صالح و نظری؛ دو روی یک سکّهی بیاعتبار
خبرگزاری دید: به جای اظهارات احساسی و در دامن احساسات افتادن، بهتر است عاقلانه روی نابودی ریشههای اصلی کشتار شیعیان و هزاره ها تمرکز کرد: نابودی دا/عش و مبارزه با تفکر برتری طلبی قومی و مذهبی از کانال همبستگیهای منطقه ای و جهانی گزینههای مناسبی در شرایط کنونی برای بهبود وضعیت شیعیان و هزارهها می تواند به شمار آید.
در تازه ترین مورد از حملات تروریستی دا/عش شاخه خراسان علیه شیعیان و هزارهها چند روز پیش در مسیر ولایت دایکندی به غور چهارده تن کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند.
واکنشهای داخلی و خارجی نسبت به این حادثه تروریستی دلخراش متفاوت بود و در این میان اظهارات امرالله صالح، رئیس روند سبز و معاون اول پیشین رئیس جمهور سابق افغانستان، محمد اشرف غنی احمدزی، و پاسخ داکتر عبدالطیف نظری، معین وزارت اقتصاد حکومت سرپرست به وی(صالح) درخور توجه است.
امرالله صالح در واکنش به قتل عام هزارهها در دایکندی طی جملاتی در شبکه اجتماعی اکس(تویتر پیشین) خود نوشت:” با مظلوم نمایی و فریاد برآوردن نمی توانید به جایی برسید، استراتژی خود را تغییر دهید. به خود دوباره باور پیدا کنید. به جای جزیه پردازی و تاوان پردازی به طالب اسلحه خریداری کنید. اگر اراده کنید معادله برهم می خورد. از دید تعداد و توانایی کتله بزرگ و تثبیت شده استید. اگر اراده ایستادگی با سلاح را کردید با ما به تماس شوید، بازویتان می شویم. ان شاالله. در انتظار پیامتان استیم!”
عبداللطیف نظری نیز در واکنش به سخنان امرالله صالح برای مقابله مسلحانه با طالبان گفت روابط حکومت سرپرست و هزارهها «حسنه» است و این گروه قومی و مذهبی به خشونت متوسل نمیشوند.
وی گفت هزارهها هیچ زمان به خشونت اقدام نمیکنند و خواستههای خود را از راه عقلانیت و اعتدال دنبال مینمایند.
با در کنار هم قرار دادن اظهارات داکتر نظری و امرالله صالح می توان به روشنی دریافت که هر دوی آنها فاقد صلاحیت لازم برای ابراز عقیده یا صدور دستور برای هزارهها می باشد.
عبدالطیف نظری اکنون در بدنه حکومت سرپرست قرار دارد و طبیعیست که نتواند آن طور که شایسته موضوع است سخن بگوید. از سویی هم هزارهها یک جامعه بزرگ شامل هزارههای شیعه، هزارههای سنی، هزارههای اسماعیلیه و هزارههای در خارج موسوم به “دیازپورای هزاره” با تنوع اعتقادی و فرهنگی می باشد. اینکه داکتر نظری با توسل به کدام سند و تاییدیه به خود اجازه میدهد از این جامعه متکثر نمایندگی کند خود جای سوال دارد.
از سویی هم امرالله صالح که اکنون به صورت دقیق مشخص نیست به کدام جبهه تعلق و به چه امکاناتی دسترسی دارد به کدام پشتوانه هزارهها را به خرید سلاح و مبارزه مسلحانه علیه طالب تشویق میکند و قول همکاری میدهد. اینکه امرالله صالح به مدد کدام جریان و کدام کمک مالی و تسلیحاتی میخواهد به کمک هزارهها بشتابد و بازو شود نیز چیزی جز مشتی کلمات احساسی نیست.
از طرفی هم با توجه به مستندات موجود می توان گفت کارنامه عملکرد امرالله صالح در زمانی که معاون غنی بود نزد مردم هزاره منفیست. حملات مرگبار علیه شیعیان و هزارهها در زمان غنی نیز به اوج رسیده بود اما امرالله صالح در مقامی که بود هیچ وقت به صورت قاطع از هزارهها دفاع نکرد.
پر روشن است که امرالله صالح قصد تحریک دارد و می خواهد با سوء استفاده از توان فیزیکی هزارهها به ناآرامی در افغانستان و متزلزل کردن پایه های امارت اسلامی و البته جست و جوی یار کمکی برای جبهه مقاومت دست بزند.
با در نظرداشت شرایط میدانی کنونی پر روشن است که نبرد مسلحانه به هیچ وجه به صلاح شیعیان و هزارهها نبوده و با دست خود به مسلخ رفتن می باشد.
شیعیان در کل و هزارهها به صورت خاص اکنون از فقدان رهبری و انسجام رنج می برند و ایجاد هماهنگی برای اقدامی مشترک نیاز به زمان و امکانات خاص خود دارد که در حال حاضر بعید به نظر می رسد.
بنابراین به جای اظهارات احساسی و در دامن احساسات افتادن، بهتر است عاقلانه روی نابودی ریشههای اصلی کشتار شیعیان و هزاره ها تمرکز کرد: نابودی دا/عش و مبارزه با تفکر برتری طلبی قومی و مذهبی از کانال همبستگیهای منطقه ای و جهانی گزینههای مناسبی در شرایط کنونی برای بهبود وضعیت شیعیان و هزارهها می تواند به شمار آید.
نویسنده: حفیظالله رجبی – خبرگزاری دید