خبرگزاری دید: ولایت بدخشان این روزها بار دیگر صحنه تنشهایی فزاینده است؛ تنشهایی میان مردم محلی و مقامات طالبان از یکسو و درگیریهای پنهان و آشکار میان طالبان تاجیکتبار و پشتونتبار از سوی دیگر.

هر یک از طرفین روایتی جداگانه از این کشمکشها دارند: از اجرای سختگیرانه قانون منع کشت کوکنار گرفته تا سیاستهای قوممحور و تبعیضآمیز حکومت سرپرست علیه ساکنان محلی و حتی نیروهای همقوم خود در ساختار این گروه.
این درگیریها اگرچه تازگی ندارد، اما بازتابدهنده بحرانی چندلایه در شمال افغانستان است؛ منطقهای که بهواسطه موقعیت ژئوپلیتیکی، منابع طبیعی و پیشینه تاریخیاش، همواره کانون کشمکش قدرت و ثروت بوده است.
برای طالبان، بدخشان همزمان هم فرصت و هم تهدید بهحساب میآید؛ ولایتی که میتواند با خرید رضایت نسبی، به ثبات کمک کند، اما در صورت بیتوجهی به شکافهای قومی و اجتماعی، میتواند به کانون بحرانهای پیچیدهتری بدل شود؛ بحرانی که شاید راه را برای ورود بازیگران منطقهای و فرامنطقهای هموار سازد؛ آن گونه که هماکنون نیز روایتهایی وجود دارد دال بر نقش پاکستان در منازعات جاری و نفوذ آیاسآی در لایههای پوشیده و پنهان گسلهای سیاسی و اجتماعی آماده انفجار.