کاهش نیروهای امریکایی در افغانستان و پرسشهایی که مطرح میشود
در حقیقت، این کاهش میتوانست کارت بالقوه چانهزنی امریکا بر سر میز مذاکره با طالبان باشد. اما این تصمیم کاخ سفید همگام با مذاکرات نبود. به نظر میرسد این امر از ارزش کار زلمی خلیلزاد که مذاکرات را با طالبان رهبری میکند، بکاهد.
جنگ ۱۷ ساله امریکا در افغانستان، این هفته دستخوش تغییرات جدیدی شد؛ وقتی رییس جمهور ترامپ دستور خروج ۷ هزار نیرو را از این کشور داد. ترامپ مدتهاست سود مشارکت امریکا را در افغانستان زیر سئوال برده و آن را به چشم مصارف اضافی و همچنان جنگی بدون استراتژی موفقیتآمیز میبیند. این تصمیم کاخ سفید استعفای جیمز متیس وزیر دفاع این کشور را به دنبال داشت؛ کسی که برای تداوم حضور امریکا در افغانستان تلاش بسیار کرده بود.
در اینجا سه سئوال در رابطه به اینکه چطور کاهش نیروهای خارجی ممکن بر وضعیت افغانستان تاثیر بگذارد، مطرح میشود.
- چه اتفاقی برای مذاکرات صلح با طالبان میافتد؟
کاهش نیروها روند صلح نوظهور بین ایالات متحده و طالبان افغان را تضعیف ساخته و در نهایت دولت امریکا را برای ترک این کشور در شرایط سختتری قرار خواهد داد. در سال ۲۰۱۸، دیپلماتهای امریکایی جهت قانع کردن طالبان برای آمدن بر سر میز مذاکره کار کردند. اما طالبان مدتها برای گفتوگو تمایل نشان ندادند.
کارشناسان جنگ داخلی معتقدند که شورشیان ترجیح میدهند بر سر مذاکرات مبارزه کنند؛ چرا که حمایتهای کشورهای بیرونی و اقتصاد غیرقانونی آنها را نسبت به دورنمای نظامی مطمئن میسازد، معیارهایی که خواستهای طالبان را برآورده میکند. هفته گذشته، طالبان حاضر به مذاکرات اولیه شدند اما از صحبت با دولت افغانستان سر باز زدند.
استراتژی طولانی مدت طالبان برای از بین بردن حضور دولت امریکا در افغانستان بود. طالبان حتی با ۱۴ هزار نیروی امریکایی که در کنار نیروهای امنیتی افغانستان میجنگیدند، توانستند تلفات سنگینی به نیروهای امنیتی این کشور وارد کرده، بخش های وسیع کشور را تحت کنترول خود بیاورند و چالشهای بزرگی را در مراکز شهر ایجاد کنند.
طالبان تنها با نیمی از نیروهای خارجی در کشور، ممکن با تسریع روند حملات بر امتیازات خود پافشاری کنند. اکنون، کاهش نیروها به طالبان این اطمینان را میدهد که استراتژی آنها کار میکند و این که خروج کامل نیروهای خارجی توقع منطقی باشد.
در حقیقت، این کاهش میتوانست کارت بالقوه چانهزنی امریکا بر سر میز مذاکره با طالبان باشد. اما این تصمیم کاخ سفید همگام با مذاکرات نبود. به نظر میرسد این امر از ارزش کار زلمی خلیلزاد که مذاکرات را با طالبان رهبری میکند، بکاهد. او میکوشید نشان دهد تعهد امریکا ثابت است. - آیا افغانستان تغییر سیاست داخلی و خطر جنگ داخلی را خواهد دید؟
کاهش نیروهای امریکایی تغییرات جدی را در سیاست داخلی افغانستان به وجود میآورد و ساختار سیاسی دولت تحت حمایت امریکا را بیثبات میسازد. «سمیع یوسفزی» خبرنگار ارشد افغان به این نظر است که نخبگان سیاسی افغانستان دوره کنونی را با هرج و مرج بعد از خروج شوری از افغانستان مقایسه میکنند. در آن زمان، داکتر نجیبالله وقتی پشتیبان قدرتمند خود را از دست داد، قدرتش رو به زوال رفت؛ چنانچه مجاهدین و گروههای مسلح بر سر قدرت و حاکمیت مبارزه کردند.
این خاطرات همراه با وضعیت طالبان ممکن بازیگران داخلی را بر آن دارد تا برای بدترین سناریو آمادگی بگیرند – یگ جنگ چند حزبی- . برخی رهبران ممکن هواداران شان را با مسلح کردن بسیج کنند. برخی ممکن با استفاده از پشتیبانیهای خارجی به دنبال حمایتهای مستقیم باشند. این تغییرات سیاسی ممکن نواقص نیروهای امنیتی افغانستان را افزایش دهد.
چنین متغیرها میتواند تهدیدی برای ایتلاف متزلزل اشرف غنی رییس جمهور فعلی باشد که اعلام کرد در انتخابات ریاست جمهوری ماه اپریل به دنبال نامزدی مجدد خواهد بود. بدتر شدن وضعیت امنیتی همراه با سوء استفاده نخبگان، ممکن منجر به یک انتخابات نامطلوبتر شود.
آیا گروههای تروریستی به شمول القاعده دوباره قدرت خواهد گرفت
کاهش نیروها میتواند به گروههای تروریستی به خصوص القاعده در افغانستان که قصد حمله به ایالات متحده را دارد، کمک کند. در سال ۲۰۱۵ میلادی گروه القاعده که توسط امریکا در پاکستان سرکوب شد، برخی از عملیاتهایش را در افغانستان از بستر آسیای جنوبی در شبه قاره هند، احیا کرد. دولت امریکا ادعا میکند قدرت القاعده در افغانستان تحت کنترول خواهد بود. اگرچه، تحقیق میدانی من (نویسنده) حاکی از آن است که القاعده هنوز هم توانایی جدی در منطقه، به خصوص در ولایتهای شرقی مانند پکتیکا دارد. این گروه عملاً تلاش میکند شبکه را بازسازی کند.
کاهش نیروهای امریکایی احتمالاً فشارهای نظامی موجود بر القاعده را تقلیل بخشیده و فضای بیشتری برای انجام عملیاتهای محلی و خارجی این گروه فراهم کند. القاعده ممکن است منابع بیشتری در حمایت از حملات نظامی طالبان تخصیص دهد و ممکن است بتواند توانایی مورد نیاز را برای یک عملیات تروریستی بینالمللی، بهتر آماده کند.
Shokh Mand, [24.12.18 14:43] امکانش هست که فشار بر القاعده دایمی باشد مشروط بر این که سازمانهای اطلاعاتی افغانستان بتواند جایگزین زیرساختهای اطلاعاتی ایالات متحده شود. افزایش تواناییهای نیروی دریایی ایالات متحده، نظیر نظارت هوایی و انتقال اطلاعات و سکوهای مسلح مانند هواپیماهای بدون سرنشین، میتواند واشنگتن را قادر سازد تهدید القاعده را کنترول کند. اما سرویسهای اطلاعاتی افغانستان از انحطاط و فساد فراوان رنج میبرد و برای ارائه خدمات با کیفیت برای دولت امریکا با مشکلات رو به رو است.
افزون بر این، هر گونه افزایش در نظارت هوایی و ارتباطات در سراسر افغانستان، هزینه بالایی در بر دارد. این خرج و مخارج ممکن با هدف کاهش نیروهای امریکایی در اولویت کاخ سفید نباشد.
به هر حال، این امر به این معنا نیست که القاعده قادر به راهاندازی حمله بزرگی در ایالات متحده باشد. القاعده حتی با زیرساختهای عمیق عملیات خارجی، برای حمله به داخل ایالات متحده به دلیل لایههای اطلاعاتی ضد تروریستی امریکا، تلاش خواهد کرد. با این حال، در دسترس بودن یک پناهگاه نسبتاً امن در افغانستان، میتواند توانایی القاعده را برای آموزش و سربازگیری بهبود بخشد تا حرکتهای بعدی این گروه را ترسیم کند.
وضعیت در افغانستان همانطور که گفته شد، دشوار است. کاهش غیرمنتظره به پیچیدگی یک وضعیت دشوار و به نگرانیهای مردم افغانستان که مدت چهار دهه در جنگ داخلی گیر ماندهاند، خواهد افزود.
منبع: واشنگتنپُست
نویسنده: اسفندیار میر
برگردان: طاهر مجاب