تحلیلقرآنی؛ تلاش بنیان تمدن
خبرگزاری دید: هر اندازه کوشش با کیفیت و کمیت باشد، به همان اندازه آدمی از تلاش خود نتیجه میگیرد. برای همین، آرزو، خانواده و استعداد و دیگر گزارهها برای انسان دستاوردی ندارند؛ مگر آن که شخص از هرکدام هماهنگ و آمیخته با تلاش خود بهره گیرد.

وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى؛ ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى. (نجم: ۳۹، ۴۰ و ۴۱) برای انسان جز آنچه میکوشد، چیزی نیست و اين كه كوشش او دیرتر ديده مىشود و آنگاه هرچه تمامتر او را پاداش مىدهند.
- تلاش همان کاربست هدفمند اندامهای درونی و بیرونی است برای رسیدن به نتیجه دلخواه در تمام سطح زندگی. اندامهای درون مانند وجدان، خرد، اندیشه، اراده، تخیل و عاطفه؛ اندامهای بیرون حواس پنجگانه.
- احتمال دارد «ما» مصدریه باشد و نفس انجام فعل را برساند؛ پس تا انسان کاری را انجام ندهد و در ذات کاری مشغول نباشد، هیچ دستامدی در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ندارد.
همچنین میتواند «ما» موصوله باشد. در این صورت، تلاش انسان برای چیزی خارج از فعل است؛ چیزی که او را وادار به کار کرده/میکند. پس کار، ابزار است و آن چیز هدف و هدف انسان را ناگزیر به کاربست ابزار کرده است. (روح المعانی، ۱۴، ۶۵)
- به دو دلیل «ما»ی مصدریه برتر است:
اول: بازآمدن «سعی» در مستثنی منه و تعلیل؛ پس هدف تکرار همان ذات فعالیت است و نه هدفی که ما را برای آن وادار به کار کرده است.
دوم: بودن همهجانبه در هر کاری بیانگر هدف است؛ چون انسان آرمانی، همواره در تلاش و تکاپوی فکری، فیزیکی، هنری، اقتصادی، اجتماعی وعملی به سر میبرد. - در همین دنیا تلاش انسان دیده میشود و در آخرت کیفیت، کمیت، هدف و انگیزه او آشکار میگردد: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ. (زلزله: ۷ و ۸؛ الفصول المختارة، ۱۳۶)
- هر اندازه کوشش با کیفیت و کمیت باشد، به همان اندازه آدمی از تلاش خود نتیجه میگیرد. برای همین، آرزو، خانواده و استعداد و دیگر گزارهها برای انسان دستاوردی ندارند؛ مگر آن که شخص از هرکدام هماهنگ و آمیخته با تلاش خود بهره گیرد.
- کار به انسان، هستی، هویت و معنا میبخشد و او را از نیستی، پوچی سردرگمی بیرون میآورد؛ چون تعبیر « لَيْسَ» بر سر انسان، هم ذات او را در بر میگیرد و هم صفت و فعل وی را.
- شخصیت واقعی انسان نزد خدا و جامعه با کار شناخته میشود، نه خاک و خون و مذهب یا وابستگیهای گروهی.
- نتیجه تلاش گاهی اندک است و گاهی مطابق نیاز، یا حتی فراتر از آن. این نتیجه ممکن است بهصورت اختیاری در قالب بخشش و هدیه به دیگران منتقل شود، یا قهری، همچون ارث، با مرگ به جا بماند.
- تلاش مطلوب و حلال، مانند کار بر پایه عقل، شرع و قانون استوار است و تلاش نامطلوب و حرام، مانند دزدی، غصب، کلاهبرداری، زورگیری، فریب و ظلم بر پایه هوای نفس.
- تلاش در آیه فراگیر است؛ زمان و مکانی هم برایش نیامده تا زمستان را وانهد و تابستان را در برگیرد. زمینهای کشاورزی را پوشش دهد و مسجد و مدرسه را وانهد. سینما را در بر گیرد و سرای آموزش و پرورش را وانهد.
- افزون بر خود تلاشکننده، خداوند، فرشتگان و پیامبر و باورمندان، تلاش و نتیجه آن را میبینند. وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ. (توبة: ۱۰۵) دیدن برای دوست رضایت و برای دشمن اندوه میآورد. (التفسير الكبير، ۲۹، ۲۷۷)
- نتیجه چهار تلاش انسان پس از مرگ، پیوسته در عالم برزخ به او میرسد: دانش سودمند، سودرسانی همگانی مانند مدرسه، پل، سینما، شفاخانه، میدان هوایی و جاده. فرزند نیک دعاکننده برای پدر و مادر. سنت نیک و راهنما.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ: عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ صَدَقَةٍ تَجْرِي لَهُ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ. (روضة الواعظين: ۱، ۱۱؛ تحف العقول، ۳۶۳؛ الكافی، ۹، ۳۷۲) - چگونه صدقه، حج و نماز نیابتی از مردگان به او میرسد در حالی که خودش تلاش نکرده؟ چون تلاش دیگران برای خودشان به انسان سودی نمیرساند؛ مگر آن که زنده نفس خود را جای مرده قرار دهد و مرده را مانند خود بداند. دوم آن که زنده نائب از مرده شود و جایگزین وی به دستور شرع. (الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ۴، ۴۲۸)
- لام در «لِلْإِنْسانِ» مالکیت حقیقی را میرساند که همراه مالک در دنیا، برزخ و قیامت هست و هرگز از وی جدا نمیشود؛ چه کار نیک باشد یا بد؛ حتی شفاعت هم نتیجه کردار خود انسان است. (الميزان فی تفسير القرآن، ۱۹، ۴۶ و ۴۷)
- هرکه سستی و تنبلی پیشه کند، هرگز به شیرینی زندگی دست نمییابد: ما اشتار العسل، من اختار الكسل | نابرده رنج، گنج ميسّر نمیشود/مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد | برو کار میکن مگو چیست کار/که سرمایه جاودانی است کار|از آدم بیکار خدا بیزار است و مغز بیکار کارخانه شیطان به قول چینیها.
۱۶ . کارهای هر روز را باید در همان روز انجام دهیم و هرگز برای فرصت دیگر نگذاریم؛ چون هر روز کار ویژه خودش را دارد. وَ أَمْضِ لِكُلِّ یوْمٍ عَمَلَهُ فَإِنَّ لِكُلِّ یوْمٍ مَا فِیهِ. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
نویسنده: سید محمدعلی موسوی – خبرگزاری دید