Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانانفجارتحلیلتروریسمجنگسیاستمنطقهنظامییادداشت

تی‌تی‌پی؛ خطای راهبردی پرویز مشرف علیه امنیت داخلی

خبرگزاری دید: اظهارات اخیر جنرال اسد درانی، رئیس پیشین سازمان اطلاعات نظامی پاکستان و تأیید نقش دولت پرویز مشرف در شکل‌گیری تحریک طالبان پاکستان، بار دیگر روشن کرد که سیاست‌های امنیتی و منطقه‌ای اسلام‌آباد طی دو دهه گذشته، نه‌تنها اهداف کوتاه‌مدت نفوذ در افغانستان را محقق نکرده، بلکه پیامدهای بلندمدت و تهدیدآمیز برای امنیت ملی و داخلی خود پاکستان و ثبات منطقه داشته است.

اعزام نیروهای ارتش به مناطق قبیله‌ای بدون رضایت قبایل و نادیده گرفتن قراردادهای دیرینه با این مناطق، همان اقدامی بود که به تولد طالبان پاکستان انجامید و نشان داد که انتخاب‌های استراتژیک کوتاه‌مدت چگونه می‌تواند تهدیدی دائمی تولید کند.

پیامدهای این سیاست، امروز به وضوح قابل مشاهده است: شبکه‌های شبه‌نظامی که زمانی ابزار نفوذ اسلام‌آباد در افغانستان بودند، اکنون به بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت داخلی خود این کشور تبدیل شده‌اند. حملات مرزی و شهری، تلفات انسانی و خسارات اقتصادی و افزایش ناامنی، مستقیماً نتیجه همان استراتژی‌های غلط مبتنی بر استفاده ابزاری از نیروهای انسانی در جهت دستیابی به اهداف غیرانسانی است.

اعتراف علنی مقام‌های نظامی و وزیر دفاع پاکستان مبنی بر این که تحریک طالبان پاکستان «ساخته و پرداخته خودشان» بوده است، اعتبار ادعاهای رسمی گذشته اسلام‌آباد در خصوص ورود تروریزم از بیرون از مرزهای این کشور را تضعیف می‌کند و نشان می‌دهد که تصمیمات کلان امنیتی بدون ارزیابی کافی از پیامدهای داخلی و منطقه‌ای، چه عواقب زیانبار و جبران‌ناپذیری دارد.

خطای راهبردی اسلام‌آباد در این مورد، نه‌تنها به تهدیدات داخلی دامن زده، بلکه زنجیره بی‌ثباتی منطقه‌ای را نیز تقویت کرده است. افغانستان به پناهگاه گروه‌های مسلح و رقابت‌های منطقه‌ای تبدیل شده و کشورهایی مانند روسیه و ایران و چین و هند واکنش‌های امنیتی و دیپلماتیک نشان داده‌اند که خود متضمن بی‌اعتمادی آنان به هردو کشور پاکستان و افغانستان است. این سیاست‌ها، فراتر از مرزهای ملی، بحران‌های بشردوستانه، اقتصادی و امنیتی ایجاد کرده‌اند.

تجربه دو دهه گذشته به وضوح نشان می‌دهد که ابزارسازی گروه‌های شبه‌نظامی به جای تقویت دولت و توسعه اقتصادی، راهبردی نادرست و پرهزینه بوده است. مسیر اصلاح این سیاست‌ها مستلزم شفاف‌سازی و پاسخگویی نهادهای امنیتی، تفکیک اهداف خارجی از امنیت داخلی، اجرای عملیات ضد تروریزم مطابق قوانین جهانی و حقوق بشر، فعال کردن دیپلماسی منطقه‌ای و تعهد کامل به خویشتن‌داری از حمایت از گروه‌های مسلح غیرقانونی است.

اکنون مقامات پاکستان باید دریافته باشند که تنها پذیرش خطاها کافی نیست، بلکه تغییر راهبردی مبتنی بر ثبات و توسعه است که می‌تواند چرخه بی‌ثباتی و تهدیدهای داخلی و منطقه‌ای را کاهش دهد و امنیت ملی و منطقه‌ای را بازسازی و بازآفرینی کند. در غیر این صورت، چرخه ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌ها در ابعادی وسیع و مهارناپذیر، همچنان خواهد چرخید و ناامنی و بی‌ثباتی بیشتری بازتولید خواهد کرد.

نویسنده: راحل موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا