اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهسیاست

موج برکناری استادان دانشگاه در افغانستان؛ آیا تحصیلات اکادمیک رو به نابودی است؟

خبرگزاری دید: اقدامات حکومت سرپرست در کاهش ۱۴ درصدی تشکیلات وزارت تحصیلات عالی و حذف استادان، به‌ویژه زنان و اقوام خاص، نشان‌دهنده تلاشی هدفمند برای بازتعریف نظام آموزش عالی بر اساس ایدئولوژی دینی است.

موج برکناری استادان دانشگاه در افغانستان؛ آیا تحصیلات اکادمیک رو به نابودی است؟

از زمان به قدرت رسیدن دوباره طالبان در سال ۱۴۰۰، دانشگاه‌های افغانستان شاهد موج گسترده‌ای از کاهش تعداد استادان، به‌ویژه در سال ۱۴۰۴ جاری بوده‌اند.
گزارش‌های موثق نشان می‌دهند که حکومت سرپرست، با اجرای سیاست‌های رسمی، حدود ۱۴ درصد از ساختار وزارت تحصیلات عالی را حذف کرده‌ که منجر به اخراج هزاران استاد و کارمند، به‌خصوص زنان، از دانشگاه‌های دولتی شده است.
بر اساس اطلاعات محلی، در دانشگاه‌های بامیان، خوست و بغلان، صدها استاد با مدارک تحصیلی عالی مانند دکتری و فوق لیسانس به دلایل مختلف از جمله «بازنگری تشکیلات» از کار برکنار شده‌اند.
این تصمیمات نه‌تنها کیفیت آموزش عالی در افغانستان را به شدت تضعیف کرده، بلکه موج مهاجرت استادان به کشورهای دیگر را نیز افزایش داده است.
طبق گزارش‌ها، از سال ۱۴۰۰ تاکنون، بیش از ۶۰۰ استاد تنها از دانشگاه کابل به دلیل شرایط نامناسب کشور را ترک کرده‌اند.
حکومت سرپرست کاهش ۱۴ درصدی ساختار وزارت تحصیلات عالی را به‌عنوان بخشی از برنامه «اصلاحات و بازسازی تشکیلات» توجیه کرده و آن را به دستور مستقیم هبت‌الله آخوندزاده، رهبر این گروه، مرتبط می‌دانند. آن‌ها این سیاست را برای کاهش حجم نهادهای دولتی و مدیریت محدودیت‌های مالی ضروری قلمداد می‌کنند.

وزارت تحصیلات عالی تحت کنترول حکومت سرپرست، در نامه‌ای محرمانه به دانشگاه‌ها دستور داده تا فهرست پست‌های حذف‌شده را به‌سرعت گزارش کنند، اما به‌صورت عمومی درباره اخراج گسترده استادان زن یا اتهامات تبعیض قومی موضع روشنی نگرفته‌اند. منابع آگاه می‌گویند حکومت سرپرست این اقدامات را به‌عنوان «سازمان‌دهی مجدد تشکیلات» معرفی کرده و از پذیرش اخراج هدفمند خودداری می‌کند.
در همین حال، اظهارات مقامات حکومت سرپرست، از جمله ندامحمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی این گروه، بر اجرای شریعت و اولویت‌های ایدئولوژیک تأکید دارد که حضور زنان در نظام آموزش عالی را غیرضروری می‌شمارد. این دیدگاه حذف کامل زنان از دانشگاه‌ها را به‌عنوان بخشی از سیاست‌های‌ شان توجیه می‌کند.
حکومت سرپرست در عین حال از استادان مهاجرت‌کرده دعوت کرده‌ که به کشور بازگردند، اما عدم ارائه تضمین‌های امنیتی یا تغییر در سیاست‌های سخت‌گیرانه باعث بی‌ثمر ماندن این دعوت شده است. این رویکرد نشان‌دهنده عزم حکومت سرپرست برای تسلط بر نظام آموزشی و هم‌سویی آن با اصول ایدئولوژیک خود است.
پیش‌بینی می‌شود که تصمیم حکومت سرپرست برای کاهش ۱۴ درصدی تشکیلات وزارت تحصیلات عالی و اخراج گسترده استادان، به‌ویژه زنان و اقوام خاص، کیفیت آموزش عالی را به شدت تضعیف خواهد کرد و به فرار بیشتر مغزها دامن خواهد زد. این امر در درازمدت می‌تواند به کاهش ظرفیت علمی کشور و انزوای دانشگاه‌های افغانستان در سطح جهانی منجر شود.
این سیاست همچنین اعتماد عمومی به نظام آموزشی را مخدوش کرده و احتمال افزایش نارضایتی‌های اجتماعی و قومی را بالا برده است. در بلندمدت، کمبود استادان متخصص ممکن است توسعه اقتصادی و اجتماعی افغانستان را مختل کند.
اقدامات حکومت سرپرست در کاهش ۱۴ درصدی تشکیلات وزارت تحصیلات عالی و حذف استادان، به‌ویژه زنان و اقوام خاص، نشان‌دهنده تلاشی هدفمند برای بازتعریف نظام آموزش عالی بر اساس ایدئولوژی دینی است. این سیاست‌ها، با تأکید بر اجرای شریعت و محدودسازی محتوای علمی، دانشگاه‌ها را از مراکز تولید دانش به نهادهایی با محوریت آموزش دینی سوق می‌دهد.
اخراج استادان متخصص و جایگزینی آن‌ها با افراد همسو با دیدگاه حکومت سرپرست، همراه با حذف زنان از آموزش، ساختار دانشگاه‌ها را به سمت مدل مدارس دینی سنتی تغییر داده است. این روند نه‌تنها استقلال آکادمیک را نابود می‌کند، بلکه توانایی دانشگاه‌ها برای پاسخگویی به نیازهای مدرن جامعه را به شدت تضعیف می‌کند.
ادامه این سیاست‌ها می‌تواند دانشگاه‌ها را به مراکز تبلیغ ایدئولوژی حکومت سرپرست تبدیل کند؛ جایی که آموزش علوم مدرن جای خود را به تعالیم دینی محدود می‌دهد. چنین تحولی، با توجه به فرار مغزها و انزوای جهانی، آینده علمی و توسعه‌ای افغانستان را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد.
با این حال، مقاومت برخی استادان و دانشجویان، به‌ویژه در مناطق دورافتاده، ممکن است مانع تبدیل کامل دانشگاه‌ها به مدارس دینی شود، اما بدون تغییر اساسی در سیاست‌های حکومت سرپرست، این مقاومت به سختی می‌تواند روند کلی تحمیل ایدئولوژی بر آموزش عالی را متوقف کند.

تصمیم حکومت سرپست برای کاهش تشکیلات وزارت تحصیلات عالی و اخراج استادان متخصص، به‌ویژه زنان، در تضاد آشکار با پیشرفت کاروان علم و دانش در منطقه و جهان است و افغانستان را به سوی عقب‌ماندگی علمی سوق می‌دهد. این سیاست با محدودسازی آموزش مدرن و تبدیل دانشگاه‌ها به مراکز دینی، توانایی کشور برای رقابت در عرصه جهانی دانش را به شدت تضعیف کرده و انزوای علمی آن را تشدید می‌کند.
افزون بر این، اخراج گسترده استادان دانشگاه و حذف زنان از نظام آموزش عالی توسط حکومت سرپرست، اعتماد عمومی به حکومت را به شدت تضعیف کرده و شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیق‌تر می‌کند. این سیاست‌ها، با ایجاد حس تبعیض و محرومیت در میان اقشار تحصیلکرده و گروه‌های قومی، نارضایتی اجتماعی را تشدید کرده و می‌تواند به بی‌ثباتی سیاسی منجر شود.
بنابراین، سیاست‌های حکومت سرپرست در اخراج گسترده استادان و حذف زنان از آموزش عالی، نه‌تنها نظام اکادمیک افغانستان را به سوی فروپاشی سوق می‌دهد، بلکه با تحمیل ایدئولوژی دینی، آینده علمی و توسعه‌ای کشور را در معرض خطر جدی قرار داده است. بدون تغییر این رویکرد و مقاومت جمعی، دانشگاه‌های افغانستان از مراکز تولید دانش به نهادهای تبلیغاتی تبدیل خواهند شد و انزوای جهانی و عقب‌ماندگی علمی کشور را تشدید خواهند کرد.

نویسنده: احمدرضا نویسا ـ خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا