آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوافغانستانایرانتحلیلجهانحقوق بشرمنطقهمهاجرت

مهاجران افغانستانی در ایران/از نگاه بشری تا واقعیت‌های موجود

نویسنده: حفیظ‌الله رجبی – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: براساس عرف سیاسی در شرایط کنونی که ایران خود با مشکلات اقتصادی کلان دست و پنجه نرم می کند، گروه حاکم در افغانستان می بایست امتیازی معادل با “باراقتصادی” که مهاجرین افغانستانی بر دوش دولت ایران می گذارد به جمهوری اسلامی ایران بدهد. این درحالی‌ست که طالبان در ارتباط با موضوع حقابه ایران از رود هیرمند نیز شفاف عمل نمی‌کند.

مهاجران افغانستانی در ایران/از نگاه بشری تا واقعیت‌های موجود

افغانستان کشوری است که لقب “بازی بزرگ” را یدک می کشد اما بسیاری از قدرت‌های بزرگ دنیا از “بریتانیا و روسیه” گرفته تا ایالات متحده امریکا با وجود چشیدن طعم تلخ شکست در افغانستان هیچ‌گاهی این سرزمین را رها نکرده اند و همواره کوشیده اند در زمین افغانستان با یکدیگر روبرو شوند. تقابل منافع قدرت های بزرگ سبب شده افغانستان همواره دستخوش مداخلات خرد و کلان خارجی قرار گیرد و درگیر جنگ باشد.

 جنگ های خانمان سوز در افغانستان سبب شد میلیون‌ها شهروند افغانستان بدون توجه به اوضاع کشورهای مقصد فرار ازکشور را بر قرار ترجیج دهند. در همین راستا و با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، سیل تازه ای از فرار از افغانستان به کشورهای همسایه از جمله ایران آغاز و مشکلات کلانی برای کشورهای میزبان که ظرفیت پذیرش این حجم از مهاجرین و پناهجویان را نداشتند به وجود آمد.

 بررسی مشکلاتی که به واسطه حضور میلیونی مهاجران افغانستانی در ایران به جود آمده است بدون شک نیازمند نگاه‌های واقع گرایانه می باشد: اینکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور بزرگ اسلامی در منطقه و جهان لقب “ام القرای جهان اسلام” را دارد درست اما واکاوی مشکلات مهاجرین و پناهجویان در دنیا به طور کل و در ایران به طور خاص به یک برنامه مبتنی بر واقعیات نیاز دارد.

امروز دولت در ایران با شکایات مردمی در ارتباط با مهاجرین افغانستانی روبرو شده است چرا که بسیاری از افغانستانی‌هایی که پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و برای نجات جان‌شان به ایران گریخته اند هیچ آشنایی با فرهنگ، سبک زندگی و لهجه و گویش ایرانی ندارند و نمی توانند به صورت موثر و درست با شهروندان ایرانی ارتباط برقرار نمایند، به حساسیت های فرهنگی در ایران واقف نبوده در موارد متعدد با همان لباس‌ها و پوشش بومی و محلی خود در کوچه و خیابان و تفرجگاه ها ظاهر می شوند و از آنجایی که بدون شناسایی و ثبت دولتی شدن در محلات و مناطق مختلف در بیشتر شهرهای ایران ساکن شده اند پتانسیل ارتکاب جرم و جنایت را افزایش داده اند.

 دولت ایران برای ارائه پاسخ مناسب به مردم خود این حق را دارد که در برخورد با پدیده مهاجرین افغانستانی غیرقانونی به صلاح دید خود عمل کند. نگاهی به روند سیاست‌های دولتی ایران نسبت به مهاجرین در چهار دهه اخیر نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران همواره در اتخاذ هرگونه تصمیم در مورد مهاجرین افغانستانی با دولت وقت افغانستان و کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان مشورت کرده و راهکارهای مناسبی در مورد آنها روی دست گرفته است.

 در شرایط فعلی که هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته است و در عمل نمی توان دولتی در افغانستان متصور بود و سازمان‌ملل نیز توجهی به اوضاع اسف‌بار مهاجرین افغانستانی در ایران ندارد اما جمهوری اسلامی ایران چه گزینه ای می تواند داشته باشد تا هم مردم افغانستان رنجیده خاطر نشوند و هم در راستای وظیفه اسلامی و انسانی خود اقدام کرده باشد. 

دفاع از مردم از وظایف اساسی یک حکومت است اما انگار این قضیه در مورد مهاجریان افغانستانی در ایران صدق نمی کند: طالبان که داعیه حکومت بر کل افغانستان را دارند می بایست سنگ مهاجرین افغانستانی در ایران را به سینه بزنند. طالبان که امروز بر کل افغانستان حاکم شده اند دست کم می بایست در رایزنی با مقامات جمهوری اسلامی ایران راهی برای حل مشکلات مهاجران افغانستانی در ایران پیدا کند.

 براساس عرف سیاسی در شرایط کنونی که ایران خود با مشکلات اقتصادی کلان دست و پنجه نرم می کند، گروه حاکم در افغانستان می بایست امتیازی معادل با بار اقتصادی که مهاجرین افغانستانی بر دوش دولت ایران می گذارد به جمهوری اسلامی ایران بدهد. این درحالی‌ست که طالبان در ارتباط با موضوع حقابه ایران از رود هیرمند نیز شفاف عمل نمی‌کند.

در سالهای اخیر بسیاری از ولایت‌های جنوب شرقی ایران به شمول سیستان و بلوچستان از خشکسالی رنج برده و کشاورزی و زراعت در این ولایات ایران به دلیل کمبود آب با مشکلات زیادی روبرو بوده است. طالبان اگر در مورد حقابه  ایران در چارچوب تفاهمنامه موجود عمل و از شیطنت دست بردارد بدون شک ایران نیز می تواند بار اقتصادی مهاجرین افغانستانی در کشورش را به دوش بکشد.

براساس آماری که نهادهای مرتبط با مهاجرین در ایران ارائه کرده اند با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در سال دو هزار و یک میلادی تعداد مهاجرین و اتباع افغانستانی در ایران از دو و نیم میلیون به چندین برابر افزایش یافته است. این اقزایش ناگهانی بدون شک شوک بزرگی به جامعه میزبان وارد می کند.

از سویی هم فراموش نکنیم که ایران کشوری با جمعیت بسیار جوان است و در شرایط فعلی که مورد تحریم امریکا و غرب است با مشکلات متعدد اقتصادی روبروست: نرخ بیکاری و تورم در ایران در سال‌های اخیر روند صعودی داشته و اوضاع معیشتی شهروندان ایران تعریفی ندارد و ورود ناگهانی این حجم از مهاجرین به جامعه بدون شک هر میزبانی را شوکه می کند.

پر روشن است که هرگونه سخن در مورد مهاجرین افغانستانی در ایران باید مبتنی بر شرایط میدانی و واقعیات موجود بیان شود. نگاه ها و افکار احساسی و کلی گویی در این مورد چیزی جز افروختن آتش تفرقه میان دو ملتی که پیوندها و اشتراکات فرهنگی و مذهبی زیادی دارند، نمی باشد.

از سویی هم قضاوت در مورد عملکردهای ایران در ارتباط با مهاجرین بر اساس محتویاتی که در شبکه‌های مجازی نشر می‌شود کاری بیهوده است: فضای مجازی افسار گسیخته و مالامال از عقده های شخصی و گروهی ست و هرگز نمی تواند منبع خوبی برای قضاوت باشد.

 از سویی هم سخن زدن از مهاجرین  افغانستانی در ایران از دریچه حقوق‌بشری نیازمند توجه بیشتر می باشد: به همان میزان که ایران در مورد مهاجرین افغانستانی غیرقانونی سخت گیر عمل کرده به همان میزان هم در برخورد با مهاجرین افغانستانی دارای مدرک شناسایی در چارچوب قانون های کشوری اش عمل کرده است.

 امروزه هزاران هزار افغانستانی در ایران کار و زندگی می کنند و از همان امکانات زندگی که شهروندان ایرانی برخوردارند، برخوردار می باشند.

 براساس خرد جمعی شایسته است تمام کسانی که در مورد مهاجرین افغانستانی در ایران سخن می گویند یک جانبه گپ به میان نیاورند.

 چرا در این مورد بیشتر صحبت‌ها و اظهار نظرات به انتقاد از ایران معطوف شده است در حالیکه منشا اصلی مشکل به وجود آمده امریکا و غرب است. چرا کسی در این مورد گریبان امریکا و غرب را نمی گیرد و از آنها طلب غرامت نمی کند. امریکا با حمله اش به افغانستان، خروج ناگهانی اش از افغانستان و ناکامی در مبارزه با تروریزم در افغانستان خسارات مادی و معنوی زیادی به ملت شریف افغانستان که صادق ترین و زحمت کش ترین مردم دنیا می باشند، وارد کرد.

 اکنون که سیل مهاجرین بی پناه افغانستانی از روی ناچاری و تنها به خاطر نجات جان‌شان به کشورهای همسایه از جمله ایران جاری شده اند امریکا و غرب خود را به خواب  خرگوشی زده اند. همان طور که با هجوم ارتش سرخ به افغانستان میلیون ها مهاجر افغانستانی به ایران وارد شدند و ایران طی چهار دهه به جرات می توان گفت به صورت  شایسته از آنها میزبانی نمود اما اتحاد جماهیر شوروی به مردم افغانستان غرامت پرداخت ننمود. امروز نیز امریکا و غرب حاضر نیستند حتی به عواقب منفی عملکردشان در افغانستان فکر کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا