تأملی بر چرخه مرگبار بلایای طبیعی در افغانستان
خبرگزاری دید: عدم کمکرسانی به موقع و کارآمد نیز از دیگر عوامل تعیینکننده در تشدید تلفات انسانی بوده است. نبود سیستم مدیریت بحران منسجم و کمبود تجهیزات امدادی مدرن باعث شده تا فرصتهای طلایی نجات از دست برود.

زلزله شامگاه یکشنبه ( ۹ سنبله) در شرق افغانستان بار دیگر نشان داد که بلایای طبیعی در کشور تنها به دلیل قدرت مخرب خود کشنده نیستند، بلکه عمق فاجعه آنها ریشه در فقر ساختاری و ضعف زیرساختی دارد.
طبق آمار رسمی طالبان، این زمینلرزه در ولایات کنر و ننگرهار ۸۱۲ کشته و بیش از ۲۵۰۰ زخمی برجای گذاشته است. این آمار تکاندهنده نمایانگر فجیعترین فاجعه طبیعی سال جاری در منطقه محسوب میشود.
آنچه در این رخداد بیش از هر چیز توجه را جلب میکند، عدم تناسب میان شدت زلزله و حجم ویرانیهای بهجا مانده است. خانههای گِلی و خام که بدون رعایت کمترین استانداردهای مهندسی و با مصالح بیکیفیت ساخته شدهاند، در برابر اولین تکانهای زمین فرو ریختند و ساکنان بیگناه خود را زیر آوار سنگین قرار دادند. این ضعف ساختاری پیشتر در ولسوالی زندهجان هرات نیز خود را به شکل غمانگیزی نمایان کرده بود و صدها نفر را به کام مرگ فرستاده بود.
زلزله ۶ ریشتری که منطقه را لرزاند و دنبالهای از پنج پسلرزه تا ۵.۲ ریشتر داشت، در شرایط عادی نباید چنین فاجعه انسانی ایجاد کند. تحلیل مقایسهای نشان میدهد که همین قدرت لرزهای در کشوری با زیرساختهای مقاوم، تلفات به مراتب کمتری خواهد داشت. این واقعیت آشکار میسازد که مسئله اصلی در افغانستان، شدت زلزله نیست بلکه آسیبپذیری مفرط ساختاری است.
عدم کمکرسانی به موقع و کارآمد نیز از دیگر عوامل تعیینکننده در تشدید تلفات انسانی بوده است. نبود سیستم مدیریت بحران منسجم و کمبود تجهیزات امدادی مدرن باعث شده تا فرصتهای طلایی نجات از دست برود.
ضعف شبکههای ارتباطی و عدم هماهنگی میان نهادهای امدادی، بر پیچیدگی این بحران افزوده است. این نقایص عمیق ساختاری، نشاندهنده ابعاد گسترده بحران مدیریتی در کشور است که متأسفانه در حوادث طبیعی جانبهای سنگینی میطلبد.
موقعیت جغرافیایی افغانستان در قلب آسیا و قرارگیری استراتژیک آن بر روی گسلهای زمینساختی فعال، کشور را همواره در معرض تهدیدات لرزهای قرار میدهد.
این واقعیت جغرافیایی غیرقابل تغییر است، اما آنچه کاملاً قابل اصلاح و بهبود است، میزان آمادگی، مقاومت و ظرفیت پاسخگویی جامعه در برابر این تهدیدات مداوم طبیعی است. تقویت اساسی زیرساختهای مسکونی و ایمنسازی محیطهای شهری و روستایی از ضروریترین نیازهای حیاتی کشور محسوب میشود.
راهحل پایدار این معضل چندلایه، تنها در سرمایهگذاری هدفمند و بلندمدت بر روی زیرساختهای مقاوم، آموزش گسترده تکنیکهای ساختوساز ایمن و ایجاد سیستمهای مدیریت بحران کارآمد و پاسخگو نهفته است. بدون تحقق این اقدامات بنیادین و ساختاری، افغانستان همچنان محکوم به تکرار دردناک چنین فواجعی خواهد بود و هر زلزله جدید، فاجعهای انسانی محسوب خواهد شد.
نویسنده: احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید