سعادت موسوی
زنان افغانستان نگران روند و برآیند گفتوگوهای صلح دوحه هستند. این نگرانی قابل درک است و ریشه در روزگاری دارد که طالبان با تحجر و بداندیشی در باب هویت زنان برای همیشه اعتماد خود را از دست دادهاند. از شروع گفتوگوهای صلح کنشگران اجتماعی و فعالان حقوق زن دست به اعتراض زدند و نگرانیهای خود را به حکومت و جامعه جهانی گوشزد کردند. اما دولت در ترکیب هیئت گفتوگو کننده سهم زنان را به لحاظ کمی و کیفی تضمین و ثابت نکرد. با گمارش سلیقهای و انتصاب تعدادی محدود به نگرانی زنان افزود. این روزها که کمپاینی در ذیل عنوان «زنان حذف شدنی نیستند» راه اندازی شده است و دو نگرانی اصلی را در این فراخوانها و اعتراضنامهها میتوان مشاهده کرد: نخست اینکه طالبان با تفکر بدوی و غیر معاصر هویت و حقوق اساسی زنان را به رسمیت نمیشناسند و درک واقعی و درست از این مسئله ندارند که در قرن ۲۱ توسعه و پیشرفت جوامع بدون مشارکت زنان در عرصه اقتصادی و سیاسی تقریباً غیر ممکن شده است.
دوم اینکه آیا واقعاً هیئت دولت صلاحیت و صلابت این را دارد که از حقوق اساسی و ارزشهای به دست آمده در ۱۹ سال پسین دفاع نماید؟ تلاشهای امریکا برای خروج زودهنگام سربازان خود ممکن است اجازه دهد حقوق زنان جدی گرفته شود؟ بیباوری به هیئت صف جمهوریت نگرانی دیگریست که در رسانههای اجتماعی از نشانی زنان ابلاغ و تکثیر میشود.
طالبان با متون دینی و تفاسیر مدرن از آن مسلط نیستند، تفکر قبیلهای و زن ستیزی که هیچ پیشینه دینی ندارد با پوشش دینی اعمال میشود و با عصبیت جاهلانه همواره سعی در براندازی زنان کردهاند/میکنند. متفکران دینی هم در این عرصه آراء متفاوت دارند و یکدست نیستند، مسئله اصلی مورد مناقشه این است که آیا تفاوت در جنسیت زن و مرد به گونهای است که منجر به تفاوت حقوقی میان این دو شود یا خیر؟ مرتضی مطهری از جمله متفکرانی است که به این پرسش پاسخ مثبت میدهد. از نظر ایشان در اسلام زن و مرد هر دو انساناند و از حقوق انسانی متساوی بهرهمندند. اما به این دلیل که یکی زن است و دیگری مرد، در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند. و همین تفاوت تکوینی و طبیعی ایجاب میکند از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات وضع مشابهی نداشته باشند. از نظر ایشان تساوی غیر از تشابه است. تساوی، برابری و امری کمی است و تشابه، یکنواختی و مسئلهای کیفی. اسلام مبتنی بر استعدادهای طبیعی متفاوت زن و مرد حقوق یکنواختی برای آنان قائل نشده، هر چند هرگز امتیاز و ترجیحی برای مردان نسبت به زنان نیز قائل نیست. در مجموع مبتنی بر نظر مطهری عدالت جنسیتی بر اصل تساوی و نه تشابه حقوق و تکالیف زنان و مردان است. در مقابل رویکرد به عدالت جنسیتی، روشنفکران دینی قرار دارند، که اختلاف میان زن و مرد را که در شرع به اختلاف حقوقی کشیده میشود، اختلاف طبیعی قلمداد نمیکنند، بلکه حقوق متفاوت را مبتنی بر شرایط اجتماعی و فرهنگی میدانند.
صاحبنظران در زمینه مباحث جنسیتی سه رویکرد کلی را پشت سر گذاشتهاند: رویکرد اول زنان را جزو گروههای آسیبپذیر میداند و به دنبال فقرزدایی از زندگی زنان است. این رویکرد تاکید دارد زنان باید به رفاه برسند تا بتوانند به نقش مادری و همسری خود بهتر بپردازند. رویکرد دوم زنان را امکان و وسیلهای برای تحقق اهداف جامعه میداند و معتقد است با توجه به نقش تولیدکنندگی زنان با افزایش مشارکت اقتصادی آنها به رشد اقتصادی کمک میکند. در واقع این رویکرد بهبود وضعیت زنان وسیلهای برای رشد اقتصادی کشور است. رویکرد سوم، رویکرد عدالت جنسیتی یا استراتژی نهادگرا است. بررسیها نشان داد، آسیبپذیر دانستن زنان، آنها را از حقوق انسانیشان محروم میکند و تاکید بر نقش اقتصادی، زنان را به نیروی کار ارزان برای کارفرما تبدیل مینماید. اما رویکرد عدالت جنسیتی و استراتژی نهادگرا معتقد است باید زنان به عنوان عاملیت در توسعه و بر خوردار از مواهب توسعه در نظر گرفته شوند. این رویکرد همزمان به نقش مادری، نقش اقتصادی و اجتماعی زنان توجه دارد و با حفظ حقوق طبیعی زن و مرد و درک تفاوتها و مکمل بودن زن و مرد، محور خود را بر رفع تبعیضهای جنسیتی قرار داده است.
ماموریت این رویکرد این است که بین کار و زندگی زنان توازن ایجاد کند تا زنان در شرایطی قرار گیرند که یکی از این نقشها را قربانی نقش دیگری نکنند. در این رویکرد، تحول کلی در نهادها و هنجارها و قواعد حقوقی برای رسیدن به اهداف مدنظر است و بهبود وضعیت جامعه و خانواده در گرو بهبود وضعیت زنان است. همچنین اجرای طرحهای خاص برای تأمین معاش زنان هدف نیست، بلکه فراهمآوردن فضای اجتماعی قابلیتزا برای دسترسی زنان و مردان به فرصتها و امکانات مدنظر است.
با این وصف و اشارات به نظریات صاحب نظران دانشگاهی، توسعه و شگوفایی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بدون مشارکت و سهم فعال زنان اتفاق نمیافتد. مشارکت زنان یکی از اصول توسعه است و انکار آن به چرخه رشد و پیشرفت جامعه صدمه جبران ناپذیر وارد میکند. نگرانی زنان یک مسئله است که حق دارند زندگی کنند، نفس بکشند و در پیکار و دانش باشند، هیچ آیین و مذهبی جواز نمیدهد که زنان از چرخه اقتصادی و سیاسی و فعالیت بیرون از منزل خارج باشند. و ما مردان که به توسعه و رشد فکر میکنیم و به رفاه اجتماعی و عدالت، عمیقاً بایسته است درک کنیم که عدالت اجتماعی و توسعه سیاسی بدون عدالت جنسیتی و برابری حقوق زنان و مردان تحقق پذیر نیست. بر ماست که در کنار زنان قرار گیریم و اجازه ندهیم حق کار، حق تحصیل و آزادی از زنان سلب شود. نیم جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند، وقتی نیمی از جامعه تحصیل نکند، به کار نرود انکشاف در هیچ عرصه به معنای واقعی کلمه رخ نمیدهد. دفاع از حقوق زنان، جامعه را به سمت عدالت، توسعه و بالندگی هدایت میکند. سکوت نکنیم، بیتفاوت نباشیم
طالبان با متون دینی و تفاسیر مدرن از آن مسلط نیستند، تفکر قبیلهای و زن ستیزی که هیچ پیشینه دینی ندارد با پوشش دینی اعمال میشود و با عصبیت جاهلانه همواره سعی در براندازی زنان کردهاند/میکنند