بحرانبشریافغانستان، چند قدم تا فاجعه
خبرگزاری دید: قحطی و گرسنگی در کنار توقف خدمات صحی، به افزایش مرگومیر و مهاجرتهای گسترده منجر خواهد شد. تشدید بلایای طبیعی، بهویژه خشکسالی نیز میتواند ۵ تا ۱۰ میلیون نفر را آواره کند؛ وضعیتی که علاوه بر افغانستان، ثبات منطقهای را هم تهدید میکند.

افغانستان، این سرزمین زخمخورده از دههها جنگ و بیثباتی، اکنون در چنگال یک بحران بشری عمیق گرفتار است. گزارشهای اخیر سازمان ملل متحد، از جمله هشدار تازه اندریکا راتواته، معاون نماینده خاص دبیرکل این سازمان، نشاندهنده وخامت اوضاع است.
او تاکید کرده که پنجرهی فرصت برای جلوگیری از یک فاجعه بشری در کشور در حال بسته شدن است. این هشدارها که از گرسنگی گسترده تا تغییرات اقلیمی را در بر میگیرند، زنگ خطری برای آینده جمعی مردم افغانستان است.
هرچند بحران بشری کنونی در افغانستان ریشه در عوامل متعددی دارد، اما واقعیت این است که فروپاشی اقتصادی پس از تسلط مجدد طالبان در سال ۲۰۲۱، کاهش کمکهای بینالمللی، و سیاستهای محدودکننده این گروه، بهویژه علیه زنان، وضعیت را وخیمتر کرده است. پیشتر برنامه جهانی غذا اعلام کرد که بیش از ۹ میلیون نفر در این کشور با ناامنی غذایی مواجهاند. این آمار، نشانهای از عمق فاجعهای است که زندگی میلیونها نفر را تهدید میکند.
تغییرات اقلیمی نیز بهعنوان عاملی تشدیدکننده، نقشی ویرانگر ایفا کرده است. سازمان بینالمللی مهاجرت گزارش داده که در سهماهه نخست سال ۲۰۲۵، حدود ۵ میلیون نفر تحت تاثیر بلایای طبیعی مانند سیل و خشکسالی قرار گرفتهاند. این بلایا، دسترسی به آب و غذا را در شهرها و روستاها محدود کرده، خطر آوارگی میلیونها نفر را افزایش داده و کلانشهرهایی مانند کابل و هرات در معرض بحران آب قرار داده است.
صندوق بینالمللی کودکان سازمان ملل (یونیسف/UNICEF) نیز با اشاره به نیاز بیش از ۲۳ میلیون نفر، از جمله ۱۲ میلیون کودک، به کمکهای بشردوستانه، افغانستان را دومین بحران بزرگ بشری جهان نامیده است. محرومیت کودکان از آموزش و خدمات صحی، آینده نسلهای بعدی را به خطر انداخته است. این وضعیت، نهتنها یک فاجعه انسانی، بلکه یک تهدید بلندمدت برای توسعه کشور به شمار میآید.
از سوی هم، سیاستهای طالبان، بهویژه محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران، مانع بزرگی در برابر بهبود اوضاع است. گزارش بخش زنان سازمان ملل در ماه جوزای سال روان نشان داد که ۸۰ درصد زنان جوان از توسعه انسانی محروم شدهاند. این سیاستها، علاوه بر نقض حقوق بشر، اعتماد جامعه جهانی به همکاری با طالبان را کاهش داده و جذب کمکهای بینالمللی را دشوار کرده است.
کمبود بودجه برای کمکهای بشردوستانه نیز چالش دیگری است. نهادهای بینالمللی بارها هشدار دادهاند که کاهش حمایتهای مالی، ارائه خدمات اولیه مانند غذا و صحت را متوقف کرده است. کمیته بینالمللی نجات، افغانستان را در رتبه یازدهم کشورهای در معرض بحران بشری قرار داده، اما این رتبهبندی نمیتواند عمق رنج مردم را به تصویر بکشد.
ادامه این بحران اما میتواند تبعات هولناکی داشته باشد. قحطی و گرسنگی در کنار توقف خدمات صحی، به افزایش مرگومیر و مهاجرتهای گسترده منجر خواهد شد. تشدید بلایای طبیعی، بهویژه خشکسالی نیز میتواند ۵ تا ۱۰ میلیون نفر را آواره کند؛ وضعیتی که علاوه بر افغانستان، ثبات منطقهای را هم تهدید میکند.
طالبان، که ادعای ثبات و خودکفایی دارند، گویی در مدیریت منابع و ایجاد فرصتهای شغلی ناکام ماندهاند. ضعف آنها در ارائه خدمات اولیه، همراه با سیاستهای تبعیضآمیز، بحران را عمیقتر کرده است. این تناقض بین ادعاها و عملکرد طالبان، اعتماد عمومی و بینالمللی را بهشدت مخدوش کرده است.
در شرایط کنونی، طالبان، جامعه جهانی، نهادهای بشردوستانه و دولتهای مدافع حقوق بشر موظفند با فوریت به بحران فزاینده در افغانستان پاسخ دهند. تخصیص منابع مالی کافی، فشار دیپلماتیک بر طالبان برای رفع محدودیتهای ظالمانه علیه زنان، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی از اقدامات ضروری برای مهار این بحران به شمار میروند.
با این همه، بدون اقدام و همکاری قاطع و هماهنگ، افغانستان در آستانه فروپاشی و فاجعهای انسانی قرار دارد که نهتنها منطقه، بلکه وجدان جمعی بشریت را برای نسلها تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نویسنده: احمدرضا نویسا-خبرگزاری دید