Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهجنگسیاست

آتش‌بس دوحه؛ ضرورت گامی فراتر از توقف موقت خشونت

خبرگزاری دید: توافق آتش‌بس میان افغانستان و پاکستان که روز گذشته در دوحه با میانجیگری قطر و ترکیه نهایی شد، اگرچه گامی مثبت در جهت کاهش تنش‌های مرزی محسوب می‌شود، اما نمی‌تواند پاسخی قانع‌کننده به معضلات ریشه‌دار روابط دو کشور باشد.

آتش‌بس دوحه؛ ضرورت گامی فراتر از توقف موقت خشونت

ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی طالبان، امروز (یک‌شنبه، ۲۷ میزان) اعلام کرد که گفت‌وگوها میان نمایندگان حکومت این گروه و پاکستان در دوحه، پایتخت قطر، با امضای یک توافق‌نامه‌ی دوجانبه به پایان رسیده است و دو طرف بر برقراری آتش‌بس کامل، احترام متقابل و روابط نیک همسایگی تأکید کرده‌اند.

توافق آتش‌بس میان افغانستان و پاکستان که روز گذشته در دوحه با میانجیگری قطر و ترکیه نهایی شد، اگرچه گامی مثبت در جهت کاهش تنش‌های مرزی محسوب می‌شود، اما نمی‌تواند پاسخی قانع‌کننده به معضلات ریشه‌دار روابط دو کشور باشد.

این توافق که پس از اوج‌گیری درگیری‌ها و حملات هوایی اخیر حاصل شد، تنها زمانی می‌تواند به صلحی پایدار منجر شود که هر دو طرف، به‌ویژه اسلام‌آباد، به بازنگری جدی در رویکردهای سیاسی و امنیتی خود مبادرت ورزند.

ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، با تأکید بر عدم حمایت کابل از گروه‌های مخالف پاکستان، تعهد دو طرف به خودداری از اقدامات خصمانه علیه نیروهای امنیتی، غیرنظامیان و تأسیسات یکدیگر را اعلام کرد.

خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان نیز از توقف فوری حملات تروریستی از خاک افغانستان و احترام متقابل به قلمرو یکدیگر سخن گفت. این تعهدات، هرچند امیدوارکننده است، اما تجربه نشان داده که بدون ایجاد مکانیزم‌های نظارتی موثر و شفاف، چنین توافقاتی به سرعت در معرض نقض قرار می‌گیرد.

بنیادی‌ترین چالش در روابط دوجانبه، نگاه اسلام‌آباد به افغانستان به‌مثابه حیاط خلوت استراتژیک است. این رویکرد که ریشه در دهه‌های گذشته دارد، افغانستان را از یک کشور مستقل با حق تعیین سرنوشت به عرصه‌ای برای اعمال نفوذ منطقه‌ای تنزل داده است. پاکستان باید بپذیرد که کابل حق دارد با هر کشوری بر اساس منافع ملی خود روابط برقرار کند، بدون آنکه این امر تهدیدی برای امنیت همسایگان تلقی شود. تداوم سیاست‌های مداخله‌جویانه تنها چرخه بی‌اعتمادی و خشونت را تقویت می‌کند.

از سوی دیگر، توسل به اقدامات نظامی یک‌جانبه، چون حملات هوایی نهم اکتوبر به کابل و پکتیکا، نه‌تنها مشروعیت بین‌المللی ندارد، بلکه واکنش‌های انتقام‌جویانه را نیز برمی‌انگیزد.

اسلام‌آباد در صورت داشتن ادعایی درباره حضور گروه‌های شبه‌نظامی در خاک افغانستان، باید از مجاری دیپلماتیک و مکانیزم‌های بین‌المللی برای طرح و پیگیری این مسئله استفاده کند. رویکردهای خشن نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه هزینه‌های انسانی و سیاسی سنگینی بر جوامع هر دو سوی مرز تحمیل می‌نماید.

البته کابل نیز نمی‌تواند از مسئولیت خود در قبال حساسیت‌های امنیتی همسایگان غافل بماند. حضور احتمالی تحریک طالبان پاکستان به‌عنوان یک نقطه اختلافی عمیق، نیازمند رسیدگی جدی است. هرچند طالبان مدعی است که اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه همسایگان را نمی‌دهد، اما شواهد و ادعاهای پاکستان نمی‌تواند صرفاً نادیده گرفته شود. شفافیت در این زمینه و همکاری امنیتی واقع‌بینانه می‌تواند بخشی از بی‌اعتمادی موجود را برطرف سازد.

نشست آینده در استانبول، که قرار است تا چند روز دیگر در بیست‌وپنجم اکتوبر برگزار شود، فرصتی است تا دو طرف از لفاظی‌های انتزاعی فراتر رفته و به مکانیزم‌های عملی و قابل پیگیری دست یابند.

صلح پایدار نیازمند خروج از الگوهای منفعلانه و پذیرش واقعیت‌های جدید منطقه‌ای است. هر دو سوی مرز به ثبات، امنیت و توسعه نیازمندند؛ واقعیتی که تکرار دورهای باطل جنگ و منازعه را نه‌تنها بی‌فایده، بلکه مخرب جلوه می‌دهد. آتش‌بس دوحه باید آغازی باشد برای بازتعریف روابط بر مبنای احترام متقابل، نه پایانی برای یک بحران گذرا.

نویسنده:
احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا