کرونا به مثابه حکومت نظامی!
دولت، بسیار به موقع و به محض دریافت سیگنالهای خطر گسترش این بیماری مدهش و مهلک، جدیترین و مؤثرترین اقدام را به ویژه در کابل، پایتخت، روی دست گرفت و با مستقر کردن نیروهای نظامی در محلات مختلف، به مردم تفهیم کرد که حیات آنان مهمتر از حضور شان در محل کار است.
مقررات شدید رفتوآمد در شهر کابل، از روز دوشنبه یازدهم حمل، عملیاتی شد و با استقرار نیروهای پولیس در محلات و مبادی شهر، هزاران شهروند کابلی از عزیمت به محل کار خود باز داشته شدند و پایتخت، سیمای نظامی به خود گرفت. این جدیترین شکل مبارزه دولتی با بیماری نامرئی است که تاکنون بیش از ۷۰۰ هزار انسان را در سراسر جهان، به خود آلوده است و همچنان با عبور از مرزها و فتح شهرها و خانههای بسیار و بیشمار، در حال پیشروی سرسامآور و مهارناپذیر است. تاکنون هیچ قدرتی در جهان نتوانسته است از شیوع شگفت و شوکهآور این بیماری، با پیشرفتهترین تکنالوجی، نیرومندترین اقتصاد و مجهزترین ارتش خود جلوگیری کند. در اغلب کشورها، اولین و ابتداییترین اهرم غلبه بر بیماری کرونا، قرنطینه شهرها و تعطیلی بارها و بازارها و مراکز تجمع مردم تشخیص داده و به مورد اجرا گذاشته شده است.
دولتهای مردممدار و مردمسالار، راه رهایی مردم خود از شر این بیماری به شدت مهلک و مسری را در ممانعت از حضور آنان در فضاهای عمومی دانسته و آنان را به ماندن در خانه ترغیب و حتی محکوم کردهاند. این کار، بدون شک، هزینههای سنگینی بر دولتها و ملتها تحمیل کرده و میلیاردها دالر متضررشان ساخته است، اما بدون تردید، همه این هزینههای کمرشکن، در مقایسه با هزینه مرگ هزاران انسان در اثر ابتلا به ویروس کرونا، بسیار ناچیز و اندک است.
از سوی دیگر با شیوع جهانی کروناویروس، در میان بسیاری از اندیشمندان و صاحبان خرد و مالکان سرزمینهای پهناور اندیشهورزی، این ایده به میان آمد که آیا «آزادی» مهمتر است یا «زندگی»؟ از آنجا که گستره آزادی به اندازهای پردامنه است که حتی آزادی مردم در رفتوآمد بیمهار و گشتوگذار بیمحابا در شرایط کرونایی را نیز تحت پوشش قرار میدهد، به صورت طبیعی، طرفداران ارجحیت آزادی بر زندگی، خود را محقتر از مخالفان خود برای حمایت از آزادی شهروندان میدانند. آنان در هیچ شرایطی حاضر نیستند آزادی را قربانی چیزی غیر از آن و از جمله زندگی کنند، اما این ایده و ایمان، با یک مشکل ساختاری وجودی مواجه است و آن فقدان آزادی در فقدان زندگی است؛ زیرا آزادی، حتی اگر جوهر بنیادین زندگی هم باشد، نمیتواند در نبود زندگی، معنای محقَّق و محصَّل پیدا کند. از این جهت باید گفت آنچه اصل است حفاظت از زندگی مردم است و دولتها پس از پاسداری از حیات جمعی مردم است که موظف به اعطای آزادی در ابعاد مختلف به آنان میشوند. اجرای مقررات منع رفتوآمد و بازداشتن مردم از تجمع در اماکن عمومی کسبوکار یا تفریح و تفرج، به منظور پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری کرونا، بخشی از مسئولیت دولتها در جهت محافظت از زندگی مردم است که تاکنون حتی در مدرنترین و مدنیترین کشورهای پیشرفته جهان اعمال شده است.
خوشبختانه کشور ما افغانستان، جزء کشورهایی است که از زمان شیوع ویروس کرونا تاکنون، کمترین میزان ابتلا به این بیماری را داشته و از این منظر، حتی با هیچیک از کشورهای مهم و مطرحی مثل امریکا، ایتالیا، اسپانیا و… به عنوان کشورهای برخوردار از غنیترین منابع سرمایه و استوارترین اقتصاد و عظیمترین امکانات بازدارنده از شیوع کروناویروس، قابل مقایسه نیست. با وجود این، دولت، بسیار به موقع و به محض دریافت سیگنالهای خطر گسترش این بیماری مدهش و مهلک، جدیترین و مؤثرترین اقدام را به ویژه در کابل، پایتخت، روی دست گرفت و با مستقر کردن نیروهای نظامی در محلات مختلف، به مردم تفهیم کرد که حیات آنان مهمتر از حضور شان در محل کار است. بهواقع در بیست سال گذشته، این نخستینبار است که شهروندان کابل، حکومت نظامیِ را تجربه میکنند که نه برآمده از کودتای نظامی، بلکه ناشی از کرونای نامرئی است. این اقدام، اگرچه عمیقاً ستودنی و قابل قدر است، اما کافی نیست؛ زیرا به موازات افزایش تدابیر محدودیت در گشتوگذار شهروندان، تدابیر دیگری نیز به ویژه در حوزه رسیدگی به مبتلایان و اختصاص جایگاههای ویژه برای درمان آنان، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون انجام شده است، باید اتخاذ گردد. ضمن اینکه مردم نیز در همکاری متقابل با نیروهای امنیتی، باید به مقررات وضعشده احترام بگزارند؛ احترامی که همزمان، احترام به حیات خود و دیگران نیز هست.