Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوتحلیلتروریسمجنگجهانمنطقهنظامی

دوحه زیر آتش اسرائیل؛ پایان اعتماد خلیج فارس به تضمین‌های امنیتی آمریکا

حمله اخیر اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر، نقطه عطفی در تحولات خاورمیانه به شمار می‌رود و می‌تواند پیامدهای امنیتی و سیاسی گسترده‌ای برای کشورهای خلیج فارس و روابط آنها با آمریکا به دنبال داشته باشد. این حمله که هدف آن ترور مذاکره‌کنندگان حماس در قطر بود، نه تنها حاکمیت یک کشور مستقل را نقض کرد، بلکه شکاف عمیقی میان واشنگتن و متحدان دیرینه‌اش در منطقه ایجاد کرد.

قطر به عنوان میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه، کوشیده است برای حفظ ثبات منطقه نقش کلیدی و استراتژیک ایفا کند. پایگاه العدید، با سرمایه‌گذاری چند میلیارد دالری و همکاری مشترک قطر و ایالات متحده، یکی از مهم‌ترین مراکز فرماندهی و عملیات ارتش آمریکا در منطقه است، اما با این حال، تجاوز آشکار اسرائیل نشان داد که حتی وجود چنین زیرساخت‌های امنیتی پیشرفته، نمی‌تواند تضمینی مطلق برای محافظت از کشور میزبان باشد. نخست‌وزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، این حمله را «لحظه‌ای سرنوشت‌ساز» برای خلیج فارس خوانده و خواستار واکنش جمعی منطقه‌ای شده است.

از منظر منطق تحلیل سیاسی، این حادثه سه بعد مهم دارد. نخست، ابعاد حقوقی و بین‌المللی آن است؛ تجاوز هوایی اسرائیل به خاک قطر نقض آشکار حاکمیت ملی و اصول حقوق بین‌الملل است. چنین اقداماتی می‌تواند به نمونه‌ای خطرناک تبدیل شود و با تشویق دیگر بازیگران منطقه‌ای به اقداماتی مشابه، چرخه تنش را تشدید کند.

دوم، بعد امنیتی و راهبردی آن است. کشورهای خلیج فارس، به ویژه قطر، امارات و عربستان سعودی، طی دهه‌ها به ایالات متحده به عنوان تضمین‌کننده امنیت خود اعتماد کرده‌اند، اما حمله اسرائیل، در شرایطی که واشنگتن به‌راحتی می‌توانست از وقوع آن جلوگیری کند، نه تنها متوقف نشد، بلکه ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در مراحل اولیه عملاً و علناً از این اقدام حمایت کرد؛ موضوعی که این اعتماد را به شدت متزلزل و اعراب را از تضمین‌های امنیتی ایالات متحده ناامید کرد. در پی همین نومیدی و استیصال بود که نخست‌وزیر قطر این حمله را «لحظه‌ای سرنوشت‌ساز» برای خلیج فارس خواند و از اعراب حوزه خلیج فارس خواست که در برابر آن واکنش جمعی نشان دهند.

او همچنین تصریح کرد که تا دقایقی پس از آغاز حمله تماس مستقیم با فرستاده ویژه آمریکا برقرار نشده است؛ این تأخیر و ناکارآمدی می‌تواند پیامدهای طولانی‌مدتی برای همکاری‌های نظامی و امنیتی آمریکا در منطقه داشته باشد.

به این ترتیب، حمله متجاوزانه رژیم صهیونیستی به قطر، بیش از آن که ضربه‌ای به حماس باشد، لطمه‌ای مرگبار و جبران‌ناپذیر به پرستیژ بین‌المللی و اعتماد و اعتبار منطقه‌ای ایالات متحده آمریکا بود. این تجاوز، آمریکا را بیش از گذشته در حد یک شریک غیرقابل اعتماد معرفی کرد و نشان داد که تکیه کردن به وعده‌های سرخ و سبز واشنگتن، برای کشورهای عربی وابسته به این ابرقدرت، هیچ سود و ثمر امنیتی ندارد و برخلاف آن که آمریکا منابع این کشورها را غارت می‌کند و از آنان برای منافع خود گاو شیری درست کرده است، هیچ اقدامی برای جلوگیری از آسیب‌های امنیتی متوجه آنان انجام نمی‌دهد.

سوم، بعد سیاسی و دیپلماتیک آن است. قطر با تلاش‌های چند ساله خود به عنوان میانجی در حل بحران‌های فلسطین و تقویت گفتگوهای صلح شناخته شده است. هدف قرار گرفتن مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه، نشان داد که روند دیپلماتیک منطقه‌ای در معرض تهدید مستقیم قرار گرفته است. این اقدام نه تنها روند گفتگوها را مختل می‌کند، بلکه زمینه افزایش تنش میان گروه‌های منطقه‌ای و اسرائیل را فراهم می‌آورد.

به همین دلیل است که تحلیلگران معتقدند پیامدهای این حمله فراتر از قطر و اسرائیل خواهد بود. کشورهای حوزه خلیج فارس، اکنون با بحران عمیق اعتماد روبرو هستند؛ آنها باید به بازنگری در سیاست‌های امنیتی و روابط خود با واشنگتن بپردازند و راهکارهایی برای تضمین امنیت ملی مستقل پیدا کنند. واکنش جمعی منطقه‌ای که شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی خواستار آن شده است، می‌تواند اولین گام در جهت بازتعریف توازن قدرت و امنیت در خلیج فارس باشد.

در نهایت، تجاوز هوایی اسرائیل به قطر، فراتر از تهدید مستقیم جان غیرنظامیان و نقض آشکار حاکمیت ملی، یک زنگ خطر جدی برای سیاست‌های امنیتی و دیپلماتیک منطقه محسوب می‌شود. این حادثه نشان داد که بدون هماهنگی واقعی و واکنش جمعی کشورهای منطقه، حتی پایگاه‌های نظامی عظیم و تضمین‌های امنیتی طولانی‌مدت نیز قادر به جلوگیری از اقدامات یکجانبه و تجاوزگرانه اسرائیل و عملیاتی‌سازی تروریزم دولتی علیه متحدان استراتژیک آمریکا در منطقه نیستند.

خاورمیانه اکنون در آستانه مرحله‌ای حساس قرار دارد؛ مرحله‌ای که امنیت، دیپلماسی و ثبات منطقه‌ای تنها از طریق بازنگری اساسی در استراتژی‌ها و اقدامات هوشمندانه و هماهنگ کشورهای منطقه قابل تضمین است.

نویسنده: راحل موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا