Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
ادبیاتاسلایدشوتحلیلتحلیل و ترجمهدسته بندی نشدهفرهنگ و هنر

تحلیل‌ادبی؛ ظرفیت‌های آموزشی و پرورشی ادبیات داستانی

خبرگزاری دید: قصه همواره منعکس کننده دیدگاه انسان درباره جهان و عوامل ناشناخته پیرامون او و وسیله انتقال و آموزش آداب، سنن، اعتقادات، تاریخ یک نسل به نسل های دیگر بوده است.

ظرفیت‌های آموزشی و پرورشی ادبیات داستانی

خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران

قصه و قصه‌گویی همزاد بشر است و قدمتی به درازای عمر کلمه و کلام دارد؛ شرح جنگ‌ها، دیده‌ها و شنیده‌ها به وسیله پدران، قصه‌های مادران برای فرزندان، قصه‌گویی در دربار پادشاهان، وجود نقالان و افسانه‌گویان درباری و دیگر موارد نشان می‌دهد که زندگی انسان هیچ‌گاه خالی از قصه و داستان نبوده است. قصه هم‌پای انسان پیش آمده، رشد کرده و هیچ‌گاه بین انسان و قصه و قصه‌گویی فاصله نیفتاده است.

هم‌اکنون با وجود پیدایش رقیبان قدرت‌مندی مانند رادیو، تلویزیون، مطبوعات و حتّی انترنت و فضای مجازی که گمان می‌رفت قصه و داستان، میدان را برای آن‌ها خالی کند و دیگر انسان به آن نیازی نداشته باشد، می‌بینیم که قصه و داستان با قدرت تمام، مسیر خود را طی می‌کند و هیچ‌ابزاری نتوانسته است جای او را بگیرد و یا تنگ کند؛ بلکه آشکار شده است که هیچ‌کدام از ابزارهای تازه به میدان آمده نتوانسته‌اند مانند داستان با انسان رابطهٔ تنگاتنگ ایجاد کنند. در همین‌حال همهٔ آن‌ها برای نفوذ در جان و روان انسان بازهم نیاز شدید به داستان دارند و مایهٔ اصلی‌شان داستان است.
داستان ریشه در قداست‌ها و تعالی‌جویی‌های انسان دارد و مانند دین، نیاز روحی و روانی همیشگی بشر است. بنابراین پیوند دوسویهٔ بشر و داستان را باید پاس داشت و در عصر تباهی و بی‌پناهی انسان، در پناه آن آسود و به تعالی انسان یاری کرد.

از همین روست که ادیان الهی و کتب آسمانی پیام‌های خود را در قالب قصه و داستان بیان کرده‌اند. در میان کتاب‌های آسمانی، قرآن در قصه‌گویی و داستان‌پردازی جایگاهی ویژه دارد؛ هرکسی که قرآن می‌خواند و در محتوای آن تأمل می‌کند، از این‌که بخش زیادی از قرآن داستان است و خداوند از خود به عنوان قصه‌گو و داستان‌نویس نام برده است، آن‌جا که می‌گوید: «نحن نقصّ أحسنَ القَصَص.» این سوال در ذهنش می‌روید که خداوند چرا کتاب خود را سرشار از داستان و قصه کرده است و مگر داستان و قصه چه اهمیت و کارکردی دارد.

این مسأله در واقع برمی‌گردد به همان پیوند ذاتی و فطری دیرینه¬ای که داستان با انسان دارد و ما به آن اشاره کردیم.
مهم این است که ما اهداف داستان‌گویی در قرآن و نیز کارکرد آن را بررسی کنیم و بدانیم که خداوند چرا پیام‌های خود را در قالب قصه و داستان بیان کرده است و اهداف پیدا و پنهان آن چه بوده است. سپس ببینیم که ما به پیروی از خدای متعال چه استفاده‌ها و بهره‌هایی برای تهذیب و تربیت نسل جوان از داستان می‌توانیم ببریم.

قصه همواره منعکس کننده دیدگاه انسان درباره جهان و عوامل ناشناخته پیرامون او و وسیله انتقال و آموزش آداب، سنن، اعتقادات، تاریخ یک نسل به نسل های دیگر بوده است.

انسان به خاطر ویژگی‌های خاص روحی به قصه علاقه دارد و چه بسا راه و رسم قهرمانان آن را الگوی خود قرار می‌دهد.
با قصه نه تنها می‌توان انسان را با میراث‌های فرهنگی و آداب¬ورسوم جامعه خود و جهان آشنا ساخت و قدرت تفکر او را پرورش داد؛ بلکه می‌توان زمینه خودسازی و جامعه‌سازی را در او برانگیخت.

به همین دلیل قصه جایگاهی بلند و فخیم در تربیت نفوس و تهذیب جان‌ها دارد. بسیاری از عارفان و حکیمان گذشته ما، به آن علاقه نشان داده‌اند و به پرداخت قصه دست یازیده‌اند. از شاعران و ادیبان فارسی زبان اگر بخواهیم نام ببریم ابوالقاسم فردوسی، مولانا جلال الدین بلخی، حکیم نظامی گنجه‌ای، عطار نیشابوری، سنایی غزنوی، سعدی شیرازی و دیگران است و جریان داستان‌نویسی به شیوه‌های مختلف و قالب‌های گونه‌گون تا هم‌اکنون زنده و پویاست و در کشورهای اسلامی، به‌ویژه فارسی زبان به صورت یک جریان زنده، شاداب و با انرژی ادامه دارد و آثار فاخری آفریده شده و نویسندگان صاحب‌نام و نشانی ظهور کرده‌اند.

اهداف و کارکردهای داستان‌های قرآن
اکنون این پرسش را مطرح می‌کنیم که داستان؛ به‌ویژه داستان‌های قرآنی چه کارکردها و پیام‌هایی را با خود دارند و آیا می‌توان در بازسازی و اصلاح کودکان، نوجوانان و جوانان از آن‌ها استفاده کرد؟ به‌عبارت دیگر ما چه‌چیزی می‌توانیم از این داستان‌ها بیاموزیم؟
در پاسخ باید گفت: درونمایه داستان‌های قرآن انواع مختلفی از پیام‌ها را شامل می‌شود که در نهایت برمی‌گردد به تربیت انسان و هدایت و اصلاح او که شامل این‌جهان و آن جهان می‌گردد. همان‌چیزی که هدف کتاب‌های آسمانی و رسالت پیامبران بوده است. ما نیز می‌توانیم با اهداف دینی و انسانی که شامل سعادت بشر، رفاه مادی و آرامش روانی و تربیت انسان‌های پاک و شریف باشد از داستان استفاده کنیم.

اکنون چند مورد از درونمایه‌های قصه‌های قرآنی را که می‌تواند الگو و نمونه برای داستان‌پردازی ما نیز باشد می‌آوریم.‌

  1. در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری واجتماعی قصه‌ها به‌ویژه قصه‌های دینی، ترویج و اشاعه اصول انسانی و برادری و برابری و عدالت اجتماعی است. قهرمان‌ها در بند سودای زندگی شخصی خود نیستند؛ بلکه درگیر مبارزه با پلیدی‌ها و بی‌عدالتی‌ها و ستم‌گری‌ها می‌باشند. در این مبارزه خستگی¬ناپذیر هیچ‌عاملی نمی‌تواند آن‌ها را از این راه باز دارد؛ می‌جنگند، پیروز می‌شوند، شکست می‌خورند، می‌کشند و در برابر مرگ سر فرود می‌آورند؛ امّا هرگز از مبارزه علیه ستم‌گری‌ها و نامردمی‌ها باز نمی‌مانند و امید به آینده را از دست نمی‌دهند.
  2. انسان به خاطر ویژگی‌های روحی، روانی خود تحت تأثیر ماجراها و صحنه‌ها و شخصیت‌های داستانی قرار می‌گیرد و با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کند و در موارد بسیاری قهرمانان و راه و رسم زندگی آنان را الگو و سرمشق خود قرار می دهد. بنابراین به کمک قصه می‌توان ـ به‌ویژه برای کودکان، نوجوانان و جوانان ـ درس زندگی داد، زمینهٔ خودسازی و جهان‌شناسی را فراهم کرد، وآنان را با میراث‌های فرهنگی و آداب¬ورسوم جامعه خود و جوامع دیگر آشنا کرد.
  3. خداوند داستان‌ها را با گفتاری روشن و اسلوبی حکیمانه و الفاظی شیوا بیان می‌کند، تا مردمان را به اخلاق پسندیده و ایمان استوار فراخواند و به راه راست هدایت کند. این داستان‌ها شامل اصول اخلاقی و انسانی است که طبع را می‌آراید، حکمت و آداب را اشاعه می‌دهد و راه‌های مختلف تهذیب و اصلاح را می‌نماید.
    به علاوه انسان‌های خردمند از اخبار و قصه‌های انبیا به کیفیت تکامل آن‌ها آگاهی می‌یابند و می‌دانند که امّت‌های گذشته از نظر سیر تکاملی چگون پیروز شدند و پیشرفت کردند و کدام عوامل آن‌ها را به وادی شکست کشانده است.
  4. داستان‌ها درواقع آیینه تمام‌نمای روح بشر، محصول تجربیات او، آرمان‌های آمیخته با تخیل او و توصیف گویا از امید و کمال مطلوب اوست. با بررسی دقیق آن‌ها شناخت تاریخ واقعی و فرهنگ انسانی میسر می‌گردد.
    بنابراین به جرئت می‌توان گفت برای مطالعه سرگذشت ملت‌ها و حیات معنوی اقوام مختلف اثری سودمندتر از داستان‌ها و روایات و رمزهایی که از آن‌ها باقی مانده است نتوان یافت؛ چنان‌که برای تربیت و اصلاح نسل نوجوان و جوان نیز چیزی به قدرت و توانایی داستان در دست‌رس بشر قرار ندارد.

    نویسنده : سید اسحاق شجاعی – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا