خبرگزاری دید: حکومتهای پیدرپی در افغانستان، با وجود ادعاهای بهبود وضعیت، تاکنون نتوانستهاند سپری محکم در برابر این تهدیدها بسازند. برنامههای کوتاهمدت و درازمدت اعلامی، گاه به گزارشهای بینالمللی پاسخ میدهند، اما در عمل، کودکان همچنان در چرخه فقر و ناامنی گرفتارند.

در دل بحرانهای عمیق افغانستان، صدای هشدار سازمانهای بینالمللی چون یونیسف، همچون ناقوسی بر تهدیدی بزرگ زنگ میزند. تاجالدین اویوالی، نماینده صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) در کشور، با تأکید بر افزایش فقر کودکان، ادامه درگیریها و بحرانهای اقلیمی، آینده نسل نو را در معرض نابودی تصویر میکند. این هشدارها نه تنها آمارهای تلخ سوءتغذیه را برجسته میسازد، بلکه بر لزوم سرمایهگذاری فوری برای حفظ حقوق کودکان اصرار میورزد.
اویوالی امروز پنجشنبه، ۲۹ عقرب/ ۲۰ نوامبر در پیام خود به مناسبت روز جهانی کودک، کاهش بودجه خدمات حیاتی را عامل محرومیت میلیونها کودک از فرصتهای رشد میداند. او حقوق کودکان را «وعدهای زنده» میخواند که نیازمند اقدامات عملی است. این دیدگاه، تصویری از جامعهای ترسیم میکند که در آن، فقر نه تنها جسم کودکان را فرسوده میسازد، بلکه روحشان را نیز در کابوس بیانتها فرو میبرد.
آمارهای یونیسف، عمق فاجعه را آشکار میسازد که در آن، ۳.۵ میلیون کودک دچار سوءتغذیه حاد و یک میلیون تن در آستانه مرگ ناشی از لاغری شدید. این ارقام، فراتر از اعداد، حکایت از نسلی دارد که در سایه بیتوجهیها، از پایههای سلامت محروم مانده است. بحران اقلیمی نیز، با تشدید بلایای طبیعی، فشار مضاعفی بر این کودکان وارد میکند و سلامت روانیشان را به چالش میکشد.
گزارش اخیر برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) در هفته گذشته، لایه دیگری از این بحران را نمایان کرد که اعلام نمود ۹۰ درصد خانوادهها در افغانستان وعدههای غذایی خود را کاهش دادهاند. این گزارش، نگرانی عمیقی از وخامت وضعیت اقتصادی ابراز میدارد.
در چنین فضایی، سکوت نهادهای مسئول در برابر این گزارشها، پرسشهایی جدی برمیانگیزد که آیا برنامههای اعلامشده برای بهبود اقتصادی، واقعاً کفایت میکنند یا تنها وعدههایی بر باد رفتهاند.
حکومتهای پیدرپی در افغانستان، با وجود ادعاهای بهبود وضعیت، تاکنون نتوانستهاند سپری محکم در برابر این تهدیدها بسازند. برنامههای کوتاهمدت و درازمدت اعلامی، گاه به گزارشهای بینالمللی پاسخ میدهند، اما در عمل، کودکان همچنان در چرخه فقر و ناامنی گرفتارند. این رویکردها، بدون پشتوانه عملی، تنها بر عمق شکاف میان وعده و واقعیت میافزایند.
این درحالی است که آینده کودکان، به عنوان معماران فردای جامعه، وابسته به شرایط زیستی امروز است. سلامت ذهنی و روانی آنان، در گرو محیطی امن و پربار نهفته که فقدان آن، شکنجهای پنهان بر روحشان تحمیل میکند. بحران اقلیمی، با تأثیرات مخربش، این شکنجه را دوچندان کرده و نسل نو را در برابر خطرات ناشناخته قرار میدهد.
با این حال، راه نجات در تلاشهای هماهنگ نهفته است. سرمایهگذاری در خدمات آموزشی، صحی و حمایتی، میتواند کودکان را از این کابوس رهایی بخشد. جامعه بینالمللی و نهادهای داخلی، باید فراتر از گزارشها، به اقدامات ملموس روی آورند تا کودکان افغانستان، نه قربانیان امروز، که امیدهای فردا شوند.
هرگونه کمتوجهی به این بحران، نه تنها اثرات آنی زیانبار دارد، بلکه آینده کل جامعه را با مخاطرات گوناگون روبرو میسازد. کودکان امروز، اگر در سایه حمایت قرار گیرند، میتوانند افغانستان را به سوی ثبات و پیشرفت هدایت کنند. اما اگر فراموش شوند، چرخه فقر و بحران، نسلها را در بند خود نگه خواهد داشت.
نویسنده: رحمت الله عنایتی-خبرگزاری دید