آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوافغانستانتحلیلحقوق بشر

کشتار شیعیان در افغانستان انگار عادی شده است

خبرگزاری دید: سکوت طالبان که اینک خود را حاکمان بلامنازع افغانستان می دانند در ارتباط با کشتار اخیر شیعیان در ولایت دایکندی از همه دردناک تر است: انگار شیعه کشی و وحشی گری در حق مردم مظلوم شیعه در افغانستان چه در حکومت غنی و کرزی و چه در دوران کنونی طالبان به امری عادی تبدیل شده است.

کشتار افراد بی دفاع و ملکی در تمام فرهنگ های انسانی محکوم است، اینکه به روی افراد عادی عمدتاً رعیت و دهقان سلاح بکشی و بدنهایشان را به ضرب مرمی سوراخ سوراخ کنی بسیار دردآور است. اگر بی گناهی به جرم ایجاد ناامنی کشته شود شاید تا حدی قابل توجیه باشد اما اینکه بی خبر از کمین برآیی و مردم را به رگبار ببندی کاری کاملا وحشیانه و غیرانسانی‌ست. کشتار افراد ملکی در ولسوالی سنگ تخت و بندر ولایت دایکندی از جمله کشتارهایی ست  که قطره قطره خون شان تا ابد مظلومیت و توحش را فریاد خواهد زد. شیعیانی که به شوق استقبال از زائران حرم امام حسین(ع) قدم در راه گذاشته بودند توسط کسانی به رگبار بسته شدند که خود را مسلمان و نماز خوان می دانند و کلمه “لا اله الا الله” را فریاد می زنند. بدتر از همه سکوت تیم حاکم در قبال این حادثه دلخراش است. سکوت طالبان که اینک خود را حاکمان بلامنازع افغانستان می دانند در ارتباط با کشتار اخیر شیعیان در ولایت دایکندی از همه دردناک تر است: انگار شیعه کشی و وحشی گری در حق مردم مظلوم شیعه در افغانستان چه در حکومت غنی و کرزی و چه در دوران کنونی طالبان به امری عادی تبدیل شده است. از دید این قاتلان وحشی انگار شیعه برای سلاخی خلق شده است. انگار شیعه بودن در افغانستان هزینه سنگینی دارد و قرار نیست به پایان برسد. به راستی گناه شیعیان افغانستان چیست که در طول تاریخ و در چهل سال اخیر به صورت خاص کشته می شوند. شیعیان در افغانستان چه جرم و گناهی مرتکب شده اند که مدام باید تاوان آنها را پس بدهند. تاریخ معاصر افغانستان به خوبی گواه است که این مردم مظلوم و خداپرست و پیرو پیامبر و اهل بیت جز مشارکت امور خیر و کمک به حکومتداری خوب کار دیگری نکرده اند. شیعه در طول تاریخ نه قرار دادی ننگین از جنس قرار دارد دیورند یا گندمک امضا کرده اند و نه وجبی از خاک افغانستان را به اجنبی و بیگانگان واگذار نموده اند. به گواهی تاریخ شیعه در افغانستان نه با انگلیس برای رسیدن به قدرت معامله کرد، نه با امریکا بر سر میز مذاکره نشست تا مجری نقشه های بیگانگان و استعمارگران باشد و نه به خود بمب بست تا بیگناهان را به کام مرگ بکشاند. هرچه از شیعه در طول تاریخ دیده شده تلاش برای ایجاد صلح و دوستی و آبادانی بوده است. شیعه با توسل به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) همواره از خشونت پرهیز کرده است. شیعه در معامله با شوروی که پای ارتش سرخ را به افغانستان کشاند نقشی نداشت. شیعیان در افغانستان در حالی در چهل سال اخیر به صورت کل و در دوران حکومت های جمهوری پیشین و حکومت سرپرست کنونی به گناه ناکرده به مسلخ کشیده می شود که تامین امنیت شهروندان از وظایف اصلی یک حکومت است. سکوت کرزی و غنی در قبال کشتار شیعیان در ولایات مختلف شیعه نشین و سکوت کنونی امارت اسلامی در برابر قتل عام شیعیان حکایت از یک نکته مشترک دردناک دارد و آن اینکه به شیعه همواره به عنوان یک تهدید نگاه شده است تا یک پتانسیل بزرگ انسانی برای آبادانی افغانستان. انگار دستانی شیطانی در افغانستان درکاراند تا شیعه را از صفحه روزگار محو کنند. محروم بودن شیعیان از حقوق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شان در طول تاریخ، به حاشیه رانده شدن شیعیان در پست های کلان سیاسی و در نهایت حذف فیزیکی شیعیان همه و همه منشا قوم پرستی و تفرقه افکنی مذهبی دارد.
به هر صورت این یک واقعیت است که با زور تفنگ و کشتار نمی توان هیچ قوم و پیروان مذهبی را از بین برد و شیعه افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیست. شیعیان افغانستان در واکنش به کشتارهای وحشیانه گروهی بیش از پیشی پیوندهای مذهبی و دینی خود را تقویت کرده وگسترش داده اند. بنابراین اگر تیم حاکم همانند حکومت های پیشین به اندازه سرسوزنی در کشتار شیعیان دست داشته باشد، باید بداند که سخت در اشتباه است و شیعه مکتب و آرمان های دینی و ظلم ستیزی خود را رها نمی کند.

نویسنده: حفیظ الله رجبی – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا