چکیده
نهضت عاشورا از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما یکی از کمتر کاویدهشدهترین ابعاد آن، نسبت این قیام با عقل و عقلانیت است. در نگاه نخست، حرکت به سوی مرگ و شهادت با عقلانیت سودمحور، ناسازگار مینماید، ولی با تأمل در سطوح عمیقتر، عقلانیتی از نوعی برتر در قیام امام حسین (ع) نمایان میشود. این نوشتار به شکلی گذرا و فهرستوار، به بررسی مفهوم عقل در اسلام، انواع عقلانیت و تطبیق آنها بر نهضت عاشورا میپردازد تا نشان دهد که قیام کربلا نهتنها عقلانی بوده، بلکه تجلی عقلانیت متعالی در برابر انحطاط فکری و سیاسی بوده است.

مقدمه
در تفکر اسلامی، عقل جایگاهی رفیع دارد و در قرآن کریم بیش از پنجاه بار از عقل، تفکر، تدبر و تعقل سخن گفته شده است. در عین حال، قیام امام حسین (ع) به عنوان حرکتی که به مرگِ آگاهانه انجامید، پرسشهایی درباره نسبت آن با عقل به میان میآورد. آیا حرکت امام حسین بر اساس عقل بود یا احساس؟ آیا شهادتطلبی میتواند عقلانی باشد؟ در این یادداشت با رویکردی تحلیلی ـ نقلی به این پرسشها پاسخ داده میشود.
مفهوم عقل در منابع اسلامی
در منابع دینی، عقل به دو معنا بهکار رفته است:
الف) عقل نظری
عقل در این معنا ابزار شناخت مفاهیم کلی و کشف حقایق است. امام صادق (ع) در حدیثی معروف، میفرمایند: «العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» عقل آن است که بهوسیله آن خدا پرستیده شود و بهشت کسب گردد.
ب) عقل عملی
عقل در این سطح، ابزار تنظیم رفتار انسانی در زندگی فردی و جمعی است. یعنی قدرت تشخیص خوب و بد، تنظیم صحیح رفتار انسانی و روابط و مناسبات اجتماعی، مصلحت و مفسده و مدیریت تمایلات و غرایز.
گونههای عقلانیت
برای فهم بهتر نسبت عاشورا و عقل، ابتدا باید انواع عقلانیت را از همدیگر تفکیک کنیم:
الف) عقلانیت ابزاری Instrumental Rationality)) مبتنی بر محاسبه سود و زیان و راههای رسیدن به منفعت شخصی یا جمعی.
ب) عقلانیت ارزشی Value-Oriented Rationality)) مبتنی بر وفاداری به ارزشها حتی در صورت تحمل زیانهای مادی.
ج) عقلانیت معنوی Spiritual Rationality)) این عقلانیت بر پایه هدف نهایی انسان (قرب الهی) و با نگاهی فراتر از دنیا و مادیات عمل میکند.
تحلیل عقلانی قیام عاشورا
الف) شرایط سیاسی ـ اجتماعی
در سال ۶۰ هجری، خلافت یزید نماد یک انحراف عظیم در دین بود. حاکمی فاسق و فاجر، خود را جانشین پیامبر معصوم و مبعوث از سوی خدا که نماد و نماینده انسان کامل بود، میخواند. بیعت با یزید، به معنای تأیید رسمی انحراف در دین و واگذاری آینده اسلام به فسق و جهالت بود.
امام حسین (ع) در چنین شرایطی از مدینه خارج شد، به مکه رفت و سرانجام به سوی کوفه حرکت کرد. این مسیر بر اساس محاسبات دقیق سیاسی و دینی انتخاب شده بود.
ب) تحلیل عقلانیت قیام
بر اساس عقل ابزاری، خروج امام به ضرر خود و خانوادهاش تمام شد، اما در منطق عقل ارزشی و معنوی، این حرکت در اوج عقلانیت صورت گرفت.
عقل ارزشی میگوید نمیتوان برای حفظ جان، یا دست یافتن به منافع سخیف سیاسی و انباشت ثروت و رسیدن به قدرت، ارزشها و اصول بنیادین باورهای قدسی خود را هزینه کرد و فروخت. امام فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» یعنی نهتنها من، بلکه هیچ انسان آزاد و دینباوری مثل من با فاسقی چون یزید، بیعت نمیکند.
عقل معنوی میگوید هدف زندگی، رسیدن به قرب و قدس و رضایت خداوند است، ولو آن که چنین هدفی به قیمت شهادت خود و دودمان انسان آزاده محقق شود. امام فرمود: «رضاالله رضانا أهل البیت»
نمونههایی از عقلانیت در عاشورا
الف) برنامهریزی دقیق مسیر حرکت
حرکت امام از مدینه تا کربلا همراه با نامهنگاری، پیامرسانی، سخنرانیهای روشنگرانه، تربیت یاران و تحلیل اوضاع بود؛ نه یک حرکت احساسی و شتابزده. تمام آنچه در جایگاههای مختلف، دیدار با بزرگان و سران و سرآمدان جامعه و قبایل و سخنرانیهای امام برای یاران و همراهان خود بیان شده است، نشانه آن است که این حرکت، کاملا حسابشده و مبتنی بر عقلانیتی است که جاودانگی آن را بیمه میکند.
ب) دعوت به تفکر
در روز عاشورا، امام بارها از سپاه دشمن خواست که به عقل خود رجوع کنند. فرمود: «فان لم تکن لکم دین و لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فی دنیاکم» یعنی اگر دین ندارید و از آخرت نمیترسید، در دنیای خود آزاده باشید!
آزادگی، میوه و ثمره عقل است. بردگان، به این دلیل ذلیل و زبوناند که حتی از عقل ابزاری خود برای ایستادن بر سر پای خویش استفاده نمیکنند.
ج) مدیریت عقلانی در میدان نبرد
در شب عاشورا، امام به یارانش گفت هرکس میخواهد برود، برود؛ اجباری در همراهی نیست. این اوج پایبندی امام به عقلانیت اخلاقی و مسوولیتپذیری عقلانی و اجتماعی او را نشان میدهد.
همچنین در شرایطی که عقل ابزاری میگوید در میدان نبرد با دشمن، باید نیروی بیشتری داشته باشیم تا امید و امکان غلبه بر خصم فراهم شود، امام حسین به یاران خود اجازه میدهد او را به حال خود رها کنند. این یعنی حد نهایی پایبندی امام به عقل ارزشی و معنوی که نمیخواهد انسانها را بر خلاف میل باطنی شان در جبههای نگه دارد که حق مطلق است و برای تحقق بزرگترین آرمان الهی، یعنی اصلاح جامعه و نظام سیاسی بر پایه امر به معروف و نهی از منکر و احیای اصول و ارزشهای وحیانی به وجود آمده است.
عقلانیت عاشورا در تاریخ و تمدن اسلامی
نهضت عاشورا در روزگار پس از وقوع خود، به «مدرسه عقلانیت» تبدیل شد. در طول قرون بعد، این قیام، الهامبخش جنبشهای اصلاحطلبانه، عدالتخواهانه و ضداستبدادی بوده است؛ مانند قیام زید، نهضت توابین، مبارزات استقلالطلبانه گاندی در هند، انقلاب اسلامی ایران و مقاومت معاصر جهان اسلام.
نتیجهگیری
عاشورا نهتنها برخلاف عقلانیت نیست، بلکه نمونهای از «عقلانیت متعالی» در تاریخ بشر است. عقل در عاشورا به بالاترین سطح خود میرسد؛ جایی که زندگی نه برای بقای صرف، بلکه برای حفظ حقیقت معنا مییابد. درسی که عاشورا به ما میدهد این است: عاقل کسی است که به جای مصلحتجویی مقطعی، به حقیقتجویی همیشگی پایبند باشد.
منابع
قرآن کریم
نهجالبلاغه، خطبههای امام علی(ع)
لهوف، سید بن طاووس
تحفالعقول، ابنشعبه حرانی
شهید مطهری، حماسه حسینی
سروش محلاتی، عاشورا و عقلانیت دینی
سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام
نویسنده راحل موسوی