شرمالشیخ و بازآرایی قدرت در خاورمیانه؛ صلح آمریکایی در سایه حذف چین و روسیه
خبرگزاری دید: ابتکار ترامپ بر توقف جنگ و جلوگیری از فاجعه انسانی در غزه تأکید دارد، اما در باطن، بازتابی از استراتژی دیرینه آمریکا برای تحکیم نفوذ خود در خاورمیانه و مهار محورهای رقیب است.

اجلاس شرمالشیخ را میتوان نقطه عطفی در بازآرایی سیاسی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه پس از سالها آشوب، جنگهای نیابتی و شکست ابتکارهای صلح دانست. طرح جدید دونالد ترامپ برای غزه که با استقبال نسبی کشورهای عربی و اسلامی روبهرو شد، نشانهای از آغاز مرحلهای تازه در نظم منطقهای است؛ نظمی که در آن ایالات متحده بار دیگر در موقعیت بازیگر محوری قرار گرفته و رقبایی چون چین و روسیه از صحنه تصمیمسازی حذف شدهاند.
در ظاهر، ابتکار ترامپ بر توقف جنگ و جلوگیری از فاجعه انسانی در غزه تأکید دارد، اما در باطن، بازتابی از استراتژی دیرینه آمریکا برای تحکیم نفوذ خود در خاورمیانه و مهار محورهای رقیب است. واشنگتن در سالهای اخیر با بهرهگیری از ضعف روسیه پس از جنگ اوکراین و حضور کمرنگ چین در حوزه امنیتی خاورمیانه، موفق شده با پر کردن خلأ قدرت، ابتکار عمل را در دست گیرد. این وضعیت یادآور دهه ۱۹۹۰ است؛ زمانی که آمریکا پس از فروپاشی شوروی، بیرقیبترین قدرت جهان محسوب میشد و بحرانهایی چون بوسنی و کوزوو نیز تنها با مداخله آن کشور حل شدند.
به باور ناظران، موافقت سریع هشت کشور عربی با طرح ترامپ بیش از آن که بیانگر پذیرش کامل محتوای طرح باشد، نشان از محدودیتهای ساختاری و نیازهای عینی این کشورها دارد. دولتهای عربی در شرایطی با این طرح همراهی کردند که برای تضمین امنیت، حمایت اقتصادی و ثبات سیاسی خود شدیدا به آمریکا وابستهاند. بسیاری از آنها درگیر بحرانهای داخلی، فشار افکار عمومی درباره وضعیت انسانی غزه و نگرانی از افزایش نفوذ ایران هستند؛ عواملی که همگی آنان را به سمت حمایت و اطاعت از واشنگتن سوق داده است.
در این میان، حذف چین و روسیه از فهرست مدعوین نشست شرمالشیخ پیام روشنی دارد: بازگشت به نظم تکقطبی و احیای نقش آمریکا به عنوان داور نهایی مناقشات خاورمیانه.
چین اگرچه در حوزه اقتصادی حضوری پررنگ دارد، اما در عرصه نظامی و امنیتی هنوز بازیگر تعیینکنندهای نیست. روسیه نیز پس از فرسایش قدرت در سوریه و جنگ اوکراین، توان حضور مؤثر در معادلات منطقهای را از دست داده است. به این ترتیب، شرمالشیخ به نمایش بازگشت «صلح آمریکایی» در قالبی جدید تبدیل شد؛ صلحی که در چارچوب منافع و قواعد واشنگتن تعریف میشود.
دعوت از ایران به این اجلاس نیز معنایی چندلایه دارد. برخلاف حذف چین و روسیه، دعوت از ایران میتواند نشانهای از تمایل آمریکا برای حفظ کانالهای ارتباطی با تهران و جلوگیری از تنش مستقیم باشد. اظهارات نسبتاً ملایم ترامپ درباره ایران در روزهای اخیر نیز با همین منطق قابل تفسیر است. بنابراین و با توجه به تمرکز سیاست خارجی واشنگتن بر رقابت با پکن، بعید است آمریکا در شرایط کنونی در پی گشودن جبههای تازه علیه تهران باشد.
در جمعبندی، اجلاس شرمالشیخ تنها تلاشی برای آتشبس در غزه نبود، بلکه نمادی از تغییر توازن قدرت در خاورمیانه به سود ایالات متحده بود. بازآرایی صفوف قدرت در منطقه، تضعیف نقش بازیگران شرقی، وابستگی فزاینده کشورهای عربی به حمایتهای آمریکا و موقعیت ویژه ایران در این معادله، همگی حاکی از آغاز فصل تازهای از رقابتهای ژئوپلیتیکی است؛ فصلی که در آن واشنگتن میکوشد نظم منطقه را نه از مسیر جنگ، بلکه از مسیر دیپلماسی هدایتشده خود بازسازی کند.
نویسنده: محسن موحد- خبرگزاری دید