چین میخواهد سرمایه گذاری هایش در افغانستان امن تر از پاکستان باشد
فرصت اقتصادی همیشه به ثبات تبدیل نمیشود. بیجینگ/پکن فقط باید به آنچه در بخشهایی از منطقه بلوچستان پاکستان انجام میدهد نگاه کند تا خشمی را که میتواند برانگیزد و عواقب غمانگیزی که میتواند داشته باشد را ببیند!
طا-لبان که اکنون در افغانستان به قدرت بازگشته است، پروژه مس عینک را احیا کرده و به طور کلی سعی دارند از نزدیکی این کشور به چین استفاده کنند و به نظر میرسد بیجینگ/پکن نیز مایل به پاسخگویی متقابل است.
ابتکار اخیر که توسط رئیس جمهور شی جین پینگ تایید شد به این پروژه اشاره داشت و مدیران اجرایی چین برای گفتوگو در مورد این پروژه از کابل دیدار کردند.
اما یکی از نگرانیهای اصلی بیجینگ/پکن در مورد افغانستان این است که دولت طا-لبان ممکن است سقوط کند. بیجینگ/پکن امیدوار بود که طا-لبان یک دولت فراگیر ایجاد کنند که به ایجاد ثبات در کابل و وحدت در کشور کمک کند.
در غیاب دولت فراگیر یا شواهد زیادی که طا-لبان در حال برنامه ریزی برای ایجاد آن هستند، بیجینگ/پکن به این نتیجه رسیده است که تنها راه حل، حمایت از دولت و اطمینان از فروپاشی آشفته آن است. با این حال، چالشی که چین با آن مواجه است این است که چگونه این کار را بدون بر عهده گرفتن مسئولیت همه اتفاقات در افغانستان انجام دهد.
در حالی که پوتانسیل معدنی افغانستان از نظر نزدیکی، مقیاس و اهمیت استراتژیک برای توسعه زیرساخت های منطقهای مورد توجه چین قرار دارد، شرکت های چینی نیز از عوارض ناشی از تلاش برای بهره برداری از آن آگاه هستند.
بر اساس گزارشهای نوامبر گذشته، شرکتهای چینی در حال مذاکره برای دسترسی به ذخایر عظیم لیتیم افغانستان بودند. آنها همچنین بدنبال ذخایر لیتیم، سنگ آهن و زغال سنگ هستند.
این مدلی بود که قبل از سقوط کابل به دولت جمهوری پیشنهاد شده بود، زمانی که یک هیئت چینی با اشرف غنی رییس جمهور پیشین افغانستان با پیشنهاد راه اندازی یک نیروگاه برق ۳۰۰ مگاواتی با سوخت زغال سنگ با هزینه تقریبی ۴۰۰ میلیون دالر ملاقات کرد.
غنی این پیشنهاد را در اصل تایید کرده بود و برای تسهیل و تسریع پروژه به مقامات مربوطه دستور داده بود. این پروژهای است که طا-لبان به سادگی منتظر تایید آن هستند و میتواند یک پیروزی آسان برای مقامات جدید در کابل فراهم کند.
سوال مهم این است که بیجینگ/پکن تا چه حد میخواهد چنین پروژه هایی را در افغانستان تنظیم کند یا به کارآفرینان مبتکر اجازه میدهد تا با حمایت ضمنی آن پروژه ها را پیش ببرند.
اما به همان اندازه که چین ممکن است امیدوار باشد که از مشکلات مشابهی که در پاکستان با آن مواجه است، اجتناب کند، به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان که با هر دو کشور مرز مشترک دارد، بعید به نظر می رسد که چین بتواند بدون ایفای نقش در حل مشکلات منطقهای این کار را انجام دهد!
هدف بلندمدت بیجینگ/پکن این است که اطمینان حاصل کند که افغانستان منطقه وسیعتر را بیثبات نمیکند یا برای خودش مشکل ایجاد نمیکند. اتخاذ رویکردی با جلب توجه کمتر برای تعامل اقتصادی به چین کمک میکند تا به این هدف دست یابد، بدون اینکه در افغانستان با مشکلات مهمی که در پاکستان پیدا میکند، مواجه شود.
اما فرصت اقتصادی همیشه به ثبات تبدیل نمیشود. بیجینگ/پکن فقط باید به آنچه در بخشهایی از منطقه بلوچستان پاکستان انجام میدهد نگاه کند تا خشمی را که میتواند برانگیزد و عواقب غمانگیزی که میتواند داشته باشد را ببیند!