خبرگزاری دید: غرب و متحدان آن، مخصوصاً اسرائیل، از این میترسند که اگر جمهوری اسلامی با همهی چالشها باقی بماند، ایدئولوژی مهدویت جهانی شود و انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر صادر گردد؛ همانطور که حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و فاطمیون افغانستان نمونههای آناند.

در دل تحولات جهانی، نبردها تنها بر سر منابع و قدرت نظامی نیست؛ بلکه جنگی بس ژرفتر و بنیادینتر، جنگ ایدئولوژیها ست؛ جنگی که در آن، لیبرالیسم بهعنوان مکتب مسلط غربی، خود را با چالشی عمیق و رقیبی خطرناک روبهرو میبیند: اسلام سیاسی و ایدئولوژی موعودگرایانهی مهدویت.
لیبرالیسم در آستانه پایان؟ نظر فوکویاما و تهدید اسلام فرانسیس فوکویاما، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی آمریکایی، در کتاب معروف خود پایان تاریخ و آخرین انسان (۱۹۹۲)، مدعی شد که پس از فروپاشی شوروی، لیبرالدموکراسی غربی آخرین شکل حاکمیت سیاسی بشر خواهد بود و تاریخ، بهعنوان مبارزهی ایدئولوژیها، پایان یافته است.
با این حال، او در بخشهایی از کتاب خود، اگرچه بهصورت غیرمستقیم، از تهدیدهای ایدئولوژیکی آینده یاد میکند؛ از جمله اسلام را بهعنوان یک “ایدئولوژی تمامنگر و جامع” که هنوز از میدان بیرون نرفته، معرفی مینماید. او مینویسد: “اسلام، برخلاف کمونیسم، هنوز زنده است و توان بسیج سیاسی و تمدنی دارد.
اگرچه بعید است که بتواند بدیلی جهانی برای لیبرالیسم غربی شود، اما در مناطق خاص، بهویژه در خاورمیانه، نیرویی موثر باقی خواهد ماند.” فوکویاما و دیگر اندیشمندان غربی، از جمله ساموئل هانتینگتون، تهدید اسلام را نه صرفا در احکام شرعی یا سیاستهای منطقهای، بلکه در روح موعودگرایی، اعتقاد به آخرالزمان، و انتظار ظهور منجی نهایی میدانند؛ چرا که این باورها انگیزهای فراتر از جهان مادی برای مبارزه با سلطهی غرب فراهم میآورند.
مهدویت؛ ایدئولوژی مقاومت و امید نهایی در تشیع
مکتب تشیع، با آموزهی بنیادین امامت و انتظار موعود، باور دارد که در پایان تاریخ، حضرت مهدی (عج)، دوازدهمین امام از نسل پیامبر (ص)، ظهور خواهد کرد تا عدالت را در سراسر جهان برقرار سازد، ظلم را نابود کند و جهانی متحد زیر پرچم توحید بنا نهد. این دیدگاه، در نگاه غرب، نه فقط یک آموزهی دینی بلکه یک دکترین سیاسیِ آخرالزمانی تلقی میشود. بر همین اساس است که برخی مقامات غربی، از جمله وزیر خارجهی پیشین آمریکا، مایک پومپئو، هشدار دادهاند که برنامه هستهای ایران، ریشه در اندیشهی مهدویت دارد و هدف آن، آمادهسازی زمینههای ظهور مهدی موعود است.
«مهدویت در جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک ایمان دینی نیست؛ بلکه یک راهبرد سیاسی و بینالمللی است.» همینطور وزیر خارجه کنونی ایالاتمتحده امریکا در سخنرانی طولانی هشدار میدهد که پشت برنامهی هستهای ایران ایدئولوژی مهدويت وجود دارد و تهدیدی برای جهان میباشد.
جمهوری اسلامی؛ حامل ایدئولوژی مهدوی در نبرد با لیبرالیسم
از منظر نظام سیاسی ایران، ولایت فقیه بهعنوان نیابت عام امام زمان(عج) در عصر غیبت، بنیان حاکمیت مشروع اسلامی است. جمهوری اسلامی، نه تنها خود را دولتِ منتظرِ ظهور میداند، بلکه مقاومت علیه لیبرالیسم، صهیونیسم و سلطهگری غرب را وظیفهی ایمانی و جهانی خود میپندارد. از شعارهای مشهور نظام چون “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر اسرائیل” و “اللهم عجّل لولیک الفرج” میتوان فهمید که پروژهی انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای ملی ایران طراحی شده است. این شعارها ریشه در آموزههای مهدوی دارند و هدف نهایی آنها تحقق عدالت جهانی در عصر ظهور است.
موعودگرایی در مذاهب اسلامی دیگر
در کنار شیعه، دیگر مذاهب اسلامی نیز به ظهور منجی آخرالزمانی باور دارند؛ اما تفاوتهایی بنیادین در برداشت آنها وجود دارد: اهل سنت معتقدند که مهدی (ع) از نسل پیامبر خواهد بود، اما نه امام معصوم است و نه از پیش متولد شده. او در آخرالزمان ظهور میکند و همراه با حضرت عیسی (ع) حکومت عدل را برپا میسازد. وهابیت، در برخی قرائتهای افراطی، مهدویت را مردود میدانند و حتی تشیع را بهخاطر باور به امام غایب، بدعتگذار میشمارند. جریانهای صوفیانه و عرفانی نیز بعضاً به نوعی از مهدویت قائلاند که بیشتر با تجلی باطنی حقیقت و انسان کامل در ارتباط است.
جنگ تمدنها؛ مهدویت در برابر لیبرالیسم و صهیونیسم
ساموئل هانتینگتون در نظریهی “جنگ تمدنها” اشاره میکند که پس از جنگ سرد، نبرد آینده نه میان ملتها بلکه میان فرهنگها و تمدنها خواهد بود. او تمدن اسلامی را در برابر تمدن غربی مینشاند و هشدار میدهد که اسلام و غرب اساساً با هم ناسازگارند. جنگ ایدئولوژیک کنونی، بهویژه در خاورمیانه، بر بستر همین تحلیل شکل گرفته است. اسلام شیعی با ایدئولوژی مهدویت، مقاومت، شهادتطلبی و انتظار جهانی، با غربِ لیبرالِ منفعتگرا و سکولار، در نبردی تاریخی قرار دارد. ایران، نیابتیها و ترس غرب از ایدئولوژی آخرالزمانی حملات اخیر اسرائیل به ایران و پاسخ موشکی و پهپادی بیسابقهی جمهوری اسلامی، نشان داد که ایران نهتنها از حیث نظامی بلکه از لحاظ ایدئولوژیک نیز آمادگی جنگ بزرگ را دارد.
غرب و متحدان آن، مخصوصاً اسرائیل، از این میترسند که اگر جمهوری اسلامی با همهی چالشها باقی بماند، ایدئولوژی مهدویت جهانی شود و انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر صادر گردد؛ همانطور که حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و فاطمیون افغانستان نمونههای آناند.
آیا لیبرالیسم در برابر مهدویت به پایان تاریخ رسیده است؟
اگر فوکویاما از پایان تاریخ سخن گفت، امروز جهان شاهد آغاز فصل جدیدی از تاریخ است؛ فصلی که در آن، مهدویت شیعی بهعنوان رقیب سرسخت لیبرالیسم جهانی، امید عدالتخواهان و مقاومتگران شده است. نبرد آینده، نبرد موشکها و دیپلماسی نیست؛ بلکه جنگی است میان دو جهانبینی: یکی برآمده از لیبرالیسم انسانمحور، و دیگری زادهی ایمان مهدوی و عدالتمحور. همانگونه که امام خمینی فرمود: «ما منتظر ظهور مهدی موعود هستیم نه برای اینکه بنشینیم، بلکه برای آنکه بسازیم و بجنگیم و زمینهی ظهورش را فراهم کنیم.»
منابع و مراجع:
۱. Fukuyama, Francis. The End of History and the Last Man. Free Press, 1992.
۲. Huntington, Samuel. The Clash of Civilizations and the Remaking of World Order. Simon & Schuster, 1996.
۳. Doran, Michael. The New Middle East. Brookings Institution, 2015.
۴. Nasr, Vali. The Shia Revival: How Conflicts within Islam Will Shape the Future. W. W. Norton & Company, 2007.
۵. کتابهای عقیدتی و مهدوی علمای شیعه مانند:
محمد باقر صدر، اسلامگرایی و مهدویت
آیتالله جوادی آملی، انتظار و مهدویت
علامه طباطبایی، شیعه در اسلام
نویسنده: صبور بیات – خبرگزاری دید