گزینههای دشوار امریکا در افغانستان
اگر امریکاییها تصمیم به ترک افغانستان بگیرند، هزینه دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. اگر طالبان افغانستان را فتح کنند، چنانچه با چنین سناریویی وقوع آن دور از امکان نیست و این واقعیت که خودمان را در وضعیت ۱۰ سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی یا وضعیت موجود ببینیم، اجتناب ناپذیر است
ایالات متحده با توجه به وضعیت افغانستان در موقعیت پرمخاطرهای قرار گرفته و هیچ انتخاب خوبی ندارد. پس از آن که طالبان از تسلیم دادن اعضای القاعده امتناع کردند، امریکا و متحدانش چند هفته بعد پس از ۱۱ سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی به افغانستان حمله کردند. پس از اشغال افغانستان، این کشور به نمونهای از اینکه ایالات متحده چطور دموکراسی را در افغانستان ایجاد میکند، تبدیل شد و این که زندگی را در یک بخش بسیار مشکل جهان بهبود میبخشد.
اکنون ۱۸ سال بعد، ایالات متحده امریکا نتوانسته است طالبان را شکست دهد و یک حکومت باثبات و شایسته در کابل ایجاد کند و همچنین نه یک نیروی نظامی توانا برای دفاع در برابر طالبان که در حال حاضر نیمی از کشور را تحت کنترول دارد و روزانه حملاتی را انجام میدهد.
با شکست در ایجاد دموکراسی و از بین بردن القاعده و طالبان، در حال حاضر ایالات متحده در وضعیت تنگنا قرار دارد. هر کاری انجام دهد، هزینه سنگینی خواهد داشت.
حفظ سربازان در افغانستان برای جلوگیری از غلبه طالبان بر حکومت کابل، به معنای واقعی کلمه هزینه آن خواهد بود. مردم و سیاست مداران امریکایی ممکن از پرداخت چنین هزینه طولانی مدت جنگ خسته شده باشند.
با این حال، اگر امریکاییها تصمیم به ترک افغانستان بگیرند، هزینه دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. اگر طالبان افغانستان را فتح کنند، چنانچه با چنین سناریویی وقوع آن دور از امکان نیست و این واقعیت که خودمان را در وضعیت ۱۰ سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی یا وضعیت موجود ببینیم، اجتناب ناپذیر است.
پس امریکاییها باید این سئوال مهم را بپرسند که «این همه برای چی بود؟»