کشتار خبرنگاران در غزه؛ جنایت جنگی اسرائیل و آزمون جدی برای نظام بینالملل
خبرگزاری دید: کشتار خبرنگاران در غزه صرفاً یک حادثه مقطعی نیست، بلکه بخشی از روندی گستردهتر است که هدف آن خاموش کردن صدای مقاومت، جلوگیری از بازنمایی رنج مردم فلسطین و تحریف حقیقت جنگ است.

حملات اخیر رژیم صهیونیستی به بیمارستان ناصر در غزه که منجر به شهادت دستکم پنج خبرنگار بینالمللی شد، بار دیگر یکی از حساسترین و پرسشبرانگیزترین ابعاد جنگ در فلسطین را برجسته کرد: مساله هدف قرار گرفتن عامدانه روزنامهنگاران و رسانهها.
با قتل عام همزمان ۵ خبرنگار در خانیونس، تعداد خبرنگاران کشتهشده در جنگ غزه توسط رژیم صهیونیستی به بیش از ۲۸۰ نفر رسید. این آمار تکاندهنده از هدف قرار دادن خبرنگاران در میدان جنگ، نشانه آن است که رژیم سفاک اسرائیل به هیچ یک از اصول و موازین پذیرفتهشده بینالمللی پایبند نیست و با زورگویی و لگامگسیختگی از مرزهای اخلاق و انسانیت عبور کرده است.
این پدیده نهتنها از منظر اخلاقی و انسانی، جنایتی آشکار و نابخشودنی است، بلکه در سطح حقوق و روابط بینالملل نیز پیامدهایی عمیق دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت.
نخست باید به جایگاه خبرنگاران در منازعات مسلحانه اشاره کرد. بر اساس کنوانسیون جنوا و پروتکلهای الحاقی آن، خبرنگاران و فعالان رسانهای که در مناطق جنگی فعالیت میکنند، از مصونیت کامل برخوردارند و باید همانند غیرنظامیان حمایت شوند. در غیر این صورت، هدف قرار دادن آنان، بهویژه هنگامی که در حال انجام وظیفه حرفهای برای اطلاعرسانی هستند، مصداق بارز جنایت جنگی است. از این منظر، اقدام اسرائیل در حمله مستقیم به نقطهای که خبرنگاران از آن گزارش میدهند/میدادند، تلاشی آگاهانه برای خاموش کردن صدای حقیقت و پنهان کردن ابعاد فاجعه انسانی در غزه است.
به واقع مهمترین هدفی که رژیم خبرنگارکش اسرائیل از کشتار خبرنگاران دنبال میکند، تلاش مذبوحانه و بیشرمانه برای پوشاندن و پنهان کردن جنایات جنگی خود در نوار غزه است، اما گویا این رژیم از یاد برده است که نهتنها این تلاش و تقلا، بیهوده و از سر بیچارگی و استیصال است، بلکه حتی همدستی غولهای رسانهای غربی ـ یهودی نیز در دو سال گذشته با این رژیم برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی آن، نتوانست مانع انعکاس گسترده جنایات این رژیم در نوار غزه شود؛ حقیقتی که نتیجه آن واکنش منفی سراسری افکار عمومی جهانیان به حجم وسیع جنایات این رژیم شد و روزی نیست که صدها هزار انسان آزاده با وجدانهای بیدار عدالتطلب شان در همین در ممالک مثلا پیشرفته غربی، علیه این رژیم خونآشام، به خیابانها سرازیر نشوند و دولتهای خود را به خاطر حمایت از تلآویو، مورد مؤاخذه مدنی قرار ندهند.
در سطح رسانهای نیز کشتار خبرنگاران پیام آشکاری دارد: رژیم صهیونیستی مایل است روایت رسمی جنگ تنها از طریق ابزارهای تبلیغاتی خودش بازتاب یابد و بر پایه همین هدف، هر صدای مستقل یا مخالفی را در نطفه خاموش میکند.
در این میان رسانههای بینالمللی مانند رویترز، آسوشیتدپرس و الجزیره از معدود منابع معتبر برای مستندسازی جنایات در غزه هستند و تضعیف آنان عملاً به کاهش جریان آزاد اطلاعات منجر میشود. این امر نشاندهنده جنگ روایتها است که به موازات جنگ نظامی جریان دارد و در آن اسرائیل میکوشد با حذف خبرنگاران، میدان اطلاعرسانی را کنترل کند؛ اقدامی که تاکنون نتیجه مورد نظر برای سران صهیونیست را در پی نداشته و مانع آگاهی همگانی افکار جهانی نشده است.
از منظر سیاسی و ژئوپلیتیک، پیامدهای این اقدام فراتر از مرزهای فلسطین است. موج محکومیتها از سوی سازمان ملل، دولتهای غربی و نهادهای حقوق بشری، بیانگر این واقعیت است که حتی متحدان سنتی اسرائیل نیز نمیتوانند بهراحتی از کنار چنین اقدامات جنایتآمیزی بگذرند.
بهویژه آن که خبرنگاران قربانی، وابسته به رسانههای جهانی بودهاند و مرگ آنان افکار عمومی در غرب را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. این فشار توانسته است موقعیت دیپلماتیک اسرائیل را در محافل بینالمللی تضعیف کند و پروندههای حقوقی تازهای علیه رهبران نظامی و سیاسی این رژیم در دادگاههای بینالمللی باز کند.
بنابراین از منظر راهبردی، هدف قرار دادن خبرنگاران میتواند نتیجه معکوس به همراه داشته باشد. هرچند اسرائیل قصد دارد با این اقدام مانع انتشار تصاویر و گزارشهای مستند شود، اما واقعیت این است که قتل روزنامهنگاران خود به تیتر اول رسانههای جهان تبدیل میشود و مشروعیت ادعاهای اسرائیل درباره «حق دفاع از خود» را بیش از پیش زیر سؤال میبرد. در واقع، این سیاست سرکوب رسانهای، تصویری از اسرائیل بهعنوان دولت ناقض سیستماتیک آزادی بیان و حقوق بشر ارائه میدهد.
در نهایت، کشتار خبرنگاران در غزه صرفاً یک حادثه مقطعی نیست، بلکه بخشی از روندی گستردهتر است که هدف آن خاموش کردن صدای مقاومت، جلوگیری از بازنمایی رنج مردم فلسطین و تحریف حقیقت جنگ است. جامعه جهانی اگر در برابر این جنایت سکوت کند، به معنای مشروعیتبخشی به سرکوب رسانهها در دیگر نقاط جهان خواهد بود.
بنابراین، پیگیری حقوقی و فشار دیپلماتیک برای پاسخگویی اسرائیل، نهتنها ضرورتی انسانی برای قربانیان و خانوادههای آنان است، بلکه آزمونی برای اعتبار نظام بینالمللی حقوق بشر و آزادی رسانهها محسوب میشود.
نویسنده: راحل موسوی – خبرگزاری دید