خبرگزاری دید: چهار سال پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، ملا هبتالله رهبر این گروه، در سالروز فرار اشرف غنی و فروپاشی نظام جمهوری، تصمیمی جنجالی اتخاذ کرد و عنوان «سرپرست» را از وزرای کابینه حکومت به رهبری خود، برداشت. این اقدام در ظاهر، نوعی رسمیتبخشی به ساختار حکومتی طالبان است، اما در واقع نشانهای آشکار از تعمیق بحران مشروعیت و تشدید انزوای سیاسی افغانستان در نظام بینالملل به شمار میرود.

از همان روزهای نخست بازگشت طالبان به قدرت در ۲۴ اسد ۱۴۰۰، رهبران این گروه وعده دادند که حکومتشان موقت و «سرپرستی» خواهد بود؛ آنهم برای دورهای کوتاه تا شرایط اضطرار پایان یابد و زمینه تشکیل یک دولت فراگیر مشارکتی، همهشمول و متکی به آرای مردم و جریانهای مختلف سیاسی کشور فراهم شود، اما چهار سال بعد، نهتنها این وعده عملی نشد، بلکه با حذف عنوان سرپرست، در عمل نشان داده شد که هیچ باوری به حکومت گذار، گفتگوهای ملی یا مشارکت سایر اقوام در ساختار سیاسی و مدیریت کلان کشور و تصمیمگیریهای مهم و حیاتی ملی وجود ندارد.
با توجه به وضعیت حقوقی و انزوای ملی و بینالمللی حکومت سرپرست طالبان، در خصوص تصمیم جدید رهبر این گروه برای حذف عنوان سرپرست از کابینه آن، موارد زیر، قابل تأمل است.
۱٫ فقدان پشتوانه قانونی و تعهدات شکستهشده تصمیم ملا هبتالله، رهبر حکومت سرپرست طالبان مبنی بر برداشتن عنوان «سرپرست» از وزرای کابینه فاقد هرگونه مبنای حقوقی و قانونی است؛ زیرا افغانستان که پیش از سقوط جمهوریت، دارای قانون اساسی و ساختارهای انتخابی بود، حکومت سرپرست طالبان با کنار گذاشتن همه چارچوبهای حقوقی و قانونی گذشته، اکنون بدون مراجعه به مردم، یا برگزاری هیچگونه انتخابات ولو نمادین، تلاش دارد کابینهای تکقومی، بسته و انحصاری را به عنوان کابینه «رسمی» معرفی کند که به صورت طبیعی، غیر موجه و ناسازگار با اصول حکومتداری مشروع و مدرن است. افزون بر این، چنین تصمیمی بهوضوح نقض وعدههای خود طالبان نیز هست. این گروه در سال ۱۴۰۰ اعلام کرده بود که دولت شان، سرپرست و موقتی بوده و با گذر از بحران، جای خود را به دولتی فراگیر خواهد داد، اما اکنون بدون آن که دولتی با شاخصهای مورد قبول فراگیری و همهشمولی تشکیل شود، به دستور رهبر حکومت سرپرست، عنوان سرپرستی از آن برداشته شده و تلاش میشود این ساختار سیاسی، به ساختاری دائمی تبدیل شود.
۲٫ نگاهی قبیلهای و انحصاری به قدرت واقعیت سیاسی امروز افغانستان نشان میدهد که حکومت طالبان به جای حرکت به سوی حکومت مشارکتی، مسیر تمرکز قدرت در یک حلقه محدود قومی و مذهبی را انتخاب کرده است. تصمیم اخیر رهبری حکومت سرپرست، نه یک اقدام نمادین، بلکه نشانهای روشن از بیاعتنایی این گروه به خواست اکثریت مردم افغانستان است. در حالی که جامعه افغانستان ترکیبی متکثر از اقوام و مذاهب مختلف است، اما حکومت سرپرست طالبان همچنان نگاه تکقومی را بر ساختار دولت تحمیل میکند و هیچ ارادهای برای توزیع عادلانه و مبتنی بر مؤلفههای تکثرگرایی اجتماعی ـ سیاسی قدرت ندارد.
۳٫ پیامدهای بینالمللی؛ پیچیدهتر شدن مسیر به رسمیت شناخته شدن جامعه جهانی طی چهار سال گذشته بارها تأکید کرده که شرط اساسی برای شناسایی حکومت سرپرست طالبان، تشکیل یک دولت همهشمول و رعایت حقوق سیاسی و اجتماعی مردم افغانستان است. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و حتی برخی کشورهای منطقهای بارها اعلام موضع کردهاند که حکومت طالبان بدون چنین اصلاحاتی، نمیتواند انتظار مشروعیت بینالمللی داشته باشد. اکنون تصمیم حذف عنوان سرپرست، درست برخلاف این انتظار است و مسیر شناسایی بینالمللی حکومت طالبان را بیش از پیش مسدود میسازد. به بیان دیگر، طالبان نهتنها به وعدههای گذشته خود پایبند نماند، بلکه با لغو عنوان سرپرستی از کابینه خود، عملاً جامعه جهانی را در موضع سختتری نسبت به خود قرار داد.
۴٫ افزایش ناامیدی مردم افغانستان این تصمیم در داخل افغانستان، ضربهای جدی به امیدهای شکننده مردم برای تشکیل دولتی مشارکتی وارد کرده است. طی چهار سال گذشته، نخبگان سیاسی، فعالان مدنی و بسیاری از اقوام غیر پشتون، به رغم تحمل فشارها و تابآوری انحصارگریها همچنان امیدوار بودند که شاید در آینده فضای گفتگو و مشارکت ملی در امر مدیریت کلان کشور فراهم شود، اما اکنون با حذف عنوان سرپرست از کابینه حکومت طالبان، این امید نیز رنگ باخته است. در نتیجه، فاصله میان حکومت سرپرست طالبان و مردم افغانستان، بیش از پیش افزایش یافته و شکاف سیاسی و اجتماعی عمیقتر میشود.
۵٫ انسداد سیاسی و خطر آینده مبهم تصمیم تازه رهبر حکومت سرپرست طالبان، تنها یک تغییر در الفاظ و عناوین حکومتی نیست، بلکه بیانگر یک راهبرد کلان و درازمدت است: انحصار کامل قدرت و حذف هرگونه زمینه برای مشارکت دیگران. این سیاست انسداد سیاسی، در بلندمدت افغانستان را با بحرانهای تازهای مواجه خواهد ساخت؛ از تشدید اعتراضات داخلی گرفته تا گسترش بیاعتمادی منطقهای و جهانی. اگرچه حکومت سرپرست طالبان تصور میکند با این اقدام به ساختار سیاسی خود رسمیت میبخشد، اما در واقع راه مشروعیتیابی در سطح داخلی و بینالمللی را بیش از گذشته بر خود بسته
جمعبندی
تصمیم تازه رهبر طالبان برای برداشتن عنوان «سرپرست» از کابینه حکومت این گروه، نمادی روشن از شکاف میان وعدهها و عملکرد واقعی این گروه است. حکومت طالبان با این اقدام نشان داد که نه به تعهدات ملی پایبند است و نه به الزامات بینالمللی توجه دار. این تصمیم، هم امید مردم افغانستان به تشکیل حکومتی فراگیر و مشارکتی را از بین برد و هم راه به رسمیت شناخته شدن این گروه در سطح جهانی را پیچیدهتر ساخت. در نهایت چنین اقداماتی بیش از آن که برای حکومت طالبان مشروعیتآور باشد، پرده از ماهیت واقعی یک حکومت تکقومی و انحصارطلب برمیدارد؛ حکومتی که آینده سیاسی افغانستان را در هالهای از ابهام و ناامیدی عمیق فرو برده است.
نویسنده: سید رضا موسوی – خبرگزاری دید