خبرگزاری دید: ترامپ به خوبی میداند که خروج آشفته و افتضاحآمیز آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یکی از نقاط ضعف جدی دولت بایدن و یک زخم باز در حافظه سیاسی امریکا است. به همین دلیل، طرح دوباره موضوع بگرام، میتواند به عنوان ابزار تبلیغاتی برای نشان دادن «قاطعیت و بازگرداندن اعتبار امریکا» به کار گرفته شود.

اظهارات اخیر دونالد ترامپ درباره تلاش آمریکا برای بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام در شمال کابل، موضوع تازهای نیست. او پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ بارها از این پایگاه بهعنوان «ارزشمندترین دارایی از دسترفته» یاد کرده و خروج شتابزده آمریکا را یک «اشتباه فاجعهبار» دانسته است. او همچنین پیشتر گفته بود که بگرام نه فقط برای افغانستان، بلکه برای کنترل تحرکات چین و ایران اهمیت راهبردی دارد..
این نشان میدهد که حسرت حضور نیرویهای آمریکایی در این پایگاه استراتژیک، همچنان بر روح و روان رییسجمهور آمریکا سنگینی میکند و ذهن او را شبانهروز، درگیر خود کرده است.
ترامپ به خوبی میداند که خروج آشفته و افتضاحآمیز آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یکی از نقاط ضعف جدی دولت بایدن و یک زخم باز در حافظه سیاسی امریکا است. به همین دلیل، طرح دوباره موضوع بگرام، میتواند به عنوان ابزار تبلیغاتی برای نشان دادن «قاطعیت و بازگرداندن اعتبار امریکا» به کار گرفته شود. از این منظر، احتمال عملی شدن چنین سخنانی در کوتاهمدت بسیار ضعیف است و بیشتر مصرف داخلی دارد و البته در جهت اعاده ابهت ابرقدرتی ایالات متحده که با خروج خفتبار و بدون نتیجه از افغانستان پس از بیست سال اشغال پرهزینه، به شدت مخدوش شد نیز مطرح میشود.
با این حال، از نظر عملیاتی، بازپسگیری بگرام بدون توافق یا همراهی حکومت سرپرست طالبان غیرممکن است و هرگونه تلاش یکجانبه به معنای آغاز جنگی تازه خواهد بود؛ جنگی که نه تنها با مقاومت حکومت سرپرست طالبان، بلکه با مخالفت شدید دولتهای منطقه مواجه خواهد شد و با توجه به تجربه تاریخی شکست همه قدرتهای اشغالگر در افغانستان، پرونده قطور دیگری از شکست و ناکامی را بر دولت و ارتش ایالات متحده تحمیل خواهد کرد، ولی این بدان معنا نیست که ترامپ از اعمال فشار بر حکومت سرپرست و حتی کشورهای منطقه دست بردارد. بنابراین، اظهارات اخیر رییسجمهور آمریکا باید نوعی اهرم فشار بر طالبان و پیامی به کشورهای منطقه دانست. امریکا بهویژه در رقابت با چین، روسیه و ایران نیازمند ابزارهایی برای حضور و هشدار ژئوپلیتیکی در قلب آسیا است و مطرح کردن موضوع بازپسگیری بگرام میتواند هشداری غیرمستقیم به رقبای منطقهای ایالات متحده باشد که «افغانستان همچنان در محاسبات استراتژیک امریکا جای دارد» و واشنگتن در صورت نیاز به آن بازخواهد گشت.
اما همچنان که اشاره شد، بازگشت نظامی آمریکا به افغانستان، حتی اگر به صورت محدود اتفاق بیفتد، بدون شک معادلات امنیتی منطقه را برهم خواهد زد و کشورهای همسایه مانند ایران، چین و روسیه آن را تهدیدی مستقیم علیه منافع خود خواهند دانست و برای ایجاد جبهه جنگی تازه، در ابعادی بسیار وسیع دست به کار خواهد شد؛ موضوعی که برآیند آن تبدیل شدن افغانستان به میدان جنگ منافع قدرتهای برتر منطقه با آمریکا خواهد بود.
جمعبندی
اظهارات ترامپ درباره بازپسگیری بگرام، بیش از آن که یک برنامه عملیاتی باشد، در چارچوب مصرف داخلی، فشار سیاسی و نمایش قدرت قابل تحلیل است. بگرام نماد شکست و خروج آمریکا از افغانستان است و طرح دوباره آن میتواند بخشی از تلاش ترامپ برای بازسازی چهره آمریکا در افکار عمومی باشد. با این حال، شرایط سیاسی داخلی افغانستان، حساسیتهای منطقهای و هزینههای بالای مداخله نظامی، این ایده را در حد شعار و تهدید نگه میدارد، نه آن که بیم اجرای عملیاتی یک سناریوی رؤیایی را در پی داشته باشد.
نویسنده: محسن موحد – خبرگزاری دید