نشست پکن یک فرصت است؛ گفتوگو کنید!
گروه طالبان باید با لبیک گفتن به خواست مردم افغانستان از لجاجت و ابزار بیگانگان شدن دست برداشته و از این فرصت تاریخی استفاده نمایند.
در پی گزارشهای برخی از رسانهها مبنی بر سفر پنهانی یک هیئت از اعضای شورای امنیت ملی برای مذاکره در رابطه با آزادی زندانیان طالبان و گفتوگوهای صلح به قطر، به تازگی گروه طالبان با رد این خبرها گفته که خبر رفتن هیئت اشرف غنی به قطر حقیقت ندارد و آنها آن را رد میکنند.
همچنین سخنگوی طالبان گفته است که در نشست پکن گفتوگویی میان طالبان و حکومت انجام نخواهد شد. این گروه در حالی موضوع گفتوگو با حکومت را در نشست پکن رد میکنند که پس از لغو مذاکرات صلح، بارها آنان درخواست ازسرگیری گفتوگوها و بازگشت به میز مذاکره را بیان کرده بودند.
در چندین نشستی که میان برخی چهرههای سیاسی و طالبان انجام شد و نیز گفتوگوهای طالبان و امریکا با آن که صلحخواهانه بود، اما پراکندگی بیشتر ایجاد کرد و طالبان ادعای خود را قویتر کردند. امریکا ۹ دور با مقامات طالبان در قالب ۱۰ ماه به میز مذاکره نشست و برخی موارد پیدا و پنهان را مطرح کرد، ولی حکومت افغانستان کوچکترین نقشی در آن نداشت و مردم این کشور نمیدانستند که پشت درهای بسته چه تصامیمی روی سرنوشت آنها گرفته میشود. در نشستهای مسکو شماری از چهرههای سیاسی و احزاب با طالبان به گفتوگو نشستند، در حالی که هر یک از آنان در حوزه نفوذ خود مطرح هستند و نمیتوانستند نماینده کل جمعیت افغانستان باشند. و در کنار آن برو برگردهای زیادی انجام شد که میتوان گفت طالبان را مشروعیت بیشتر بخشیدند و روزنه امیدی را که در سپهر آسمان مردم افغانستان باز شده بود، نتوانستند بگشایند.
رایان کراکر یکی از سفیران پیشین امریکا در افغانستان گفته بود که گفتوگوی واشنگتن با طالبان در غیبت حکومت افغانستان یک اشتباه بزرگ بود.
کراکر تأکید داشت که حکومت افغانستان باید در گفتوگوهای امریکا و طالبان دخیل باشد؛ چون به باور او غیبت آنان، حکومت کابل را غیر مشروع نشان میدهد. وی اظهار داشت: اگر ما با طالبان گفتوگو میکنیم و حکومت افغانستان دخیل نباشد، ما مشروعیت حکومتی را زیر سوال میبریم که سالها از آن به قیمت خون و دارایی خویش حمایت کردیم.
اکنون که قدمهایی برای نشست بینالافغانی پکن برداشته شده و انتظار میرود نمایندگان حکومت با مقامهای طالبان به دور یک میز به مذاکره بنشینند، تمرد طالبان به معنی دست رد کوفتن به سینه مردم افغانستان خواهد بود، زیرا آنان برای نظام کنونی و به میان آمدن حکومت فعلی سالها تلاش کردهاند، قربانی دادهاند و در سختترین شرایط و دشوارترین وضعیت نابسامان به پای صندوقهای رای رفتند تا نظام نوین را تقویت و آبیاری کنند و در کنار آن حکومت یگانه مرجع و نماینده ملت بزرگ افغانستان میباشد و آدرس ثانی وجود ندارد.
گروه طالبان باید با لبیک گفتن به خواست مردم افغانستان از لجاجت و ابزار بیگانگان شدن دست برداشته و از این فرصت تاریخی استفاده نمایند. آنان به عنوان اعضای همین آب و خاک به ندای جنگ و خشونت «نه» گفته و به آوای روحبخش و آرامشدهنده صلح «آری» بگویند تا دیگر افغانستان به میدان رزم بیگانگان مبدل نگردد. مردم افغانستان سالها در جنگ و خشونت سپری کرده و دیگر تحمل بحران را ندارد، از همین رو نیاز است که طالبان حسن نیت خود را تبارز داده و اعلام آتشبس کنند.
از سویی هم، سیاسیون افغانستان و جریانهای ذیدخل از حرکتهای موازی و پراکنده دست بردارند و در کنار حکومت افغانستان بهعنوان بازوان آن عمل کرده و به مصاف گفتوگوهای صلح بروند.
بر حکومت نیز است که از نادیده گرفتن جریانهای سیاسی، چهرههای ملی و احزاب عدول کرده و زمینه ایجاد یک بستر مناسب را برای شکل گیری روندی ملی و تاثیرگذار هموار سازد. این رسالت تاریخی هر حاکمیت مشروع است که مخالفان سیاسی خویش را نه به عنوان دشمن که آیینه انعکاس دهنده کاستیهای خویش قلمداد کند، چه هر حاکمیت و حکومتی در نفس خود عیوب و کم و کاستی فراوان دارد و این موارد جز از شنیدن آواز جریانهای اپوزیسیون، از «به به گفتنها» و «آستانبوسیهای» یک مشت خدمتگذار «جان نثار» دانسته نمیشود.
پس بهترین گزینه در این امر سرنوشتساز و ملی، همراهی و همرایی حکومت و جریانهای سیاسی خارج از آن است و لاغیر.