افغانستان و ضرورت تشکیل حکومتفراگیر
خبرگزاری دید: ادامه رویکرد کنونی حکومتسرپرست طالبان پیامدهای جبرانناپذیری برای افغانستان و منطقه در پی خواهد داشت. در درون کشور، عدم مشارکت سایر اقوام در ساختار قدرت موجب تشدید نارضایتیهای اجتماعی و احتمال بازگشت به چرخه خشونت خواهد شد. مردم افغانستان که نزدیک به نیم قرن درگیر جنگ و ناامنی بودهاند، بار دیگر با احتمال تجدید منازعات داخلی مواجه میشوند.

افغانستان در طول دهههای اخیر شاهد تکرار الگوی مشابهی از حکومتداری بوده که ریشه در نگاه تکبعدی به قدرت سیاسی دارد. کشور ما که از نظر قومی و مذهبی ترکیب پیچیدهای را تشکیل میدهد، همواره تحت سلطه حکومتهایی قرار گرفته که بر محوریت یک قوم یا گروه خاص استوار بودهاند. چنین رویکردی نه تنها موجب تعمیق شکافهای اجتماعی شده، بلکه بستر مناسبی برای بازتولید بحرانهای امنیتی و سیاسی فراهم آورده است.
حکومت کنونی طالبان که پس از خروج نیروهای امریکایی در سال۱۴۰۰ خورشیدی قدرت را به دست گرفت، علیرغم وعدههای اولیه مبنی بر تشکیل حکومت فراگیر، همان مسیر سنتی تکقومی بودن را در پیش گرفته است. این رویکرد که عمدتاً بر پایه نگاه قومیتی و تفسیر خاصی از اسلام استوار است، موجب نارضایتی سایر اقوام و گروههای سیاسی کشور شده و کشور را در انزوای بینالمللی فرو برده است.
نشست اخیر سازمان همکاری شانگهای در شهر تیانجین چین، نمونهای از موضع جامعه بینالمللی در قبال حکومت کنونی افغانستان محسوب میشود. عدم دعوت از نمایندگان طالبان به این نشست که بیش از ۲۰ رهبر جهان در آن حضور داشتند، پیام روشنی از سوی قدرتهای منطقهای و بینالمللی به کابل ارسال کرد. این اقدام نشان میدهد که حتی کشورهایی مانند چین و روسیه که روابط نزدیکتری با طالبان حفظ کردهاند، همچنان تشکیل حکومت فراگیر را شرط اساسی برای به رسمیت شناختن رژیم کنونی میدانند.
بیانیه مشترک این سازمان که بر ضرورت تشکیل دولت همهشمول با مشارکت تمامی گروههای قومی و سیاسی تأکید کرده، در واقع منعکسکننده اجماع بینالمللی در این خصوص است. این موضعگیری نه تنها از سوی قدرتهای غربی، بلکه از جانب کشورهای آسیایی و منطقهای نیز مطرح میشود که اهمیت آن را دوچندان میکند.
با این حال، ادامه رویکرد کنونی حکومتسرپرست طالبان پیامدهای جبرانناپذیری برای افغانستان و منطقه در پی خواهد داشت. در درون کشور، عدم مشارکت سایر اقوام در ساختار قدرت موجب تشدید نارضایتیهای اجتماعی و احتمال بازگشت به چرخه خشونت خواهد شد. مردم افغانستان که نزدیک به نیم قرن درگیر جنگ و ناامنی بودهاند، بار دیگر با احتمال تجدید منازعات داخلی مواجه میشوند.
از منظر منطقهای نیز، بیثباتی افغانستان تهدیدات امنیتی جدی برای کشورهای همسایه ایجاد میکند. مسائلی مانند قاچاق مواد مخدر، مهاجرت اجباری و احتمال فعالیت گروههای تروریستی، همگی پیامدهای مستقیم عدم تشکیل حکومت پایدار و مشروع در کابل محسوب میشوند.
حل بحران کنونی افغانستان مستلزم تغییر رویکرد بنیادین طالبان نسبت به قدرت سیاسی است. تشکیل حکومت فراگیر نه تنها امری ایدهآل، بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای بقای سیاسی حاکمیت و تامین منافع ملی افغانستان محسوب میشود. این فرایند باید از طریق گفتوگوی جدی با تمامی نیروهای سیاسی کشور و با حمایت جامعه بینالمللی صورت پذیرد.
بنابراین، آینده افغانستان به توانایی رهبران کنونی در درک این واقعیت بستگی دارد که در عصر حاضر، حکومتداری منحصراً بر پایه قوم یا مذهب خاص، نه تنها پاسخگوی نیازهای جامعه پیچیده امروز نیست، بلکه مانعی جدی بر سر راه توسعه و پیشرفت کشور محسوب میشود.
نویسنده: رحمت الله عنایتی-خبرگزاری دید