خبرگزاری دید: شکست مذاکرات سهروزه طالبان و پاکستان در استانبول، تازهترین نشانه از فروپاشی روند شکنندهای است که از ماهها پیش برای مهار بحران امنیتی در مرزهای دو کشور آغاز شده بود. بازگشت هیات پاکستانی به اسلامآباد بدون هیچ توافقی، بیانگر شکاف عمیق در درک متقابل دو طرف از مساله «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) است؛ گروهی که اسلامآباد آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند، اما کابل همچنان از پذیرش مسوولیت در قبال فعالیتهایش طفره میرود.

منابع نزدیک به گفتگوها گفتهاند که محور اصلی اختلاف، درخواست پاکستان برای استقرار مجدد نیروهای مرزی و ایجاد مناطق حائل در امتداد خط دیورند بوده است؛ درخواستی که طالبان آن را «نقض تمامیت ارضی افغانستان» تعبیر کرده است. از سوی دیگر، اسلامآباد نیز از آنچه «حمایت پنهان حکومت طالبان از شورشیان تحریک طالبان پاکستان» میخواند، سخت خشمگین است. در نتیجه، مذاکرات استانبول نه تنها بینتیجه ماند، بلکه به تشدید فضای بیاعتمادی منجر شد.
در پی شکست مذاکرات، رسانههای وابسته به حکومت طالبان با لحن تهاجمی بیسابقهای علیه پاکستان موضع گرفتند. تلویزیون ملی تحت کنترول طالبان حلقاتی در ارتش پاکستان را متهم کرد که «مانع صلح و ثبات در منطقه» میشوند، و سخنگویان این گروه در شبکههای اجتماعی از «اقتدار افغانستان مستقل» و «ناتوانی اسلامآباد در تحمیل خواست خود» سخن گفتند. تبلیغات رسانههای وابسته به حکومت طالبان، با رجزخوانیهای حماسی و برانگیزنده همراه است که گاهی از پاسخ قاطع و قوی فوری متقابل و گاهی از هدف قرار دادن اسلامآباد سخن به میان میآورند. این تبلیغات هدفمند در فضای مجازی، تلاشی است برای تحکیم گفتمان ضدپاکستانی در داخل افغانستان، ایجاد فضای همدلی مردم با حاکمان و بازسازی مشروعیت حکومت در میان حامیان داخلی معترض به سیاست خارجی حکومت طالبان.
از سوی دیگر آمادهسازی نیروهای میدانی و سایبری حکومت طالبان و نیز افکار عمومی جامعه برای پذیرش هرگونه سناریوی محتمل پس از شکست مذاکرات دیپلماتیک، هدف دیگری است که حکومت طالبان از فعالسازی جنگ نرم خود علیه پاکستان دنبال میکند و در پی آن است که از دل این بحران، راهبرد یا راهبردهایی جدید طراحی کند.
در بعد راهبردی، این شکست میتواند سه سناریوی محتمل را پیش رو بگذارد:
نخست، افزایش درگیریهای مرزی میان دو کشور و گسترش حملات TTP در مناطق قبیلهای؛
دوم، فشار دیپلماتیک اسلامآباد بر طالبان از طریق متحدان منطقهای، بهویژه چین؛
و سوم، مداخله غیرمستقیم نهادهای اطلاعاتی دو کشور در جنگ نیابتی جدید در مرز.
در مجموع، گفتگوی استانبول بیش از آن که فرصتی برای حل بحران بوده باشد، به میدان رقابت حیثیتی میان دو حکومت بدل شد؛ رقابتی که بازتاب آن در عرصه رسانهای، نشاندهنده شکاف عمیق در اعتماد استراتژیک کابل و اسلامآباد است. اگر میانجیگری مؤثری از سوی بازیگران ثالث، بهویژه ترکیه یا قطر صورت نگیرد، چشمانداز روابط دوکشور به سوی رویارویی نظامی پردامنه و بیثباتی گستردهتر در جنوب آسیا کشیده خواهد شد.
نویسنده: محسن موحد