خبرگزاری دید: رسانههای مسوول و مستقل با تولید گزارشهای میدانی، مستندات تصویری و روایتهای شخصی از مهاجرین، میتوانند چهره واقعی و انسانی این قشر را به جامعه معرفی کنند. این رسانهها با تمرکز بر روایت رنجها، توانمندیها و انگیزههای بازگشتکنندگان، باید زمینه همدلی عمومی را در کشور فراهم کنند.

با افزایش بازگشت مهاجرین افغانستانی از کشورهای همسایه بهویژه ایران و پاکستان، افغانستان با موجی از چالشهای انسانی و اجتماعی روبرو شده است. در این میان، رسانههای جمعی کشور نقشی حیاتی در شکلدهی به افکار عمومی، ارتقای حس همدلیملی و ترویج فرهنگ پذیرش و یاریگری دارند.
رسانهها بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتباطی و فرهنگی، میتوانند نگرش جامعه را نسبت به بازگشتکنندگان تغییر دهند، زمینه گفتگو را فراهم سازند و مطالبات آنان را به گوش نهادهای مسوول و جامعه جهانی برسانند.
بازنمایی انسانی مهاجرین؛ مقابله با نگاه تبعیضآمیز
یکی از مهمترین کارکردهای رسانهها در این حوزه، بازنمایی انسانی از مهاجرین بازگشته است. متأسفانه در برخی لایههای اجتماعی، بازگشتکنندگان به چشم «بار اضافی» یا «مصرفکننده منابع محدود» دیده میشوند. رسانههای مسوول و مستقل با تولید گزارشهای میدانی، مستندات تصویری و روایتهای شخصی از مهاجرین، میتوانند چهره واقعی و انسانی این قشر را به جامعه معرفی کنند. این رسانهها با تمرکز بر روایت رنجها، توانمندیها و انگیزههای بازگشتکنندگان، باید زمینه همدلی عمومی را در کشور فراهم کنند.
ایجاد مطالبهگری عمومی از حکومت و نهادهای امدادی
رسانههای همگانی افغانستان میتوانند با انتشار گزارشهایی از وضعیت نامطلوب مهاجرین در مرزها، نبود امکانات نخستین، فقر فزاینده و ناهماهنگی میان نهادهای دولتی، زمینه را برای افزایش مطالبهگری عمومی فراهم کنند. رسانهها با مطرحکردن سؤالات جدی از مقامهای حکومت سرپرست، نهادهای امدادرسان و سازمانهای بینالمللی، باید آنان را به پاسخگویی وادار کنند؛ زیرا این مطالبهگری نقش مهمی در بهبود نسبی خدماترسانی به مهاجرین ایفا میکند.
ترویج ارزشهای اسلامی و فرهنگی در حمایت از مهاجرین
رسانههای دینی و سنتی، از جمله رادیوها و تلویزیونهای محلی و مساجد، با تکیه بر آموزههای دینی از جمله آیات قرآن و احادیث نبوی در خصوص یاری به مهاجر و مسافر، باید به تشویق مردم برای کمک به بازگشتکنندگان بپردازند. این رسانهها با یادآوری سابقه مهاجرت پیامبر اسلام (ص) و مهاجرین صدر اسلام، باید تلاش کنند که پذیرش مهاجر را نه فقط وظیفهای اجتماعی، بلکه تکلیفی دینی جلوه دهند.
استفاده از شبکههای اجتماعی برای بسیج اجتماعی
در سالهای اخیر، گسترش دسترسی مردم به رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام، فرصت تازهای برای تقویت همبستگی ملی در برابر بحرانهای انسانی فراهم کرده است. خبرنگاران، فعالان مدنی و نهادهای رسانهای مستقل، با استفاده از این بسترها میتوانند کارزارهایی برای جمعآوری کمکهای مردمی، گزارشدهی از وضعیت مهاجرین و معرفی افراد نیازمند راهاندازی کنند. در این زمینه، هشتگهایی چون #مهاجرینرافراموشنکنید یا #استقبالبرادری، بسیار میتواند مفید و انگیزهبخش باشد.
نقد سیاستهای ناکارآمد مهاجرتی
برخی رسانههای آزاد و تحلیلمحور افغانستان نیز با نگاهی نقادانه به سیاستهای مهاجرتی حکومت سرپرست طالبان و همچنین کمکاری نهادهای بینالمللی، باید تلاش کنند ناکارآمدیها را برجسته کنند. این رسانهها با بررسی بودجههای اختصاصیافته، نحوه توزیع کمکها، غیبت برنامهریزی درازمدت و نبود فرصتهای کاری، بُعد ساختاری بحران را نشان بدهند و از حکومت بخواهند بهجای برخورد مقطعی، راهبردی ملی برای بازگشت مهاجرین تدوین کند.
رسانه بهعنوان پل ارتباطی میان مهاجرین و جامعه میزبان
در اکثر مناطق افغانستان، مهاجرین بازگشته با زبان، لهجه، رفتار و حتی سبک زندگی متفاوتتری نسبت به جامعه میزبان روبرو هستند. این تفاوتها گاه باعث بیاعتمادی یا تنش میشود. رسانهها در اینجا نقش مهمی در پرکردن شکاف فرهنگی و شناختی دارند. رسانهها میتوانند با تولید برنامههایی درباره زندگی مهاجرین، چالشها و دستاوردهای آنان، به تقویت شناخت متقابل و کاهش تعارضها کمک کنند.
نتیجهگیری
نقش رسانههای افغانستان در بحران بازگشت مهاجرین را میتوان در سه سطح اصلی خلاصه کرد: اول، بازنمایی انسانی مهاجرین و کاهش نگاه تبعیضآمیز.
دوم، ایجاد همبستگی اجتماعی و بسیج منابع مردمی
و سوم، فشار برای پاسخگویی حکومت و نهادهای امدادی. البته رسانهها خود نیز با چالشهایی چون نبود منابع مالی، سانسور، فشار سیاسی و محدودیت دسترسی به اطلاعات روبرو هستند. با این حال، عملکرد مسوولانه و خلاقانه آنها در بحران مهاجرت، نشان میدهد که رسانه میتواند یکی از ابزارهای مؤثر برای مدیریت بحرانهای اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی در افغانستان باشد.
نویسنده: راحل موسوی – خبرگزاری دید