Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهتروریسمسیاستمنطقه

پاکستان معمایی در تاریکی با نقشه‌هایی چند لایه و پایانی نامعلوم

خبرگزاری دید: پاکستان در داخل با مشکلات فراوانی روبه‌روست. تمامی بازیگران سیاسی و احزاب آن کشور فاسد و فریبکار بوده و پاکستان را غرق در مشکلات و بدهی کرده‌اند. این کشور می‌کوشد با ادامه بازی‌های کثیف از آدرس افغانستان، برای خود نان تهیه کند و فشارهای داخلی و بدهی‌های کلان را کاهش دهد؛ اما این روند تا کجا ادامه خواهد یافت؟

پاکستان معمایی در تاریکی با نقشه‌هایی چند لایه و پایانی نامعلوم

پاکستان در تحولات ۵۰ سال اخیر افغانستان همواره نقش داشته و در پی تضعیف افغانستان بوده است. این کشور پای غرب را به افغانستان باز کرد و با تعریف اهداف مشترک، زمینه همکاری با آنان را فراهم ساخت.

با این حال سیاست‌مداران و نظامیان پاکستانی قطعاً در اهداف خود ناکام مانده‌اند و در آینده نیز شکست‌های سنگین‌تری خواهند خورد. افغانستان اگر به امنیت و ثبات دست یابد، ناامنی‌ها و ریشه‌های مخرب دخالت پاکستان دامن خود آن کشور را نیز خواهد گرفت.

افغانستان کشوری توسعه‌نیافته با زیرساخت‌های ضعیف است، اما پاکستان نیز به‌رغم ادعایش از توسعه عقب مانده و نتوانسته از ظرفیت همسایگی با افغانستان بهره ببرد. نباید فراموش کرد که بیشتر مشکلات امنیتی و اقتصادی پاکستان در مناطق قبایلی نزدیک به مرز افغانستان رخ داده است، نه در تمام پاکستان؛ و دلیل اصلی آن نیز کینه تاریخی پنجاب و غرب نسبت به پشتون‌ها و مسلمانان است.

پاکستان در داخل با مشکلات فراوانی روبه‌روست. تمامی بازیگران سیاسی و احزاب آن کشور فاسد و فریبکار بوده و پاکستان را غرق در مشکلات و بدهی کرده‌اند. این کشور می‌کوشد با ادامه بازی‌های کثیف از آدرس افغانستان، برای خود نان تهیه کند و فشارهای داخلی و بدهی‌های کلان را کاهش دهد؛ اما این روند تا کجا ادامه خواهد یافت؟

پاکستان در زمان جهاد افغانستان علیه شوروی از جهان عرب بودجه گرفت تا با ایجاد گروهک‌های خرابکار، ناامنی ایجاد کند. سپس از آمریکا کمک‌های مالی و نظامی دریافت کرده و خود را شریک استراتژیک واشنگتن معرفی نمود. حتی خانه‌های افغان‌ها را بمباران کرد. پاکستان آمریکا را نیز فریب داد و خود آمریکایی‌ها به این امر اذعان کرده‌اند. اما این‌که چرا آمریکا هرگز پاکستان را تنبیه نکرد و روابط خود را با آن کشور ادامه داد، به این دلیل است که سیستم سیاسی پاکستان فاسد و معیوب است و سیاست‌مداران آن به‌عنوان «نوکران خوب» اهداف چندلایه آمریکا را پیش می‌برند.

پاکستان تنها با افغانستان دشمنی ندارد؛ بلکه به ایران، عراق، سوریه، چین و کشورهای آسیای میانه نیز رحم نکرده و نخواهد کرد. نظام حاکم بر پاکستان، نطفه‌ای حرام در دامان جهان اسلام و منطقه است.

در سال‌های اخیر، به دلیل روی‌گردانی غرب از پاکستان و اختلافات پنهان میان آن‌ها، اسلام‌آباد به سمت چین گرایش یافته و خود را به‌عنوان بازیگری تأثیرگذار در مبارزه با تروریسم و تحولات افغانستان معرفی می‌کند. اما واقعیت چیز دیگری است: پاکستان خود عامل و مادر ناامنی‌هاست و اتاق فکر و اتاق فرمان بسیاری از فتنه‌ها در اختیار اوست.

در این شرایط، چین، روسیه و کشورهای آسیای میانه باید هوشیار باشند و فریب پاکستان را نخورند. در عین حال نقش بازیگران سیاسی افغانستان، به‌ویژه امارت اسلامی به‌عنوان نظام حاکم، بسیار مهم است. افغانستان باید هوشمندانه عمل کرده و درک کند که مهار پاکستان تنها با رویارویی مستقیم امکان‌پذیر نیست؛ گاهی لازم است با کسانی که پاکستان از آنان تغذیه و دستور می‌گیرد نیز گفت‌وگو شود تا ابزار نفوذ و فشار بر اسلام‌آباد محدود گردد.

احتمال دیگری نیز وجود دارد: نزدیکی پاکستان به چین و آسیای میانه در پرونده افغانستان، می‌تواند بخشی از نقشه غرب برای به چالش کشیدن چین و برهم زدن توازن ژئوپولیتیک باشد.

به هر حال پاکستان کشوری خطرناک است که بازی پیچیده‌ای را مدیریت می‌کند. روابطش نه با غرب پایدار و مستحکم است و نه با چین. بنابراین چین باید در آماده‌باش کامل باشد و در دام اسلام‌آباد نیفتد. دیپلماسی چین از آدرس پاکستان ممکن است زمین‌گیر شود.

واقعیت این است که تهدید اصلی از سوی افغانستان متوجه چین یا آسیای میانه نیست، بلکه این کشورها باید برای از بین بردن فتنه‌ها همکاری کنند و بر پاکستان فشار بیاورند تا تکلیف خود را روشن کند: اگر امنیت، پیشرفت اقتصادی و جایگاه ژئوپولیتیکی می‌خواهد، باید به‌طور واقعی با تروریسم مبارزه کند و همکاری صادقانه‌ای با منطقه داشته باشد.

اما مشکل اینجاست که سیاست‌مداران و نظامیان پاکستان منافع خود را در این مسیر نمی‌بینند و غرب نیز اجازه خروج آنان از این بازی را نمی‌دهد. در واقع این ساختار نه تنها برای منطقه، بلکه حتی برای غرب نیز خطرناک است. با این حال غرب در احمقانه‌ترین موقعیت خود گرفتار شده و با استراتژی‌های سوخته در میدان باقی مانده است. تنها سودی که غرب می‌برد، تداوم ناامنی و ایجاد چالش در منطقه است.
از سوی دیگر، موضوع اسرائیل نیز در این میان مطرح است. در غرب، مدیران و بازیگران نادان زیادی هستند که فرصت‌های بسیاری را از دست داده‌اند و همچنان در پی آن هستند که نگذارند دیگران از فرصت‌ها سود ببرند.

نویسنده : سید ایوب حسینی کارشناس مسائل افغانستان – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا