عاشورا؛ حماسهای از خون و آگاهی
خبرگزاری دید: در افغانستان، محرم تنها مراسم نیست، یک مکتب است؛ مکتب تربیت، بیداری، مقاومت و غیرت. حسینیهها، تکایا، خیابانها، پر از کودکانی است که با نوحهخوانی و تعزیهخوانی، نام حسین را با شیر مادر میآموزند. عزاداریها، فرصتی برای بازخوانی نهضت عاشورا و پیوند آن با آرمان عدالت و مبارزه علیه ظلم است.

در تقویم تاریخ، روزهایی هست که نهتنها در برگِ روزگار، بلکه در حافظه انسانیت، با خط خون و شرف نگاشته شده است. عاشورا، دهمین روز از ماه محرم، از آن روزهایی است که خون بر شمشیر پیروز شد، حق با ایثار معنا یافت، و عشق در پرتو شهادت، جاودانه شد.
این روز، نه فقط عزاداری برای شهادت یک امام، بلکه بیداری وجدانهای خفته است؛ نه یک ماتم مذهبی، بلکه قیامی جهانی و نهضتی انسانساز که تا امروز در رگهای ملتها میتپد.
حسین؛ تندیس آزادی و نماد شرف
امام حسین (ع)، فرزند علی مرتضی و فاطمه زهرا (س)، نوه رسول خدا (ص)، اما فراتر از یک شخصیت دینی، نماد همه ارزشهای والا در تاریخ بشر است. در صحرای خشک و داغ کربلا، او ایستاد، نه برای قدرت، بلکه برای حقیقت. فرمود:
“إنّي لم أخرج أشِراً ولا بطِراً، وإنّما خرجت لطلبِ الإصلاح في أمّة جدّي.”
(من برای ستمگری یا فساد برنخاستهام، بلکه قیام کردم برای اصلاح در امت جدم.)
او ایستاد تا «نه» بزرگی بر ظلم بگوید؛ او و یارانش، در برابر لشکری تا دندان مسلح، تن به شمشیر دادند تا شرف، عدالت، ایمان، و آزادی از پای نیفتد.
حضرت ابوالفضل (ع):
تجسم وفاداری و مردانگی
عباس بن علی، آن قامت رشید بنیهاشم، علمدار سپاه حق و جانباز عاشورا، کسی بود که وفاداری را تا واپسین نفس معنا کرد. در تاریخ، کمتر برادری چنین ایستاده با لب تشنه، دل از آب میبرد، اما غیرت نمیگذارد مشک آب را بنوشد و خواهر و کودکانش در عطش بسوزند.
وقتی دو دستش را بریدند، گفت:
“والله إن قطعتموا یمینی، إنّي أحامی أبداً عن دینی.”
(به خدا قسم، اگر دست راستم را بریدید، من همواره از دینم دفاع میکنم.)
حضرت عباس، افسانه نبود، انسان بود؛ اما آنگونه انسان که افسانهها از او الهام میگیرند.
زینب (س):
بانوی قیام و خطبههای آتشین
اگر حسین (ع) با خون قیام کرد، زینب (س) با زبانش نهضت را زنده نگاه داشت. کاروانی که پس از عاشورا اسیر شد، اگرچه دستبسته و دلخون، اما با پیام روشنی در دلِ تاریکی کوفه و شام قدم گذاشت.
زینب، در کاخ یزید، در برابر ظلم، خطبهای خواند که زمین و زمان را لرزاند:
“فوالله لا تمحو ذکرنا…”
(به خدا قسم، نمیتوانی نام ما را از صفحه تاریخ محو کنی.)
او بانویی بود که اسارت را به سلاح تبدیل کرد، اشک را به آگاهی، و داغ را به درفش.
نقش جوانان و زنان در عاشورا
در کربلا، جوانانی بودند چون علیاکبر، قاسم، عون، و جون که جوانیشان را فدای رسالت کردند.
علیاکبر، تصویر کامل پیامبر در جوانی، وقتی از خیمه بیرون میرفت، حسین آه کشید و گفت:
“اللهم اشهد على هؤلاء الفتية…”
(خدایا، گواه باش بر این جوانان که به سوی مرگ میشتابند، چونان عطشزده به آب.)
زنان، نهتنها تماشاگر نبودند، بلکه سنگربان پیام نهضت بودند. مادرانی که خود فرزندانشان را به میدان فرستادند؛ زینب، سکینه، رباب، و دیگران، در خیمههایی سوخته، ایمان را افروختند.
محرم در افغانستان؛
مکتب غیرت و مقاومت
افغانستان، سرزمینی که عاشورا را تنها با اشک نمیفهمد، بلکه با خون تجربه کرده است. از کابل تا هرات، از بامیان تا مزار، صدای نوحه و ندبه در ماه محرم، دل کوهها را نیز میلرزاند.
در افغانستان، محرم تنها مراسم نیست، یک مکتب است؛ مکتب تربیت، بیداری، مقاومت و غیرت. حسینیهها، تکایا، خیابانها، پر از کودکانی است که با نوحهخوانی و تعزیهخوانی، نام حسین را با شیر مادر میآموزند. عزاداریها، فرصتی برای بازخوانی نهضت عاشورا و پیوند آن با آرمان عدالت و مبارزه علیه ظلم است.
نهضت عاشورا؛ قیامی فرازمانی و جهانی
عاشورا به تاریخ خاص یا جغرافیای ویژه محدود نیست. این حماسه، نه تنها شیعیان، بلکه آزادگان جهان را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از اندیشمندان غربی نیز، عاشورا را نماد آزادی و ایثار میدانند.
توماس کارلایل، تاریخنگار اسکاتلندی، مینویسد:
«در دنیا هیچ نبردی چون کربلا نیست؛ حسین و یارانش با دل و جان برای حقیقت ایستادند. این ایثار، تا ابد در قلب بشریت خواهد تپید.»
چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی، میگوید:
«اگر حسین برای جاهطلبی کشته شد، پس چرا خانوادهاش نیز با او شهید شدند؟ نه، او برای نجات دین، انسانیت، و حقیقت جنگید.»
مهاتما گاندی، رهبر استقلال هند، میگوید:
«از حسین آموختم که چگونه با اندک نیرو در برابر ظلم عظیم ایستادگی کنم. اگر هند بخواهد آزاد شود، باید از راه حسین برود.»
ضرورت تجلیل باشکوه عاشورا
عاشورا، فقط یک سوگواری نیست؛ یک تجلیل است، تجلیل از اراده، از ایمان، از آگاهی. هر ساله در ماه محرم، باید نه تنها با دل، بلکه با عقل و قلم، عاشورا را زنده کنیم.
در مدرسهها باید از فلسفه عاشورا گفت؛ در دانشگاهها باید پیام آن را تحلیل کرد؛ در رسانهها باید چهره جهانی حسین (ع) را به تصویر کشید؛ و در خانهها، فرزندان را با ارزشهایی چون آزادگی، فداکاری، صداقت و عدالت آشنا ساخت.
سخن پایانی
عاشورا، سرود ایستادگی در برابر ظلم است. اگر یزید نماد دنیاپرستی، تحجر و قدرتطلبی بود، حسین نماد وجدان بیدار بشریت است.
کربلا صحنهای بود که در آن، گروهی جان دادند تا جانها نجات یابد. این نهضت، هرگز در زمان محصور نشد، چراکه پیامش جاودانه بود:
“هیهات منا الذله!”
(ذلت از ما دور باد.)
در روزگاری که دوباره فریادهای یزیدیان زمان، از رسانهها و حکومتها بلند است، باید از کربلا بیاموزیم که راه حق هرگز تنها نیست و هر اشکی برای حسین، آتشیست بر خرمن ظلم.
#هر_خانه_یک_پرچم
#هر_تکیه_یک_هیئت
نویسنده: صبور بیات – خبرگزاری دید