خبرگزاری دید: حکومت سرپرست در مرحله بعد می بایست در ورود محصولات فرهنگی به شمول کتب و مجلات و حتی ورود توریسان خارجی نظارت کامل داشته باشد چراکه مبارزه فرهنگی براساس صد دلیل و منطق تجربه شده هیچگاه کمتر از جنگ مسلحانه در طول تاریخ در تمام کشورهای دنیا نبوده است.

در بیش از دو دهه حضور سنگین نظامی، ملکی و استخباراتی ایالات متحده آمریکا و غرب درافغانستان یکی از زیرساختهای اصلی که آسیب فراوان دید اما کمتر کسی به آن توجه نمود، عرصه فرهنگی و اجتماعی بود.
رسانههای بینالمللی به مدد برخی رسانههای اجیر داخلی و در برنامههایی از پیش تعیین شده با اشاعه و ترویج این تفکر که زن و دختر افغانستان برای کار در آشپزخانه، نگهداری از فرزندان و خدمت به شوهر خلق نشده، در حقیقت زنان و دختران افغانستان را به صحنه مبارزه با ارزشهای ناب اسلامی و ملی مردم افغانستان کشاندند.
براساس اسناد و مدارک موجود و گزارشات رسانهها، در طی بیش از دو دهه حضور آمریکا و غرب در افغانستان، تلاش شد چهره یک زن و دختر غربی به عنوان الگوی یک زن ایده آل به جامعه بومی، اصیل و ارزشی افغانستان معرفی شود و در این میان چیزی که به گسترش نسبی این تفکر کمک کرد امکانات مالی و زرق و برقی بود که تزریق شده بود.
اثرات مخرب این تهاجم شوم فرهنگی که همچون اژدهایی داشت تمام ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و اسلامی ما را میبلعید به حدی بود که براساس آمار موجود فی صدی طلاق و فروپاشی خانوادهها در افغانستان با شیب تند در حال افزایش بود، دموکراسی و حقوق زنان بر سر زبانهای دختران و زنان افغانستان افتاده بود در حالیکه بسیاری از زنان و دختران کشور اصلا درک درستی از دموکراسی و حقوق خود نداشتند و چشم و گوش بسته خواستههایی را مطالبه می کردند که از مدتها قبل در خانواده و جامعه از آن برخوردار بودند و ضد ارزش داشت به جای ارزش به مردم غالب می شد.
به هرصورت با خروج آمریکا و غرب از افغانستان در سال دو هزار و بیست و یک میلادی و یا به تفسیر دیگری شکست ایالات متحده و ناتو در افغانستان، از شدت هجمههای فرهنگی آنان نیز کاسته شد اما تخمهای سمی زیادی که در زمین فرهنگ و باورهای زنان و دختران سرزمین ما کاشته بودند، هنوز داشت سبز می شد و سبب اعتراض میگردید.
در این راستا و با توجه به اوضاع جاری کنونی، حکومت سرپرست وظیفه دارد در یک اقدام اصولی، عاقلانه، ملی و اسلامی در مرحله اول بقایای فرهنگی یا در اصل زبالههای فرهنگی به جا مانده از آمریکا و غرب در کشور را جمع آوری و بسوزاند و در مرحله بعد با یک کار فرهنگی گسترده از جمله آموزش همگانی، زنان و دختران افغانستان را به حقوق اساسیشان به صورت درست آشنا سازد؛ اینکه تفهیم شود تحصیل دختران یا کار زنان در بیرون از خانه لزوما به معنای برداشتن حجاب و بی میلی به ارزش های اسلامی و ملی نیست.
همین طور حکومت سرپرست در مرحله بعد می بایست در ورود محصولات فرهنگی به شمول کتب و مجلات و حتی ورود توریسان خارجی نظارت کامل داشته باشد چراکه مبارزه فرهنگی براساس صد دلیل و منطق تجربه شده هیچگاه کمتر از جنگ مسلحانه در طول تاریخ در تمام کشورهای دنیا نبوده است.
در این راستا، ورود ستاره فیلم های مبتذل(پورن) امریکایی به افغانستان و گشت و گذار بی قید و شرط در ولایات مختلف کشور خود یک تهاجم فرهنگی خطرناک و توهین آشکار به ارزش های اصیل ملی و اسلامی جامعه افعانستان در کل و زنان و دختران افغانستان به صورت خاص می باشد.
وقتی خانم “ویتنی رایت” با کلاشینکف عسکر طالب در بامیان یا در دکان شیریخ فروشی در کابل و به صورت نیمه عریان عکس می گیرد، دیگر با چه زبانی می شود آزادی واقعی را برای جامعه اناث خود معنا کرد؟
بنابراین، آزادی گشت و گذار این خانم مفسد امریکایی در افغانستان در شرایط کنونی که کشور در فقر و ناامنی می سوزد، در حقیقت نمکی ست که بر زخم ها پاشیده می شود.
از سویی هم این مساله در ذات خود بسیار خطرناک است و می تواند به ناباوری افکار عمومی افغانستانی ها و مردم منطقه و جهان به اعتقاد حکومت سرپرست به اسلام و ارزش های اسلامی و در نهایت شورش های مدنی احتمالی منجر شود.