خبرگزاری دید: ترامپ در نشست سران ناتو در لاهه، با اظهاراتی آشفته و متناقض، نه تنها نشان داد از شدت فشار روانی ناشی از شکست در جنگ علیه ایران رنج میبرد، بلکه ناخواسته راهبرد جدیدی را نیز برای جمهوری اسلامی باز کرد: آغاز دوران «ابهام هستهای.»

دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، روز چهارشنبه (۴ سرطان) در نشست ناتو در لاهه گفت حملات امریکا به تاسیسات هستهای ایران، منجر به «نابودی» توان هستهای این کشور شده و برنامه اتمی آن را «برای دههها» به عقب رانده است.
ترامپ در نشست سران ناتو در لاهه، با اظهاراتی آشفته و متناقض، نه تنها نشان داد از شدت فشار روانی ناشی از شکست در جنگ علیه ایران رنج میبرد، بلکه ناخواسته راهبرد جدیدی را نیز برای جمهوری اسلامی باز کرد: آغاز دوران «ابهام هستهای.»
ترامپ در حالی مدعی شد که تأسیسات هستهای ایران بهکلی نابود شده و دیگر ایران حتی توان ساخت یک سانتریفیوژ را هم ندارد که این ادعاها با گزارشهای رسانههای امریکایی تناقض دارد؛ رسانههایی که اتفاقاً خود حملات اخیر را ناکام و فاقد اثر راهبردی ارزیابی کردهاند. این تناقضها نشان میدهد ترامپ بیش از آن که واقعیت را بیان کند، تلاش دارد خود را از باتلاق جنگی که رژیم صهیونیستی به راه انداخته، نجات دهد.
این جمله ترامپ که گفت: «تأسیسات ایران نابود شدهاند؛ شاید همه مواد هستهای نیز در زیر فردو دفن شده باشد!» یک پیام دوگانه را در خود دارد: از سویی نوعی توجیه برای عقبنشینی از ادامه جنگ و از سوی دیگر، اعترافی تلویحی به شکست امریکا در تحمیل ارادهاش بر ایران است.
او در سخنرانی خود بارها مدعی شد که ایران و اسرائیل به آتشبس رسیدهاند و از این پس جنگی نخواهد بود، اما همین حرفها با تاکیداتش بر نابودی ایران، دیدار احتمالی با مقامات ایرانی و حتی بیاهمیت دانستن توافق هستهای، دچار چنان تناقضی است که نشان میدهد ترامپ هنوز در شوک واقعیت میدانی شکست گرفتار است.
این اظهارات، ناخواسته به جمهوری اسلامی ایران فرصت مهمی را اعطا کرده است؛ وقتی مهمترین مدعی برنامه هستهای، از نابودی کامل آن سخن میگوید، تهران میتواند بدون پذیرش هیچ محدودیت یا بازرسی، وارد دوران «ابهام هستهای» شود؛ دورانی که برای غرب، خطرناکتر و غیرقابلپیشبینیتر از هر غنیسازی رسمی است.
ترامپ که دو بار در دوره ریاستجمهوریاش شاهد حملات موشکی مستقیم به پایگاههای امریکا بود، بهتر از هرکسی میداند ایران چه سطحی از قدرت را به نمایش گذاشته است. این واقعیت، حتی در میان متحدان منطقهای امریکا نیز تردید ایجاد کرده و پیامدهای آن در آینده منطقهای، به خصوص در غرب آسیا، قابل چشمپوشی نیست.
در نهایت، آنچه از اظهارات اخیر ترامپ میتوان دریافت، فروپاشی روایت جنگطلبانهای است که ده سال برای آن برنامهریزی شده بود. او که روزی خواستار تسلیم بیقید و شرط ایران بود، حالا خواهان صلح با کشوری است که او را تا آستانه شکست کامل کشانده است.
اگرچه ترامپ تلاش دارد با روایتسازیهای بیپایه، چهرهای پیروز از خود بسازد، اما آنچه از دل این سخنان بیرون میآید، بیش از هر چیز، اعتراف به یک شکست راهبردی و آغاز دورانی تازه برای ایران است؛ دورانی که شاید بهدرستی بتوان آن را «ابهام هستهای» نامید.
نویسنده: سید رضا موسوی- خبرگزاری دید