است. در ماه اکتوبر، پکن بسته کمکی ۳۱ میلیون دالری شامل غذا و پوشاک را اعلام کرد. ولایت سین کیانگ ۴۷ میلیون دالر دیگر در ماه دسمبر اهدا کرد. علاوه بر آن، چین ۲ میلیون دالر به طرح واکنش سازمان ملل تزریق میکند.
در مجموع، کمک چین از ماه اگست بدینسو بالغ بر ۸۰ میلیون دالر است، مبلغی که در مقایسه با بیش از ۵۰۰ میلیون دالر کمک ایالات متحده در همان دوره، ناچیز است. پکن کم و بیش اعتراف کرده است که سخاوتش در افغانستان محدودیتهایی دارد و در اکتوبر گذشته استدلال کرد که کشورهای درگیر در جنگ باید بار بازسازی را به دوش بکشند.
پکن مدتهاست که از داشتن نقش رهبری در افغانستان طفره رفته است و در حال حاضر هیچ نشانهای از اختیار کردن چنین نقشی وجود ندارد. در طول جنگ، پکن برای ارائه بخش عمدهای از کمکهای امنیتی و توسعهای به کشورهای ناتو متکی بود. با بازگشت طا-لبان به قدرت، چین دوباره از ایالات متحده و دیگر کشورها انتظار دارد که بیشتر کارهای سنگین بشردوستانه را به دوش گیرند.
از کمک چین هرچند کم، برای اهداف تبلیغاتی استفاده شده است. تصاویر قطارهای چینی که تجهیزات اضطراری را به افغانستان میبرد، به طور معمول توسط دولت پخش میشود و توسط هواداران طا-لبان به عنوان دلیلی بر خیرخواهی پکن تجلیل میشود.
فقط کمک چین نیست که محدود است. فعالیتهای تجاری در صحنه نیز ضعیف است. شرکتها تمایلی به درگیر شدن در بازار پرخطری مانند افغانستان ندارند. یک محقق چینی پس از مشاهده، خاطرنشان کرد که اگرچه خشونت کاهش یافته است، حملات تروریستی ادامه دارد و «موانع و خطرات عمده» برای شرکتهایی که مایل به سرمایهگذاری در افغانستان هستند، هنوز هم پابرجاست.
ثبات سیاسی افغانستان نیز مبهم است. فقط یک احمق میتواند روی بقای درازمدت حکومت طا-لبان شرطبندی کند. در حال حاضر، چنین به نظر میرسد که این گروه کنترول را در دست دارد. اما با چالشهایی از سوی داعش و سایر گروههای شبهنظامی مواجه است، بدون این که به بحران اقتصادی و بشردوستانه طاقتفرسا اشاره کنیم. طا-لبان همچنان تنشهای داخلی را تجربه میکنند.
گفته میشد که چین ممکن است در نهایت پایگاه هوایی بگرام را با سربازان و کارگران کمربند و جاده اشغال کند. سال گذشته، عکسی منتشر شد که ظاهراً ورود پرسونل چینی به این پایگاه را نشان میداد، اما تصاویر ماهوارهای داستان متفاوتی را بیان میکند. هیچ مدرکی دال بر افزایش حضور نظامی چین در افغانستان در زمان طا-لبان وجود ندارد.
به نظر میرسد پکن تمایلی برای ورود به عرصه افغانستان ندارد و ممکن است به خاطر سابقه فاجعهبار مداخلات خارجی در این کشور باشد. کمکهای امنیتی چین به دولت قبلی افغانستان همیشه محدود بوده است و مشخص نیست که چه مقدار از این کمکها پس از تسخیر از سوی طا-لبان ادامه یافته است.
این تصور که افغانستان به زودی به بخشی پر جنب و جوش ابتکار کمربند و جاده (BRI) تبدیل خواهد شد، کاملاً مضحک است. درست است که افغانستان در سال ۲۰۱۶ به این ابتکار ملحق شد و تعهد اندک سرمایهگذاری دریافت کرد، اما هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. در هر صورت، مسیرهای زمینی منطقهای BRI از آسیای مرکزی و پاکستان عبور میکند و افغانستان را دور میزند.
در واقع، افغانستان در حاشیه برنامههای اتصال چین قرار دارد. «می شینیو» اقتصاددان وزارت بازرگانی چین، مدت کوتاهی پس از تسلط طا-لبان، مقالهای نوشت و استدلال کرد که افغانستان به BRI ربطی ندارد و «سرمایهگذاری کلان» در اینجا باید «به تاخیر بیفتد».
علاوه بر این، پیشنهاد شده است که چین از طریق مرز زمینی به افغانستان متصل شود، اما این مرز از مناطق دورافتاده میگذرد، اندک است و تقریبا غیرقابل عبور. چین که نگران تروریستها و قاچاقچیان مواد مخدر است، به همین دلیل روی این مناطق حساب باز نکرده است. با وجود برنامهریزیهای ساخت جاده در دولت قبلی، هیچ جادهای در بخش افغانستان ساخته نشد.
مدتهاست که گمان میرود چین منابع طبیعی فراوان افغانستان را تصاحب خواهد کرد. اما این امر دور از ذهن است. این کشور فاقد زیرساختهای اساسی مورد نیاز برای استخراج منابع است، مانند شبکه راهآهن، جادههای کافی یا تامین برق و آب قابل اعتماد. از سویی هم، مواد معدنی افغانستان معمولاً در بخشهای دور افتاده کشور متمرکز شده است.
چین به طور حتم برای تغذیه اقتصاد وسیعاش به منابع نیاز دارد، اما میتواند آنها را از جاهای دیگر به دست آورد. به عنوان مثال، شرکتهای چینی سرمایهگذاریهای پیشرفتهای در زمینه لیتیوم در امریکای لاتین کرده است. با وجود اینکه عناصر خاکی کمیاب در افغانستان فراوان است، اما چین ذخایر بسیار بزرگتری از همان عناصر را در قلمرو خود دارد.
طا-لبان در حال مذاکره برای احیای مس عینک هستند، اما افغانها ظاهراً مایلند قرارداد قبلی را حفظ کنند، قراردادی که برای چینیها معامله بسیار بدی بود و حق امتیاز بالایی را مطالبه میکرد و نیاز به ساخت خط آهن و نیروگاه داشت. علاوه بر این، ذخایر مس در زیر مکان باستانی بودایی قرار دارد که ممکن است در اثر فعالیتهای معدنی آسیب ببیند.
طا-لبان با تخریب دو مجسمه غول پیکر بودایی در دوره قبلی، اکنون ادعا میکنند که میخواهند از آثار باستانی محافظت کند. چینیها نیز تمایلی به آسیب رساندن به بقایای آن را ندارند، زیرا به شدت با تخریب بوداها توسط طا-لبان در سال ۲۰۰۱ مخالفت کردند. چین به دنبال رقابت با هند به عنوان نگهبان ایمان و میراث بودایی است.
یکی از راههای حفاظت از آثار باستانی، حفر تونلهای زیرزمینی در زیر شهر باستانی است، اما چینیها این راهحل را بسیار پرهزینه میدانند. به نظر میرسد که طا-لبان قصد دارند بقایای آن را، شاید به موزیم کابل منتقل کنند، اما ممکن است حذف همه چیز ممکن نباشد. در هر صورت، حدود ۳۰ درصد از سایت باید حفاری شود.
هر دو طرف نشانههایی از ناامیدی را نشان میدهند. وزیر معادن و نفت طا-لبان به تازگی به وال استریت جورنال گفت که ترجیح میدهد به جای شرکتهای چینی با شرکتهای امریکایی کار کند، در حالی که سفیر پکن به صراحت گفت که «شرایط بهتری برای ارزشمند کردن سرمایهگذاری لازم است».
در واقع، فرار مغزها و مهندسین افغان، حذف کمکهای خارجی (۷۵ درصد از بودجه عملیاتی دولت قبلی)، مسدود شدن داراییهای افغانستان، فرار سرمایههای عظیم، و تحریمهای امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد شرایط تحت حاکمیت طا-لبان برای سرمایهگذاران حتی بدتر از دوران جمهوری کرده است.
شرکتهای چینی از این تحریمها مستثنی نخواهد بود. در حالی که چین توانسته تا حدودی اقدامات علیه ایران و کوریای شمالی را دور بزند، اما تجارت چین با این کشورها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. فعالیت تجاری چین در سوریه، یکی دیگر از بازارهای تحریم شده، ناچیز است.