کریدورهای جایگزین؛ اهرم جدید کابل برای افزایش قدرت چانهزنی در برابر اسلامآباد
خبرگزاری دید: سفر نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت حکومتسرپرست، به ولایت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران و تمرکز او بر توسعه ترانزیت از طریق چابهار نشان میدهد که کابل یک برنامه منسجم برای جایگزینی مسیرهای تحت کنترل پاکستان در دستور کار دارد. چابهار کوتاهترین و مقرونبهصرفهترین مسیر افغانستان به آبهای آزاد است و بهصورت مستقیم این کشور را به بازارهای هند، خلیج فارس، شرق آفریقا و سایر مقاصد متصل میکند.

تحولات اخیر در عرصه تجارت و ترانزیت افغانستان نشان میدهد که کابل دورهای کاملاً تازه را در سیاست اقتصادی و منطقهای خود آغاز کرده است. دورهای که در آن وابستگی تاریخی به پاکستان دیگر نه قابل اتکا است و نه با منافع بلندمدت افغانستان همخوانی دارد. طی دههها، پاکستان از موقعیت جغرافیایی خود بهعنوان تنها مسیر ترانزیتی دریایی افغانستان بهرهبرداری سیاسی کرده و هر زمان که تنش سیاسی افزایش یافته، مرزها را بسته یا جریان تجارت را کند کرده است. اکنون طالبان با درک هزینههای این اتکا، مسیرهای تازهای را فعال کردهاند که نهتنها تجارت افغانستان را متنوع میسازد، بلکه ابزار فشار اسلامآباد را نیز تا حد زیادی بیاثر میکند.
حکومت طالبان طی ماههای گذشته بارها تأکید کردهاند که ادامه تجارت با پاکستان تنها در صورتی امکان دارد که اسلامآباد تضمینهای معتبر ارائه دهد؛ تضمینهایی که شامل باز بودن مسیرها، عدم ایجاد محدودیت ناگهانی و رفع موانع غیررسمی است. این موضعگیری نشان میدهد که کابل دیگر تمایلی ندارد تجارت کشور را در معرض تصمیمات سیاسی یک همسایه قرار دهد. توقفهای پیدرپی کامیونها و افزایش هزینههای تاجران، اقتصاد افغانستان را در موقعیتی شکننده قرار داده بود، اما اکنون راهبرد تنوعبخشی مسیرهای تجاری جایگزین شده است. همین تغییر جهت، افغانستان را از موقعیتی دفاعی به موقعیتی فعال و تصمیمساز رسانده است.
چابهار و آسیای مرکزی؛ مسیرهای تازه برای استقلال تجاری
در قلب این تغییر، بندر چابهار قرار دارد؛ مسیری استراتژیک که هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر اقتصادی برای افغانستان اهمیت ویژهای دارد. سفر نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت حکومتسرپرست، به ولایت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران و تمرکز او بر توسعه ترانزیت از طریق چابهار نشان میدهد که کابل یک برنامه منسجم برای جایگزینی مسیرهای تحت کنترل پاکستان در دستور کار دارد. چابهار کوتاهترین و مقرونبهصرفهترین مسیر افغانستان به آبهای آزاد است و بهصورت مستقیم این کشور را به بازارهای هند، خلیج فارس، شرق آفریقا و سایر مقاصد متصل میکند.
افزایش ۳.۳۶ میلیارد دالری تجارت میان ایران و افغانستان در سال گذشته نیز نشان داد که ظرفیت این مسیر تنها در حوزه سیاسی نیست، بلکه از نظر اقتصادی نیز میتواند پاکستان را از جایگاه نخست شریک تجاری افغانستان کنار بزند. بخش عمده این تجارت، صادرات ایران به افغانستان بوده است؛ اما طالبان امیدوارند با تقویت کریدور چابهار، صادرات افغانستان بهویژه محصولات معدنی، کشاورزی و مواد خام به کشورهای دیگر نیز افزایش یابد.
در کنار چابهار، کابل بهصورت موازی مسیرهای آسیای مرکزی را نیز فعال کرده است. ازبیکستان، ترکمنستان و تاجیکستان اکنون نه صرفاً شرکای سیاسی، بلکه حلقههای مهم شبکه جدید ترانزیتی افغانستان هستند. خطوط ریلی آسیای مرکزی، بزرگراههای ترانزیتی و کریدورهای شمالی امکان اتصال افغانستان به چین، روسیه، قفقاز و اروپا را فراهم میکنند. این مسیرها نهتنها تنوع ژئوپلیتیکی ایجاد میکنند، بلکه امنیت تجارت افغانستان را در برابر نوسانهای سیاسی جنوب آسیا تضمین مینمایند.
احداث مسیر زمینی دوم در مرز میلک با ظرفیت عبور روزانه هزار خودرو، یکی از اقدامات عملی در همین راستا است. افتتاح مسیر خاکی موقت برای تسهیل تردد تجاری، تشکیل تیمهای فنی مشترک میان دو کشور و پیگیری برای اجرای پروژههای مرزی نشان میدهد که کابل و تهران بهطور همزمان در حال تبدیل مرز میلک به یکی از بزرگترین گذرگاههای تجاری منطقه هستند. این پیشرفتها فقط جایگزین پاکستان نیستند، بلکه ساختار جدیدی از همکاریهای منطقهای برای افغانستان ایجاد میکنند.
قدرت چانهزنی جدید کابل در برابر اسلامآباد
پاکستان طی دههها از مسیرهای تجاری بهعنوان ابزار فشار علیه کابل استفاده کرده است. هر زمان اختلافات سیاسی یا امنیتی بالا میگرفت، گذرگاههای مرزی بسته میشدند و هزاران کامیون افغان معطل میماندند. اما اکنون قواعد بازی تغییر کرده است. ایجاد مسیرهای جایگزین به طالبان این امکان را میدهد که در مذاکرات با پاکستان از موضعی قویتر وارد شوند.
کابل دیگر در برابر محدودیتهای پاکستان بدون گزینه نیست. اگر مرز تورخم یا چمن بسته شود، مسیرهای ایران و آسیای مرکزی همچنان باز هستند. همین موضوع باعث شده است که اسلامآباد نیز بداند هر فشار سیاسی میتواند به کاهش نقش اقتصادی پاکستان منجر شود—نقشی که طی سالهای طولانی برای آن سرمایهگذاری کرده بود.
در واقع، جایگزینی یک مسیر، فقط یک اقدام اقتصادی نیست؛ بلکه تغییری در موازنه قدرت است. اکنون پاکستان برای حفظ مسئولیتهای اقتصادی و تجاری خود مجبور به همکاری بیشتر است و طالبان نیز برای نخستینبار میتوانند بخشی از فشارها را خنثی کنند و حتی در مواردی به ابزار چانهزنی تبدیل نمایند.
در مجموع، کریدورهای جایگزین نه فقط راهی برای دور زدن محدودیتها، بلکه گامی اساسی برای شکلدهی به استقلال اقتصادی افغانستان هستند. این مسیرها اگر با توسعه زیرساختها و تعاملات پایدار منطقهای همراه شوند، میتوانند افغانستان را از کشوری وابسته به کشوری با توان اثرگذاری تبدیل کنند؛ کشوری که نهتنها از فشارهای سیاسی مصون میماند، بلکه در معادلات منطقهای نیز جایگاهی جدید و مؤثر به دست میآورد.
نویسنده: سلیمان صابر – خبرگزاری دید