تصویب پیشنویس قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل برای راهکار دو دولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطین، هرچند یک اقدام تاریخی در حمایت از حقوق ملت فلسطین و تأیید مشروعیت مقاومت علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی محسوب میشود، اما دیرهنگام و پس از دههها تعلل و کوتاهی جامعه جهانی و سازمان ملل اتفاق افتاده است. این تأخیر طولانی نه تنها موجب افزایش فشار و ظلم بر فلسطینیان شده، بلکه مشروعیت بینالمللی و اعتبار سازمان ملل را زیر سؤال برده است.

ضمن این که باید به یاد داشت که تشکیل دو دولت جداگانه در سرزمینهای اشغالی، با آرمان تاریخی مبارزات فلسطینیان و خواست مشروع و قانونی آنان در مغایرت مطلق است. حق آن است که فلسطین، سرزمین آبایی و اجدادی ساکنان بومی این سرزمین مقدس است و باید از اشغال متجاوزان صهیونیست آزاد و به صاحبان اصلی آن بازگردانده شود، اما با این حال، همین که سازمان ملل دستنشانده آمریکا حاضر شده است قطعنامه تشکیل کشور مستقل فلسطین را تصویب کند، در حد خود دستاوردی مهم برای مقاومت و مبارزه مشروع مردم مظلوم این سرزمین اشغال است.
همچنان که اشاره شد، یکی از مهمترین ابعاد این پیشنویس، تأکید بر اصل تشکیل دو دولت مستقل در کنار هم است؛ اصلی که از دههها پیش در قطعنامههای متعدد سازمان ملل و معاهدات بینالمللی به رسمیت شناخته شده، اما همین موضوع مورد تأیید خود سازمان ملل نیز هیچگاه با جدیت عملیاتی پیگیری نشده است.
در هر روی، تصویب این پیشنویس، نشان میدهد که افکار عمومی جهانی و کشورهای عضو سازمان ملل، با وجود تعلل طولانی، همچنان از حقوق تاریخی فلسطینیان حمایت میکنند. با این حال، سوال اساسی این است که چرا جامعه جهانی تا این اندازه در اعمال فشار بر اشغالگران کوتاهی کرده و چرا دهها سال طول کشید تا حتی یک پیشنویس نمادین تصویب شود؟ این تعلل، بار اصلی رنج فلسطینیان را افزایش داده و فرصتهای صلح را محدود کرده است.
کارشناسان معتقدند تصویب این پیشنویس میتواند چند تأثیر مهم داشته باشد. از منظر سیاسی، این قطعنامه میتواند فشار بینالمللی بر اسرائیل برای توقف شهرکسازی و نقض حقوق فلسطینیان را افزایش دهد، اما تاخیر چند دههای در اتخاذ چنین اقداماتی، به اسرائیل این پیام را داده است که جامعه جهانی عمدتاً ناظر است و به اقدامات اشغالگرانه او واکنش قاطع نشان نمیدهد. از منظر روانی، تصویب پیشنویس دیرهنگام به فلسطینیان و جریانهای مقاومت انگیزه میدهد و مشروعیت مبارزه آنها را تأیید میکند، اما این انگیزه دیرهنگام است و نمیتواند رنج و خساراتی را که طی نزدیک به هشتاد سال به خاطر تعلل جهانی به مردم فلسطین وارد شده است، جبران کند.
واقعیت امر این است که سیاستهای یکجانبه و نظامی اسرائیل در طول دههها با سکوت و تعلل جامعه جهانی تقویت شده است. گسترش شهرکها، محاصره نوار غزه و محدود کردن حقوق فلسطینیان، همگی نمونههایی از سیاستهایی هستند که با کمترین مانع بینالمللی مواجه شدهاند. تصویب پیشنویس قطعنامه، با وجود اهمیت نمادین و سیاسی آن، نمیتواند خسارات ناشی از سکوت و کوتاهی سازمان ملل و قدرتهای جهانی را جبران کند و تأخیر طولانی در اقدام عملی، تردیدها درباره اراده واقعی جامعه جهانی برای حمایت از عدالت را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، این پیشنویس مشروعیت مقاومت مشروع فلسطینیان را تقویت میکند. مقاومت، چه در قالب فعالیتهای مسلحانه و چه در قالب دیپلماسی و فعالیتهای بینالمللی، پاسخ قانونی و اخلاقی به اشغالگری بوده است. تأخیر جامعه جهانی در حمایت از فلسطین، موجب شده است که مقاومت، تنها راهکار مؤثر فلسطینیان برای دفاع از حقوق خود باشد. تصویب پیشنویس، حتی با تأخیر، پیام روشنی به جامعه بینالمللی دارد: حمایت از مقاومت مشروع و حق تعیین سرنوشت فلسطینیان، غیرقابل اجتناب است.
در مجموع، تصویب پیشنویس قطعنامه سازمان ملل برای تشکیل کشور فلسطین، گامی ضروری در مسیر عدالت و آزادی است، اما دیرهنگامی آن، فشار و ظلم بر فلسطینیان را طولانیتر کرده و جامعه جهانی را مسوول کوتاهیها و ناتوانیهای خود در حمایت از حقوق بشر و اصول بینالمللی کرده است.
نویسنده: محسن موحد