اسلایدشوتحلیلجنگجهانسیاستنظامی

سناریوی خطرناک؛ پیامدهای ورود مستقیم امریکا به جنگ ایران و اسرائیل

با گذشت پنج روز از آغاز جنگ پرتنش ایران و رژیم صهیونیستی، وضعیت امنیتی و سیاسی خاورمیانه وارد مرحله‌ای بسیار حساس و انفجاری شده است.

حملات بی‌سابقه اسرائیل به زیرساخت‌های حیاتی ایران و پاسخ‌های سنگین و سریع تهران به رژیم صهیونیستی، نشان از تحولی راهبردی در معادلات منطقه دارد.

در این میان، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با تمام توان در تلاش است تا پای ایالات متحده امریکا را به این درگیری باز کند؛ تلاشی که اگر موفق شود، می‌تواند منطقه را به ورطه یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای و حتی جهانی سوق دهد.

اهداف تل‌آویو از بین‌المللی‌سازی جنگ
اسرائیل به‌تنهایی توان نابودی زیرساخت‌های راهبردی و حساس ایران، به‌ویژه سایت‌های هسته‌ای همچون فردو را ندارد. ساختار فنی، عمق زمین و پوشش دفاعی این مراکز، توان عملیاتی تل‌آویو را زمین‌گیر می‌کند.

از این رو، نتانیاهو تلاش دارد با کشاندن امریکا به میدان نبرد، دو هدف راهبردی را دنبال کند: نخست، استفاده از قدرت تهاجمی گسترده امریکا برای انهدام توانمندی‌های موشکی، هسته‌ای و نظامی ایران؛ و دوم، بین‌المللی‌کردن جنگ با هدف کاهش فشار سیاسی و مشروعیت‌بخشی به اقدامات اسرائیل در چارچوب یک ائتلاف غربی یا دست‌کم مشارکت یک عضو دائم شورای امنیت.

مواضع دوگانه ترامپ؛ بین فشار و احتیاط
در روزهای اخیر، دونالد ترامپ مواضعی متناقض در قبال ورود امریکا به جنگ اتخاذ کرده است.

گاه سخن از «تخلیه تهران» به میان آورده و گاه بر «لزوم توافق میان ایران و اسرائیل» تأکید کرده است. این رفتار را می‌توان ناشی از دو عامل دانست:

نخست، نگرانی از هزینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی چنین جنگی برای امریکا و دوم، شوک ناشی از عملکرد قدرتمند ایران در برابر حملات اسرائیل.

تهران به رغم از دست دادن برخی فرماندهان عالی‌رتبه نظامی، موفق به بازسازی سریع ساختار فرماندهی خود شد و حملاتی دردناک، مرگبار و غیرقابل تصور به عمق سرزمین‌های اشغالی وارد کرد. این واقعیت‌ها ترامپ را به احتیاط بیشتر واداشته است.

ترامپ در عین حال به دنبال حفظ گزینه‌های دیپلماتیک است.

او به سیاست فشار حداکثری و دیپلماسی اجبار باور دارد و امیدوار است که ایران در سایه فشار نظامی اسرائیل، به میز مذاکره بازگردد و امتیازاتی بزرگ به امریکا واگذار کند، اما واقعیت میدانی و روحیه مقاومت در ایران، این سناریو را با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

پیامدهای سنگین ورود امریکا به جنگ
اگر امریکا وارد جنگ مستقیم با ایران شود، منطقه با بحران‌های شدید و گسترده‌تری مواجه خواهد شد.

افزایش هزینه‌های نظامی برای واشنگتن، درگیر شدن با گروه‌های مقاومت منطقه‌ای و بالا رفتن ریسک تقابل با قدرت‌های جهانی نظیر روسیه و چین، تنها بخشی از تبعات این تصمیم خواهد بود.

همچنین ایران در برابر چنین سناریویی، از ابزارهای متنوعی بهره خواهد برد: از هدف‌گیری پایگاه‌های امریکا در خاورمیانه گرفته تا فعال‌سازی محور مقاومت و حتی احتمال بستن تنگه هرمز.

بستن تنگه هرمز که مسیر حیاتی انرژی جهان است، گزینه‌ای است که ایران در شرایط عادی علاقه‌ای به آن ندارد، اما در صورت وخامت اوضاع، ممکن است به‌عنوان اهرمی بازدارنده به‌کار گرفته شود.

نشانه‌هایی از این سناریو، در گزارش‌های اخیر درباره حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان قابل مشاهده است؛ اقدامی که می‌تواند فشار بی‌سابقه‌ای بر بازار جهانی انرژی و اقتصاد غرب وارد کند.

جمع‌بندی: امریکا در دوراهی استراتژیک
در وضعیت کنونی، ورود امریکا به جنگ می‌تواند تعادل قدرت منطقه را به‌شدت برهم بزند و موجب افزایش بی‌سابقه درگیری‌ها شود.

ایران با تکیه بر توانمندی‌های موشکی و شبکه متحدان منطقه‌ای‌اش، توانایی ایجاد هزینه‌های غیرقابل تحمل برای هر دشمن خارجی را دارد.

از سوی دیگر، شوک به بازار انرژی در صورت بسته شدن تنگه هرمز، می‌تواند تأثیرات جهانی گسترده‌ای به جای بگذارد.

از این رو، عاقلانه‌ترین گزینه برای امریکا در شرایط کنونی، ممانعت از اقدامات ماجراجویانه اسرائیل و تلاش برای جلوگیری از طولانی‌شدن جنگ است.

ادامه درگیری نه‌تنها خاورمیانه را به آتش خواهد کشید، بلکه واشنگتن را نیز درگیر باتلاقی خواهد کرد که بیرون آمدن از آن ساده نخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا