خبرگزاری دید: محمد اسحاق دار، وزیر امور خارجه پاکستان، امروز شنبه، ۳۰ حمل در رأس هیأتی وارد کابل شد و مورد استقبال مقامهای طالبان قرار گرفت. این سفر که دومین سفر یک وزیر خارجه پاکستانی به افغانستان تحت حاکمیت طالبان در سه سال و نیم گذشته است، در بستری از روابط پرتنش میان کابل و اسلامآباد انجام میشود. هدف اعلامشده این سفر، تقویت همکاری در زمینههای امنیت، تجارت و روابط مردم با مردم است.

وزارت خارجه پاکستان اعلام کرده که اسحاق دار با مقامهای ارشد طالبان، از جمله محمدحسن آخوند، رئیسالوزرا، عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی کابینه و امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت این گروه دیدار خواهد کرد.
این گفتگوها قرار است تمام جنبههای روابط دوجانبه را پوشش دهد، اما سایه تنشهای اخیر، از جمله اخراج مهاجران افغان و اتهامات حمایت پاکستان از گروههای مخالف طالبان، بر این سفر سنگینی میکند. آیا این سفر نشانهای از چرخش در سیاست خارجی پاکستان است یا صرفاً یک مانور دیپلماتیک؟
در سالهای اخیر، روابط میان کابل و اسلامآباد به سطح تنشآمیز بیسابقهای رسیده است. پاکستان با استفاده از ابزارهایی مانند درگیریهای مرزی و اخراج گسترده مهاجران افغان، تلاش کرده تا بر طالبان فشار آورد. این اقدامات نهتنها به بهبود روابط کمکی نکرده، بلکه شکاف بیاعتمادی میان دو طرف را عمیقتر کرده است.
بحث مهاجران افغان یکی از حساسترین مسائل در روابط دو کشور بوده است. اسلامآباد با اخراج دستهجمعی مهاجران، تلاش کرده تا اهرم فشاری علیه کابل ایجاد کند، اما این سیاست نتایج معکوسی به همراه داشته است. به نظر میرسد این رویکرد نهتنها طالبان را به عقبنشینی وادار نکرده، بلکه خشم عمومی در افغانستان را برانگیخته است.
اتهامات حمایت پاکستان از گروههای مخالف طالبان، بهویژه داعش، نیز به پیچیدگی روابط افزوده است. گزارشهایی وجود دارد که اسلامآباد با حمایت از این گروهها در صدد تضعیف حاکمیت طالبان در کابل است. این اتهامات، در کنار تنشهای مرزی، اعتماد میان دو طرف را به شدت مخدوش کرده است.
سفر اسحاق دار در چنین فضایی میتواند نشانهای از بازنگری پاکستان در سیاستهای استراتژیک خود در قبال باشد. اگر این سفر به معنای چرخشی عمیق در سیاستهای اسلامآباد باشد، میتواند امیدی برای بهبود روابط ایجاد کند، اما بدون تغییر در رویکردهای عملی، این دیدارها ممکن است تنها به ژستهای دیپلماتیک محدود شوند.
به نظر میرسد پاکستان به این نتیجه رسیده که فشارهای یکجانبه، از اخراج مهاجران تا حمایت از ناامنی در افغانستان، کارایی لازم را نداشته است. طالبان برخلاف انتظارات، در برابر این فشارها مقاومت نشان داده و سیاستهای خود را تغییر نداده است. این وضعیت شاید اسلامآباد را به سمت تعامل دیپلماتیک سوق داده باشد.
با این حال، موفقیت این سفر به عوامل متعددی بستگی دارد. نخست، پاکستان باید از سیاستهای دوگانه، مانند حمایت از گروههای مخالف طالبان، دست بکشد. دوم، مسأله مهاجران باید با رویکردی انسانی و مبتنی بر همکاری حل شود، نه با توسل به اخراج اجباری آنان بهعنوان اهرم فشار.
از سوی دیگر، طالبان نیز باید از این فرصت برای کاهش تنشها استفاده کند. کابل میتواند با ارائه پیشنهادهای عملی در زمینه تجارت و امنیت، زمینه را برای همکاریهای متقابل فراهم کند، اما این امر نیازمند ارادهای دوجانبه است که تاکنون کمتر دیده شده است.
سفر اسحاق دار، هرچند در ظاهر گامی مثبت به نظر میرسد، اما بدون اقدامات ملموس و اعتمادسازی متقابل، نمیتواند به تنهایی روابط را بهبود بخشد. تاریخ روابط دو کشور نشان داده که ژستهای دیپلماتیک، بدون پشتوانه عملی، زودگذر هستند. آیا این بار شاهد تغییری واقعی خواهیم بود یا این سفر نیز به فهرست دیدارهای بینتیجه افزوده خواهد شد؟
آینده روابط کابل و اسلامآباد به توانایی دو طرف در غلبه بر بیاعتمادیهای گذشته وابسته است. پاکستان باید بپذیرد که ثبات در افغانستان به امنیت منطقهای آن کمک میکند. طالبان نیز باید با تعامل سازنده، از این فرصت برای بهبود روابط بهره ببرد.
خبرگزاری دید