خبرگزاری دید: اینکه حکمتیار در احساسی مشترک خود را به سراج الدین حقانی، وزیر امور داخله طالبان، نزدیک کرده باید نگران بود؛ نگاهی به سوابق رفتاری حکمتیار در گذشته نشان می دهد، حکمتیار هیچگاه روحیه کار مشترک نداشته است.
مراسم تدفین خلیل الرحمان حقانی، وزیر امور مهاجرین و عودت کنندگان طالبان، که هفته گذشته در یک حمله انتحاری در ساختمان وزارت مهاجرین در کابل کشته شد، به فرصتی برای اعلام مواضع جدید از سوی برخی چهره های جهادی پیشین تبدیل شد.
به کزارش رسانه ها، یکی از چهره های شناخته شده سیاسی و جهادی پیشین که جمعه هفته گذشته در مراسم تشییع خلیل الرحمان حقانی در ولایت پکتیا شرکت نمود، گلبدین حکمتیار،رهبر حزب اسلامی، بود.
پخش تصاویر ملاقات حکمتیار و سراج الدین حقانی از سوی رسانه وابسته به حزب اسلامی و همچنین سخنگوی وزارت امور داخله طالبان موجی تازه از نگرانی های امنیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان را به وجود آورد و اختلافات داخلی طالبان بر سر قدرت را برملا ساخت.
با باور کارشناسان امر اتحاد گلبدین و سراج الدین ریشه در درد مشترک آنها دارد؛ حکمتیار و سراج الدین حقانی هر دو از منتقدان ملاهبت الله آخوندزاده، رهبر دینی و سیاسی طالبان، می باشند.
سراج الدین ملاهبت الله را به انحصار قدرت و یک جانبه گرایی در صدور فرمان هایی که لازم الاجرا می باشد متهم میکند و خواستار مشورت رهبر طالبان با دیگر رهبران عالی رتبه این گروه از جمله خودش در امور مهم حکومتی میباشد.
گلبدین حکمتیار نیز که از سال دو هزار و یک میلادی و همزمان با سقوط طالبان در دور اول و آغاز نظام جدید سیاسی علم اختلاف بلند نمود سالها در کنار طالبان با دولت های جمهوری پیشین جنگید. جنگجویان حزب اسلامی حتی مسؤلیت بسیاری از حملات انتحاری که منجر به کشته و زخمی شدن صدها غیرنظامی و نظامی شد را نیز برعهده گرفت.
حکمتیار اما در سال دو هزار و هفده میلادی از مخفیگاهش بیرون آمد، با اشرف غنی پیمان صلح امضاء نمود و همراه با خدم و حشم خود و طی مراسمی ویژه وارد کابل شد و در خانه پدری غنی در دارالامان ساکن شد.
امضای پیمان صلح غنی با حکمتیار بخشی از برنامه های کلان غنی برای احیاء پشتونیزم و تقویت اتحاد پشتون ها صورت گرفت، پازلی که با سپردن حکومت به طالبان توسط غنی کامل شد.
با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان طرح شوم غنی و همدستان حکومتی اش به ظاهر خوب پیش می رفت و حکمتیار نیز به آینده سیاسی خویش و رسیدن دوباره به بدنه قدرت خوشبین بود.
با اعلام ملغی شدن احزاب سیاسی از سوی طالبان، حکمتیار پشتوانه حزبی خود را از دست داد. طالبان حتی خانه و دفتر و امکاناتی که غنی به حکمتیار داده بود را از وی پس گرفت. حکمتیار که خود را در قاموس یک رهبر دینی و سیاسی و شایسته جایکاهی به مراتب بالاتر از آنچه مشاهده می کرد، می دید در جبهه مخالفان و منتقدان ملاهبت الله قرار گرفت.
حکمتیار در تازه ترین اظهاراتش علیه ملاهبت الله، رهبری دینی و سیاسی وی را به چلش کشیده و ملاهبت الله را شیفته قدرت خوانده است.
به هر صورت اینک که حکمتیار در احساسی مشترک خود را به سراج الدین حقانی، وزیر امور داخله طالبان، نزدیک کرده باید نگران بود؛ نگاهی به سوابق رفتاری حکمتیار در گذشته نشان می دهد، حکمتیار هیچگاه روحیه کار مشترک نداشته و خواهان تمام کیک قدرت بوده است.
قرار گرفتن حکمتیار در کنار شبکه حقانی که اینک بخش بزرگی از قدرت در افغانستان را در اختیار دارد اگرچه روی کاغذ وزنه را به نفع حقانی ها در مقابله با طالبان قندهاری سنگین می کند اما در باطن خود حوادث شومی برای طالبان به صورت کل پنهان دارد.
نویسنده: حفیظ الله رجبی – خبرگزاری دید