نتانیاهو و جنون جنگطلبی؛ شعلههایی که اسرائیل را میسوزاند
خبرگزاری دید: رژیم صهیونیستی بیش از ۲۰ ماه است که با محاصره کامل غزه و ارتکاب جنایات گسترده در غزه و کرانه باختری، مورد انتقاد شدید جامعه جهانی قرار گرفته است. در چنین شرایطی، حمله به ایران تلاشی برای انحراف توجهات جهانی از این فجایع و پنهان کردن ناکامیهای این رژیم در جنگ غزه است.

جمعه گذشته (۲۳ جوزا/خرداد،) رژیم صهیونیستی با انجام حملات تروریستی در خاک ایران، شماری از فرماندهان ارشد، دانشمندان هستهای و شهروندان بیگناه این کشور را به شهادت رساند. این اقدام، بار دیگر چهره تجاوزگر این رژیم را در نقض حاکمیت ملی کشورها آشکار کرد. گستردگی و ماهیت این حملات، فراتر از یک عملیات نظامی، بیانگر اهداف عمیقتر سیاسی و استراتژیک رژیم صهیونیستی در منطقه است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، مدعی شده که این حمله برای «حفظ بقای اسرائیل» در برابر تهدیدات ایران انجام شده است. اما شواهد و سیاستهای این رژیم نشان میدهد که این ادعا تنها پوششی برای پنهان کردن انگیزههای واقعی بوده و مصرف داخلی دارد. این تهاجم، بیش از آنکه واکنشی دفاعی باشد، تلاشی برای تحکیم قدرت نتانیاهو و تداوم سلطهجویی اسرائیل در منطقه به نظر میرسد.
این حمله نظامی، نه تنها نقض صریح قوانین بینالمللی محسوب میشود، بلکه بخشی از استراتژی کلان رژیم صهیونیستی برای غلبه بر بحرانهای داخلی و خارجی خود است. انگیزههای سیاسی، نظامی و شخصی نتانیاهو در طراحی این تهاجم، ریشه در نیاز این رژیم به انحراف افکار عمومی، کسب مشروعیت داخلی و فرار از شکستهای پیشین دارد. چنین اقدامی، عمق استیصال اسرائیل را در مواجهه با مقاومت منطقهای نشان میدهد.
رژیم صهیونیستی بیش از ۲۰ ماه است که با محاصره کامل غزه و ارتکاب جنایات گسترده در غزه و کرانه باختری، مورد انتقاد شدید جامعه جهانی قرار گرفته است. در چنین شرایطی، حمله به ایران تلاشی برای انحراف توجهات جهانی از این فجایع و پنهان کردن ناکامیهای این رژیم در جنگ غزه است. این تاکتیک، نشاندهنده عمق بحران مشروعیت اسرائیل در عرصه بینالمللی است و بیانگر استیصال این رژیم در توجیه جنایات خود است.
نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که با چالشهای سیاسی و اتهامات فساد در داخل مواجه است، جنگ را ابزاری برای متحد کردن احزاب سیاسی اسرائیل میبیند. حمله به ایران که با حمایت برخی گروههای سیاسی موافق و مخالف او همراه شد به نتانیاهو فرصت داد تا با ایجاد فضای جنگی، مخالفان داخلی را به حاشیه رانده و جایگاه متزلزل خود را تثبیت کند.
فشارهای قضایی و سیاسی علیه نتانیاهو، از جمله حکم بازداشت صادره از سوی دادگاه بینالمللی و دوسیه فساد وی در دادگاه اسرائیل، او را به سمت شعلهور کردن جنگ سوق داده است. حمله به ایران، از یک جهت راهی برای او بود تا خود را ناجی اسرائیل نشان دهد و از اتهامات فساد و فشارهای بینالمللی فرار کند. این رویکرد، سوءاستفاده آشکار او از قدرت برای حفظ منافع شخصی را به نمایش میگذارد.
شکست اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در عملیات مشهور طوفانالاقصی در ۱۵ میزان ۱۴۰۲/ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و ناکامی در جنگ ۲۰ ماهه غزه، ضربهای سنگین به اعتبار این رژیم وارد کرد. حمله به ایران فرصتی برای مقامات اسرائیلی بود تا این ناکامیها را به فراموشی سپرده و تصویری جعلی از اقتدار نظامی ارائه دهند. اما این تهاجم، تنها عمق بحران استراتژیک این رژیم را بیش از پیش آشکار کرد.
از سوی هم، رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات و خونریزیهای گسترده در غزه و تجاوزاتش به کشورهای منطقه، زیر موج نفرت و انزجار جهانی غرق شده و خود را در باتلاق فروپاشی گرفتار میبیند. حملات دیوانهوار این رژیم، از جمله تهاجم به ایران، نه تنها راه نجاتی برایش نیست، بلکه نابودی آن را تسریع خواهد کرد.
با این حال، نادیده گرفتن خطر رژیم صهیونیستی، اشتباهی استراتژیک برای کشورهای اسلامی است که میتواند به بیثباتی گسترده در منطقه منجر شود. تهاجم به ایران، خوی تجاوزگرانه این رژیم را بار دیگر به نمایش گذاشت و اینک اتحاد و هوشیاری کشورهای اسلامی در برابر این تهدید، ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ صلح و ثبات منطقهای است.
به صورت کلی، حمله رژیم صهیونیستی به ایران تلاشی چندجانبه برای نجات نتانیاهو از بحرانهای داخلی و خارجی و رویایی برای تثبیت سلطه این رژیم بر منطقه است. با این وصف، کشورهای اسلامی بایستی با اتحاد و قاطعیت در برابر این تهدید ایستادگی کنند تا از گسترش جاهطلبیهای صهیونیستی و تداوم جنایات آن جلوگیری شود.
نویسنده: احمدرضا نویسا-خبرگزاری دید