خبرگزاری دید: واقعیت این است که پیوندهای ایدئولوژیک و عملیاتی طالبان افغانستان با گروه طالبان پاکستانی (TTP) – گروهی که سالها علیه دولت و ارتش پاکستان جنگیده – به یکی از اصلیترین موانع بر سر راه نزدیکی دو کشور تبدیل شده است.

محمد اسحاق دار، وزیر خارجه و معاون نخستوزیر پاکستان، در یک نشست منطقهای در کوالالامپور اعلام کرد که از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، روابط رسمی میان افغانستان و پاکستان عملاً قطع شده و هیچگونه تعامل دیپلماتیک بین دولتها وجود نداشته است. وی با تأکید بر اهمیت افغانستان برای امنیت ملی پاکستان، خاطرنشان کرد که علیرغم تلاشهای اسلامآباد، تاکنون هیچ پیشرفتی در برقراری مجدد روابط رسمی حاصل نشده است.
اسحاق دار گفت که شخصاً برای یک روز کامل در کابل حضور داشته و با مقامات حکومت سرپرست طالبان دیدار کرده است؛ سفری که بخشی از ابتکارات دیپلماتیک پاکستان برای کاهش تنشها و احیای تعاملات دوجانبه به شمار میرفت.
پاکستان که در دوره نخست حاکمیت طالبان در دهه ۱۹۹۰ یکی از سه کشوری بود حکومت این گروه را به رسمیت شناخته شده بود، اینبار موضعی متفاوت اتخاذ کرده است. پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، نهتنها هیچگونه شناسایی رسمی صورت نگرفت، بلکه مناسبات میان دو طرف بهسرعت به سردی گرایید. درگیریهای مکرر و خونین میان نیروهای مرزی افغانستان و پاکستان، نماد روشن این تیرگی روابط است.
با بازگشت دوباره طالبان به قدرت، بسیاری در اسلامآباد امیدوار بودند که افغانستان به حوزه نفوذ استراتژیک پاکستان بازگردد، اما این امیدها بهزودی با واقعیتهای پیچیدهتری مواجه شد. پاکستان که در طول دو دهه گذشته پشتیبان کلیدی طالبان بود، انتظار داشت دولتی وابسته و مطیع در کابل شکل بگیرد؛ رژیمی که دستور کار نظامیان راولپندی را دنبال کند، اما این اتفاق رخ نداد.
واقعیت این است که پیوندهای ایدئولوژیک و عملیاتی طالبان افغانستان با گروه طالبان پاکستانی (TTP) – گروهی که سالها علیه دولت و ارتش پاکستان جنگیده – به یکی از اصلیترین موانع بر سر راه نزدیکی دو کشور تبدیل شده است. طالبان افغانستان به دلیل رابطه دیرینه و ریشهدار با TTP، حاضر به گسستن این پیوند نشدند؛ تعهدی که به قیمت فروپاشی اعتماد اسلامآباد تمام شد.
نقش طالبان پاکستانی در حمایت از طالبان افغان طی سالهای مقاومت، چنان پررنگ بود که طالبان افغان اکنون خود را موظف به حمایت متقابل از این گروه میدانند. حمایت مستمر طالبان افغانستان از تیتیپی، بهویژه در مناطق قبایلی پاکستان، باعث شده تا ارتش این کشور با یک تهدید جدی امنیتی مواجه شود. به این ترتیب، آنچه زمانی یک رابطه استراتژیک و «برادرانه» بهنظر میرسید، حالا به میدان تقابل و بیاعتمادی بدل شده است.
از سوی دیگر، طالبان با درک فشارهای فزاینده اسلامآباد، سیاست متنوعسازی روابط خارجی را در پیش گرفتهاند. برخلاف گذشته که تعاملات بینالمللی آنها عمدتاً محدود به پاکستان و چند کشور دیگر بود، این بار بهدنبال گسترش روابط با بازیگران جدیدی مانند روسیه، چین، ایران، قطر و حتی برخی کشورهای اروپایی برآمدهاند. این روند باعث شده وابستگی پیشین طالبان به پاکستان بهشدت کاهش یابد.
نکته قابلتأمل این که روسیه، با وجود پیشینه خونین جنگ با مجاهدین افغانستانی، اکنون در حال نزدیکی با طالبان است؛ در حالیکه پاکستان، که در پیدایش و حمایت همهجانبه از این گروه نقش اساسی داشت، هنوز حاضر به بهرسمیتشناختن رژیم جدید کابل نشده است. دلیل اصلی این چرخش، بهجز حمایت طالبان از تیتیپی، شکست پاکستان در حفظ نفوذ پیشین خود در ساختار قدرت کابل و ناتوانی در مدیریت سیاستهای فرامرزی خود در برابر حکومت سرپرست طالبان است.
در نهایت، موضع اخیر وزیر خارجه پاکستان سندی است بر واقعیتی که مدتی است شکل گرفته: دوران همپیمانی بیچونوچرای طالبان با پاکستان به سر آمده و روابط دو طرف اکنون بیش از هر زمان دیگر، متأثر از منافع واگرا و تهدیدهای مشترک اما نادیدهانگاشتهشده است.
اکنون طالبان افغانستان برای پاکستان به لقمه گلوگیری تبدیل شده که نه میتواند آن را قورت دهد و نه میتواند دور بریزد. حکومت سرپرست طالبان، با برقراری روابط گسترده سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با بسیاری از کشورهای منطقه، عملا پاکستان را دور زده و اسلامآباد را وادار به باز تعریف سیاست خارجی خود در قبال افغانستان کرده است.
این که اسحاق دار از قطع روابط دیپلماتیک کابل ـ اسلامآباد سخن میگوید، اعترافی تلخ از سر استیصال در مواجهه با گروهی است که قرار بود پیادهنظام پاکستان در افغانستان باشد، اما به درد سر امنیتی برای آن تبدیل شد.
این تغییر کاربری طالبان در قبال پاکستان، به اندازهای معنادار و اعتمادبرانداز است که از نظر تحلیلگران، باید موجبات نگرانی عمیق روسیه قبل از اقدام به شناسایی رسمی حکومت این گروه را فراهم میکرد، در حالی که شتابزدگی مسکو در به رسمیتشناسی حکومت طالبان، اشتباهی استراتژیک شمرده میشود و ممکن است پیامدهایی زیانبار برای سران کرملین داشته باشد.
حکومت سرپرست طالبان، شریکی قابل اعتماد نیست.
نویسنده: سید رضا موسوی – خبرگزاری دید