Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوتحلیلحکومتسیاست

حکومت پیامبر؛ حکومت اخلاقی حکیمانه

چهارده قرن و نیم از رحلت جانسوز پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) می‌گذرد؛ شخصیتی که نه تنها پیام‌آور وحی الهی بود، بلکه به عنوان بنیانگذار نخستین حکومت اسلامی، طرحی نو از سیاست، جامعه و اخلاق در انداخت. با این همه، تجربه سیاسی اسلام، پس از آن واقعه عظیم، به‌جای استمرار و بالندگی، در گرداب انحراف‌ها و انحطا‌ها و فروبستگی‌ها گرفتار آمد؛ تا جایی که می‌توان گفت همزمان با رحلت آن حضرت، روح و حقیقت نظام سیاسی اسلام نیز در حافظه تاریخ دفن شد.

از آن روز تاکنون، دولت‌ها و حکومت‌های بسیاری در قلمرو جهان اسلام، با ادعای پیروی از شریعت و سنت سیاسی پیامبر (ص) بر سر کار آمده‌اند و هرکدام هم برای کسب مشروعیت و مقبولیت، از اعتبار اسلام و پیامبر هزینه کرده است، اما واقعیت تلخ تاریخی در بستر سیاست‌ورزی اسلامی، گواهی می‌دهد که فاصله میان ادعا و عمل و نام و حقیقت اسلام، عمیق‌تر و عظیم‌تر از آن است که بتوان اندازه‌گیری کرد.

در دوران معاصر اما که عصر ظهور سکولاریسم و رادیکالیسم اسلامی است، این شکاف آشکارتر و آفتابی‌تر شده است: از یک سو نظام‌های سکولاریستی که در کشورهای اسلامی سر برآورده‌اند، با کنار گذاشتن دین از عرصه سیاست، هویت اسلامی جوامع مسلمان را با آرایه‌ها و آلودگی‌های سیاسی غرب درآمیخته‌اند و از سوی دیگر جریان‌های افراطی و تروریستی که با قرائتی خشن و متصلب از شریعت و قرآن، خود را نمایندگان راستین پیامبر معرفی می‌کنند، دین رحمت را به آیین وحشت و خشونت تبدیل کرده‌اند. هردو رویکرد، هرچند در ظاهر متعارض‌اند، اما در حقیقت و در دوری از جوهره آسمانی سیره حکومتی رسول خدا (ص) مشترک‌اند.

بنابراین، سالروز رحلت حضرت رسول خاتم (ص) نه تنها یک مناسبت تاریخی برای اندوه و سوگواری، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی عمیق و بازخوانی دوباره ویژگی‌های حکومتی ایشان؛ ویژگی‌هایی که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرند، می‌توانند راه جهان اسلام در میانه این‌همه تاریکی و بحران و بن‌بست سیاسی، اجتماعی و اخلاقی را روشن کنند.

عدالت، رکن نخست حکومت نبوی
عدالت در حکومت پیامبر (ص) نه یک شعار سیاسی و نه ابزاری برای کسب مشروعیت، بلکه جوهره برین و بنیادین همه مناسبات بود. آن حضرت عدالت را در تمامی عرصه‌ها ـ از داوری میان اصحاب و مسلمانان گرفته تا تقسیم بیت‌المال و تنظیم روابط قبیله‌ای ـ به‌گونه‌ای اجرا کرد که حتی دشمنان به عدالت‌ورزی‌اش اعتراف می‌کردند. در نگاه ایشان، حاکم نه صاحب امتیاز، بلکه امانت‌دار مردم بود و حکومت نه برای سلطه‌گری و تحمیل باورها و قرائت‌های افراطی و انحصاری خود از همه‌چیز بر دیگران، بلکه امکانی برای خدمت و خلق‌نوازی بود.

امروز که بسیاری از نظام‌های مدعی اسلامی بودن، در عمل به تبعیض، فساد و ویژه‌خواری آلوده‌اند، بازخوانی وبه‌کارگیری این اصل بنیادین، ضرورتی دوچندان یافته است.

شورا و مشارکت، بن‌مایه حکمرانی پیامبر
از دیگر ویژگی‌های نظام سیاسی پیامبر (ص)، مشورت و مشارکت بود. آن حضرت هیچ‌گاه تصمیم‌های کلان سیاسی و نظامی را بدون گفتگو با اصحاب و یاران اتخاذ نمی‌کرد و در امور حیاتی و مهمات سیاسی ـ امنیتی جامعه، دیدگاه‌ها و نظرات آنان را مشارکت می‌داد. نمونه‌های تاریخی مانند مشورت در جنگ احد یا حفر خندق در مدینه، نشان‌دهنده جایگاه والای شورا در مدیریت سیاسی اسلام است.

این سیره، نشان می‌دهد که حکومت اسلامی از همان آغاز میانه‌ای با استبداد و تک‌صدایی نداشته و به گفتگوی آزاد و خرد جمعی اعتبار می‌بخشید.

حکمرانی اخلاق‌محور
پیامبر اسلام (ص) نشان داد که سیاست بدون اخلاق، ویرانگر و تباه‌کننده دین و دنیای مردم است. او با شجاعت و تدبیر، حکومت را اداره می‌کرد، اما هیچ‌گاه اخلاق، مهربانی و رحمت را فدای مصلحت‌گرایی‌های مبتنی بر حفظ منافع نکرد. سیاست او، اخلاقی‌ترین نوع سیاست بود که نظیر آن را در تاریخ بشر نمی‌توان یافت.

اخلاق سیاسی ـ حکومتی پیامبر، همان چیزی است که امروز نه در نظام‌های سکولاریستی و نه در قرائت‌های تروریستی و رادیکال از اسلام، جایگاهی ندارد. کسانی که به نام اسلام، یا خشونت و ترور را ترویج می‌کنند و یا سیاست اسلامی را با نگاه سخیف سازوکارهای غربی از سیاست همسو و همگن می‌سازند، در حقیقت با تهی کردن سیاست و حکومت اسلامی از اخلاق، آن را به ضد پیامبر تبدیل می‎‌کنند.

حکومت به مثابه خدمت، نه ابزاری برای سلطه
در اندیشه پیامبر اکرم (ص) حکومت بر مردم نه حق شخصی، بلکه مسوولیتی الهی است. او خود را «خادم امت» می‌دانست (رئیس القوم خادمهم) و بارها بر این معنا تأکید می‌کرد که زمامداری، جز برای اقامه عدالت و خدمت به بندگان خدا، هیچ معنایی ندارد.

در جهانی که سیاستمداران قدرت را به مثابه غنیمت می‌نگرند و حکومت را عرصه ثروت‌اندوزی و استبداد و تحمیل باورها و تأمین منافع قومی و قبیله‌ای خود قرار داده‌اند، این نگاه پیامبر، آموزه‌ای جاودانه برای اصلاح ساختارهای فاسد و بحران‌زده است و تنها بیداری شهروندان مسلمان می‌تواند مانع شکل‌گیری و ریشه دواندن آن در اعماق سیاست و حکومت سرزمین‌های اسلامی شود.

ضرورت بازاندیشی شیوه حکمرانی پیامبر
بازخوانی سیره سیاسی ـ حکومتی پیامبر اسلام (ص) نه یک بحث تاریخی صرف، بلکه یک نیاز فوری و فوتی و حیاتی برای دگرگونی سرنوشت سیاسی امروز جهان اسلام است. در شرایطی که امت اسلامی با دو افراط‌گرایی متضاد ـ سکولاریسم تمامیت‌خواه از یک سو و تروریسم تکفیری از سوی دیگر ـ دست به گریبان است، تنها راه برون‌رفت، بازگشت به الگوی اصیل حکمرانی حکیمانه و اخلاقی نبوی است؛ الگویی که در آن عدالت، شورا، اخلاق و خدمت، ستون‌های اصلی سیاست‌ و سازوکار حکمرانی‌اند.

تجربه تاریخی ۱۴۰۰ ساله سیاسی دنیای اسلام نشان داده است که بدون بازگشت به سنت سیاسی ـ حکومتی پیامبر، جهان اسلام همچنان اسیر چرخه بی‌پایان بحران و دور باطل اعتماد به مدعیان دروغین نمایندگی سیاسی از پیامبر و تداوم تباهی‌آور نزاع و انحطاط خواهد ماند.

جمع‌بندی
رحلت پیامبر اعظم (ص) آغازی بود بر پایان دوره‌ای که در آن، اخلاق، عدالت و حقیقت حکم می‌راندند. اکنون پس از ۱۴ قرن، وظیفه اندیشمندان و نخبگان جهان اسلام این است که با واکاوی دقیق و علمی در سیره سیاسی و حکومتی آن حضرت، مرز میان حقیقت و تحریف را روشن سازند و با بیدارگری فراگیر، جامعه اسلامی را علیه نظام‌های کاذب و کذایی اسلامی، بشورانند.

پیامبر اسلام (ص) نشان داد که سیاست اسلامی، فراخنای رحمت و رأفت است، نه تنگنای تاریک خشونت؛ میدان عدالت‌ورزی اخلاقی است، نه عرصه اعمال سیاست‌های تبعیض‌آمیز تباری و بستری پربرکت برای خدمت به مردم است، نه ابزار سلطه و فشار بر آنان. بازگشت به این حقیقت، تنها راه احیای اصالت حکومت اسلامی و رهایی از انحراف‌ها و بحران‌های کنونی است.

نویسنده: راحل موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا