Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهتروریسمسیاستمنطقه

دیپلماسی تهدید؛ استراتژی جدید اسلام‌آباد برای فشار بر کابل

خبرگزاری دید: نقشه‌های بحران‌آفرینی که در دفاتر امنیتی پاکستان طراحی می‌شد، امروز به کابوسی برای خود اسلام‌آباد تبدیل شده که وادارش کرده تا از استراتژی‌های سنتی نظامی-امنیتی به سمت تاکتیک‌های دیپلماتیک-رسانه‌ای سوق یابد.

دیپلماسی تهدید؛ استراتژی جدید اسلام‌آباد برای فشار بر کابل

هشدار اخیر پاکستان به شورای امنیت سازمان ملل درباره تهدید گروه‌های تروریستی در افغانستان، بیش از آنکه نشان‌دهنده نگرانی مشروع امنیتی باشد، نمودی از تغییر تاکتیک‌های اسلام‌آباد در قبال کابل است.

عاصم افتخار احمد، نماینده دایمی پاکستان در سازمان ملل، با اشاره به فعالیت گروه‌هایی چون القاعده، داعش خراسان و تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان، درواقع سعی در ترسیم چهره‌ای تهدیدآمیز از همسایه شرقی خود دارد.

این رویکرد که با ادعای وجود بیش از شصت اردوگاه تروریستی و هفتاد حساب تبلیغاتی مرتبط با آی‌پی افغانستان همراه شده، بخشی از استراتژی جدید فشار دیپلماتیک محسوب می‌شود.

تاریخ معاصر روابط دو کشور، روایت متفاوتی از آنچه پاکستان امروز مطرح می‌کند، ارائه می‌دهد. در طول چهار دهه گذشته، اسلام‌آباد نه تنها مهد بسیاری از جریان‌های رادیکال منطقه‌ای بوده، بلکه نقش محوری در شکل‌گیری بحران‌های امنیتی افغانستان ایفا کرده است.

نقشه‌های بحران‌آفرینی که در دفاتر امنیتی پاکستان طراحی می‌شد، امروز به کابوسی برای خود اسلام‌آباد تبدیل شده که وادارش کرده تا از استراتژی‌های سنتی نظامی-امنیتی به سمت تاکتیک‌های دیپلماتیک-رسانه‌ای سوق یابد.

واقعیت امر این است که پاکستان در مقطع کنونی با محدودیت‌های جدی در عرصه نظامی مواجه است و دیگر آن قدرت سابق برای تأثیرگذاری مستقیم بر تحولات افغانستان را ندارد.

از این‌رو، گزینه جنگ رسانه‌ای و دیپلماسی فشار، تنها ابزار باقی‌مانده برای اعمال نفوذ بر کابل محسوب می‌شود. این تغییر رویکرد، نشان‌دهنده درک اسلام‌آباد از تغییر معادلات قدرت در منطقه و ناتوانی آن در مهار تحولات داخلی افغانستان است.

آنچه که استراتژی فعلی پاکستان را پیچیده‌تر می‌سازد، همزمانی آن با بحران‌های داخلی این کشور است. موج ناامنی که سال‌ها افغانستان را درنوردید، اکنون دامان پاکستان را نیز گرفته و سران قدرت در اسلام‌آباد را با چالش‌هایی مواجه کرده که پیش از این تنها مختص همسایه شرقی‌شان بود.

این وضعیت، پاکستان را به سمت یافتن مقصری برای مشکلات داخلی سوق داده و افغانستان بهترین گزینه برای این نقش‌آفرینی به نظر می‌رسد.

مسئله عمیق‌تر در ماهیت روابط دو کشور نهفته است. افغانستان که بخش‌های وسیعی از قلمرو تاریخی پاکستان را جزو خاک خود می‌داند، مرز دیورند را به رسمیت نمی‌شناسد و گاه با هند -دشمن سنتی پاکستان- روابط دوستانه برقرار می‌کند، این عوامل مجموعاً، افغانستان را در نظر اسلام‌آباد به تهدیدی راهبردی تبدیل کرده که باید مهار شود.

اما آنچه پاکستان در پیش گرفته، مصداق بارز ضرب‌المثل «بگیر که نگیرندت» است. اسلام‌آباد با طرح اتهامات علیه افغانستان، سعی در پاک کردن صفحه سیاه گذشته خود و انحراف افکار عمومی از نقش تخریبی‌اش در بی‌ثباتی منطقه دارد. این تاکتیک اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت نتایجی به همراه داشته باشد، اما در دراز‌مدت تنها به تعمیق بی‌اعتمادی و تشدید تنش‌ها منجر خواهد شد.

راه خروج از این معضل، در گذار اسلام‌آباد از استراتژی بحران‌آفرینی به سیاست مسالمت‌آمیز و حسن همجواری نهفته است. تنها با پذیرش واقعیت‌های جدید منطقه و احترام به خواست مردم دو سوی مرز، می‌توان به آرامش پایداری دست یافت که مصالح همه طرف‌ها را تامین کند.

نویسنده: رحمت الله عنایتی – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا