خبرگزاری دید: نشست شرمالشیخ مصر که پیشتر با حضور سران منطقهای و فرامنطقهای با وعده صلح پایدار برگزار شد، در عمل به نمایشی تبدیل شده که واقعیت میدانی را نادیده میگیرد. منطق حاکم بر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی، منطق قدرت محض است؛ منطقی که در آن هیچ تعهد بینالمللی و هیچ ضمانت اجرایی جایگاهی ندارد.

پس از آغاز تهاجم گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه در هفتم اکتوبر ۲۰۲۳، آمار تازه وزارت بهداشت فلسطین از ۶۸ هزار و ۸۷۲ شهید و ۱۷۰ هزار و ۶۷۷ مجروح حکایت دارد. این ارقام تنها بخشی از فاجعه انسانی را روایت میکند؛ فاجعهای که حتی در سایه توافق آتشبس نیز ادامه یافته است.
آتشبسی که از ۱۸ میزان ماه گذشته (۱۱ اکتوبر ۲۰۲۵) به اجرا درآمد، در عمل به فرصتی برای شمارش اجساد تبدیل شده است. طی ۲۴ روز گذشته، ۲۴۰ فلسطینی دیگر شهید شدند، ۶۰۷ نفر مجروح شدند و ۵۱۱ پیکر از زیر آوار بیرون کشیده شد.
این آمار در حالی ثبت میشود که بر اساس گفتههای موسی ابومرزوق، عضو سیاسی دفتر حماس، بیش از ۱۹۰ مورد نقض آتشبس در کمتر از یک ماه گذشته از سوی تلآویو مستند شده است. چنین وضعیتی پرسش اساسی را مطرح میکند که آیا آتشبس در غزه واقعیتی است یا صرفاً توهمی برای فریب افکار عمومی جهان؟
نشست شرمالشیخ مصر که پیشتر با حضور سران منطقهای و فرامنطقهای با وعده صلح پایدار برگزار شد، در عمل به نمایشی تبدیل شده که واقعیت میدانی را نادیده میگیرد. منطق حاکم بر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی، منطق قدرت محض است؛ منطقی که در آن هیچ تعهد بینالمللی و هیچ ضمانت اجرایی جایگاهی ندارد. این رویکرد عملاً نشان میدهد که تلآویو تنها زبان زور را درک میکند و هر توافقی را صرفاً فرصتی برای تحکیم موضع خود تلقی میکند.
سکوت جامعه بینالمللی در برابر این نقضهای مکرر، خود به بخشی از معادله تبدیل شده است. حمایت برخی قدرتهای غربی به رهبری امریکا، عملاً چراغ سبزی است برای تداوم سیاستهای اشغالگرانه. این سکوت نه تنها به شکست اصول حقوق بینالملل و نهادهای جهانی منجر شده، بلکه اعتبار گفتمان حقوق بشری را نیز به چالش جدی کشانده است. آنچه در غزه رخ میدهد، نمونه بارز دوگانگی استاندارهای اخلاقی در سیاستهای بینالمللی است.
فلسفه بنیادین رژیم صهیونیستی بر ستونهای اشغال و گسترش استوار است. هفت دهه عملکرد این رژیم نشان داده که خشونت سیستماتیک، تنها ابزار حفظ موجودیت آن محسوب میشود. غزه در این معادله، میدان آزمایش سیاستهای توسعهطلبانه است که هدف نهایی آن، تحمیل واقعیتهای جدید در منطقه است.
رویدادهای غزه درسی تلخ اما روشن به جهانیان ارائه میدهد که تکیه صرف بر دیپلماسی بیپشتوانه و توافقهای بیضمانت، عملاً به تداوم فاجعه انسانی دامن میزند. تجربه مقاومت فلسطین نشان داده که تنها رویکردهای مبتنی بر قدرت بازدارندگی میتوانند رژیمی را که تنها زبان زور را میفهمد، به احترام به حقوق انسانی وادار کنند. آنچه امروز در غزه میگذرد، ورشکستگی کامل نظم جهانی موجود در حمایت از حقوق ملتهای تحت ستم است.
نویسنده: احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید